مبحثی در مورد نانولولههای کربنی
نانولولههای کربنی زیستی سلولیکی از پرکاربردترین ساختارهای مورد بحث در فناوری نانو که به عرصه علوم زیستی وارد شدهاست، نانولولههای کربنی هستند. این نانوساختارها، بهجهت بهرهمندی از ویژگیهای منحصربهفرد فیزیکی و شیمیایی بالقوه، از تواناییهایی برای استفاده در حسگرهای زیستی، حمل و نقل مولکولی، جستجوی الکتروشیمیایی نمونههای بیولوژیک، داربست بافتی، فرستنده سیگنال به سلولها و روشهای تشخیصی برخوردارند. اما پیش از بهکارگیری نانولولههای کربنی در موجودات زنده، باید از سازگاری این ساختارها در بافت زنده مطمئن شد. به این منظور پژوهشهای زیادی صورت گرفتهاست که تا حدودی سمیت نانولولههای کربنی و عوامل مؤثر بر آن مثل دوز، ساختمان، دنبالههای شیمیایی، سطح فعال و خلوص را مشخص نمودهاست. دانشمندان تاکنون توانستهاند از نانولولههای کربنی در حسگرهای پروتئینی، ناقلهای پروتئینی، میکروسکوپها، داربست بافتی سلول استخوانی و عصبی، کانالهای مولکولی و فرستنده سیگنال به سلولهای عصبی استفاده کنند.
1. معرفی نانولولههای کربنی 1-1. تاریخچه
به نظر میرسد اولین رشتههای در مقیاس نانو در سال 1970 میلادی توسط Marinobu Endo از دانشگاه اورلئان فرانسه تهیه شد. این رشتهها هفت نانومتر قطر داشتند و با روش رشد توسط بخار تهیه شده بودند [1]. با این حال امروزه نام ایجیما از آزمایشگاه NEC در تسوکوبا بهعنوان اولین کسی که توسط HR-TEM در سال 1991 موفق به مشاهده نانولولهها شد، در صدر محققان این رشته باقی ماندهاست [1و2و3و4]. در همین زمان و به طور مستقل در مسکو نیز دانشمندان موفق به کشف ریزلولههایی شده بودند که البته نسبت طول به قطر آن کمتر از یافتة ایجیما بود. روسها نام این ماده را Barrelense گذاردند [1]. آنچه ایجیما موفق به مشاهده آن شده بود نانولوله چند لایه بود و وی به فاصله دو سال موفق به مشاهده نانولوله تکلایه نیز گشت. گروه رایس در 1996 موفق به ساخت دستههای موازی از نانولوله تکلایه شدند که راه را برای تحقیقات بیشتر روی فیزیک کوانتوم تک بعدی باز کرد [1].
1-3. روشهای تولید
روشهای تولید نانولولههای کربنی بهاختصار شامل موارد زیر است[2]: • تبخیر یا سایش لیزری (Laser Vaporization/ablation)؛
• رسوبدهی شیمیایی بخار به کمک حرارت (CVD)؛
• رسوبدهی شیمیایی بخار به کمک پلاسما (PECVD)؛
• رشد فاز بخار؛
• الکترولیز؛
• سنتز شعله.
1-2. ساختار
نانولوله بر اساس ساختمان گرافیت بنا میشوند. گرافیت از لایههای مجزایی متشکل از اتمهای کربن تشکیل شدهاست که بهصورت واحدهایی ششضلعی که در شش رأس آن اتم کربن قرار دارد آرایش یافتهاند. قطر نانولوله بین یک تا دو نانومتر و طول آن گاه تا چند میکرومتر نیز میرسد. انتهای هر دو سوی نانولولهها میتواند با نیمهای از یک فولرین مسدود باشد یا نباشد [1]. و لذا میتواند در انتهای خود علاوه بر اجزای ششضلعی دارای اجزای پنجضلعی نیز باشد[3]. اما مهمترین ویژگی که در تعیین خصوصیات نانولولهها نقش بازی میکند، با عنوان Chirality یا پیچش شناخته میشود [1و2و4و5].
از دیگر ویژگیهای ساختاری نانولولهها حضور آنها به دو فرم نانولوله چند لایه با نام اختصاری MWNT و نانولولههای تکلایه با نام اختصاری SWNT است؛ هر یک از این انواع دارای کاربردهای متفاوتی هستند.
2. ویژگیهای زیستی نانولولههای کربنی
با وجود خصوصیات متنوع نانولولهها، دور از ذهن نیست که کاربردهای متنوعی نیز داشته باشند. در یک تقسیمبندی ساده میتوان برهمکنشهای زیستی نانولولهها را از دو بعد درونسلولی و برونسلولی مورد بررسی قرار داد. به طور کلی مهمترین عناوین کاربردهای نانولولهها از دید بیولوژیک عبارتند از:
• حسگرهای زیستی؛
• حمل و نقل ملکولی؛
• جستجوی الکتروشیمیایی نمونههای بیولوژیک؛
• داربست بافتی؛
• فرستنده سیگنال به سلولها؛
• روشهای تشخیصی.
اما یکی از مهمترین مباحث در راه استفاده از کاراییهای نانولوله در بافت زنده، سازگاری زیستی آن است. لذا ابتدا مطالعات صورت گرفته در این زمینه را مرور میکنیم.
1-4. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی
نانولولهها علیرغم برخورداری از قطر بسیار کم، استحکام کششی بالایی در حدود صد گیگاپاسکال دارند [2و5]. از دیگر خصوصیات نانولولهها وجود پیوندهای واندروالس بین اتمها(و لذا توانایی بسیار پایین آنها برای چسبیدن به یکدیگر)، خواص الکتریکی منحصر به فرد (نانولوله فلزی و نیمه هادی) [1و2و3و5]، رسانایی تنها در جهت طولی [1و2]، رسانایی حرارتی و خاصیت نشر میدانی [2و6و7] است. خاصیت نشر میدانی در ساختارهایی که دارای نسبت طول به قطر بالا (بزرگتر از هزار) ، دارای رأس اتمی تیز، ثبات بالای حرارتی و شیمیایی و هدایت بالای الکتریکی و گرمایی باشند، دیده میشود [7و8].
2-1. سازگاری زیستی
جلب نظر دانشمندان به سازگاری زیستی نانولولهها و اثرات مضر احتمالی آنها بر سلولها، به این واقعیت برمیگردد که در سالهای اخیر با افزایش روز افزون کاربردهای نانولولهها در صنعت و حضور بیشتر آنها در محیط، ارتباط معناداری بین آنها و بیماریهایی از جمله بیماریهای تنفسی [9] و پوستی [10] پیدا شدهاست. این امر مراکز علمی و تحقیقاتی را بر آن داشته است تا به بررسی اساسی این تأثیرات، یعنی تأثیر نانولوله بر سلول بپردازند. علیرغم مطالعاتی که در ابتدا نشان میداد که نانولوله و همخانوادههای آن تأثیر چندانی بر مورفولوژی، رشد و تکثیر سلولی ندارند [11]، امروزه مشخص شدهاست که شاخصهایی چون ابعاد فیزیکی، مساحت، دوز، نسبت طول به قطر، زمان، خلوص و وجود عوامل شیمیایی متصل به سطح، هر یک به نوبه خود در خاصیت سیتوتوکسیتی نانولوله مؤثرند [12و13و14و15]. هر یک از مطالعات صورت گرفته روی یکی از متغیرهای مذکور تمرکز بیشتری دارند، اما به نظر میرسد که دوز، خلوص و حضور دنبالههای شیمیایی متصل به سطح از موارد مهمتر باشند.
مطالعات نشان دادهاند که آستانه اثر کشندگی نانولوله برای نانولولههای چند دیواره و تکدیواره ، حدود 06/3 میکروگرم در میلیلیتر است که این رقم در برابر C60 (فولرین) که تا 226 میکروگرم در میلیلیتر نیز اثر کشندگی برای سلول ندارد، رقمی قابل توجه است [16]. آخرین و مهمترین مقاله منتشر شده در این زمینه توسط انجمن شیمی آمریکا، در مقایسهای بین سیتوکسیتی MWCNT، SWCNT، کوارتز و C60، بهترتیب توان کشندگی این مواد برای سلول را به این شکل بیان میکند:
C60 < کوارتز < SWCNT > MWCNT
نکته جالب آن است که اگر چه با افزایش دوز نانولوله در محیط کشت، اثر کشندگی آن نیز افزایش مییابد، اما این ارتباط، خطی و منظم نیست [15]. نکته دیگر در مورد اثر دوز اینکه نانولوله در دوزهای پایین اثری عکس اثرات آن در دوزهای بالا دارد.
بررسیها نشان میدهد که نانولولة خالص دارای اثرات سمی بیشتری نسبت به نوع ناخالص آن است[12]. اما مهمتر از خلوص، اثر عوامل شیمیایی بر روی سطح نانولوله است که موجب کاهش اثرات سمی آن میشود [13]. اضافه نمودن عوامل شیمیایی بر روی سطحِ نانولوله را فعال سازی (Functionalization) میگویند که به نوبه خود موجب تسهیل بهکارگیری نانولوله در صنایع میگردد.
برخی از مطالعات به نحوة اثر نانولوله در سلول و علت مستقیم مرگ سلولی ناشی از آن اختصاص دارند. به طور کلی سلولها در مواجهه با نانولوله، پاسخهای گسترده و بعضاً متناقضی از خود نشان میدهند. این پاسخهای سلولی عبارتند از: فعالسازی ژنهای مؤثر در حمل و نقل سلولی، متابولیسم، تنظیم سیکل سلولی و رشد سلولی پاسخهای استرسی و اکسیداتیو، تولید و ترشح پروتئین از سلول، توقف رشد سلولی و در نهایت آپوپتوز و نکروز [10و14و15و17].
طبق مطالعات صورت گرفته، نانولولهها در دوزهای پایینتر موجب افزایش رشد و متابولیسم سلولی و در دوزهای بالاتر موجب واکنشهای التهابی و پاسخهای ایمنی سلولی، مشابه وضعیتی که در برابر تهاجم یک عفونت وریدی از خود نشان میدهد، میشوند [15]. در واقع مرگ سلولها در مواجهه با نانولولهها مشابه دیگر موارد مرگ سلولی، ناشی از تشکیل رادیکالهای آزاد و عوارض ناشی از آن، تخلیه مواد آنتیاکسیدان و up-regulation برخی از ژنها و down-regulation برخی از ژنهای دیگر است [10و14و17].
اثرات نانولوله بر روی بیان ژنی که تا به حال کشف شدهاست عبارت است از: up-regulation بیان ژنهای مؤثر در سیکل سلولی مثل P38, CdC37, CdC42, hrk, P57, bax, P16 و Down-regulation بیان ژنهای مؤثر در سیکل سلول مثل Cdk2 و Cdk4، Cdk6 و Cyclin D3 و نیز down-regulation بیان ژنهای مرتبط با سیگنالهای سلولی مثل pcdha9, ttk, jak1, mad2 و erk. همچنین موجب القای down-regulation بیان پروتئینهای دخیل در اتصالات سلولی مانند لامینین، فیبرونکتین، کادهرین و FAR و کلاژن نوع چهار میشوند[14و17].
از این میان دانشمندان مهمترین تأثیر نانولولهها را در سیکل میتوز در مرحله G1 میدانند و توقف سلول در فاز G1 را عامل اصلی آپوپتوز قلمداد میکنند[17].
2-2. نانولولههای کربنی: ابزارهای قدرتمند زیستی
چنانچه عنوان شد، با در نظر گرفته خطرات احتمالی نانولولهها برای سلول و بافت، این ساختارهای نانویی بالقوه از کاربردهای فراوانی در موجودات زنده برخوردارند. اگرچه ترس از عدم سازگاری زیستی موجب کند شدن روند تحقیقات در این زمینه شدهاست، با این حال تاکنون دانشمندان به نتایج قابل قبولی نیز دست یافتهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود.
2-2-1. حسگرهای زیستی
هرگونه تغییری در ساختمان و اجزای نانولولهها موجب تغییر در قدرت هدایت الکتریکی آنها خواهد شد. دانشمندان دریافتهاند که فعالسازی نیز متناسب با خصوصیات مولکول پیوند شده، موجب تغییراتی در هدایت الکتریکی و تابش نور از نانولوله میشود که منحصر به همان مولکول است[18]. تاکنون مطالعاتی روی پروتئینها، کربوهیدارتها و آنتیبادیهای مختلف صورت گرفتهاست که همگی تأییدی بر این فرضیه بودهاند[18و19و20]. لذا متصور خواهد بود که با حضور هر نوع مولکول در محیط حاوی نانولوله و اتصال به آن میتوان فرکانس الکتریکی یا طول نورانی متفاوتی را ثبت کرد و به حضور آن ماده در محیط پی برد.
2-2-2. حمل و نقل ملکولی
تاکنون مطالعاتی روی توانایی نانولولهها در جابهجا نمودن مولکولها صورت گرفتهاست. این بررسیها غالباً به دو دسته تقسیم میشوند: مطالعاتی که به بررسی عبور مولکولها از درون نانولوله [20] و جاگذاری مولکولها درون آنها [29] اختصاص دارند و مطالعاتی که بر پایه اتصال مولکولها به سطح نانولوله و انتقال از این طریق بنا شدهاند[21]. در نوع اول دانشمندان موفق به مشاهده عبور مولکول آب، +H، برخی از یونها و بعضاً پلیمرها از درون نانولوله شدهاند[20]، آنها با جایگذاری داروهای ضد سرطان (مثل سیس پلاتین) درون نانولولهها موفق به انتقال آنها به اطراف سلول و آزادسازی آهستة آنها از درون نانولوله شدهاند[29]. در نوع دیگر عموماً نقل و انتقال پروتئینها توسط نانولولهها بررسی شدهاست. این مطالعات نشان میدهند که با فعال سازی نانولوله توسط بنیان اسیدی میتوان قابلیت اتصال این مواد به پروتئینها را افزایش داد و به این طریق انتقال پروتئینها به درون سلول را تسهیل کرد[21]. البته این توانایی نانولولهها به اندازه پروتئین نیز بستگی دارد و در اندازههای بزرگتر این توانایی از نانولوله صلب میشود. در همین رابطه میتوان توانایی نانولوله را برای انتقال ژنها به درون سلول نیز ذکر کرد [22]. که البته مطالعات در این زمینه همچنان ادامه دارد. چنانچه بتوان از نانولوله به عنوان ناقل ژنی استفاده کرد، میتوان آینده درخشانی را برای ژندرمانی و روشهای مشابه متصور بود.
2-2-3. داربست بافتی
اخیراً توجه دانشمندان به این قابلیت نانولولهها جلب شدهاست که همانند داربستهای طبیعی بافتی محتوی کلاژن، میتوانند به عنوان داربست (Scaffold) برای رشد سلولهای روی آنها مورد استفاده قرار بگیرند. احتمالاً ایده اولیه از آنجا منشأ میگیرد که نانولولهها هنگام تولید به صورت رشتههایی درهم آرایش مییابند که به آن فرم ماکارونی اطلاق میشود. این مشابه وضعیت کلاژنها در مایع خارج سلولی است. نام دیگر این آرایش bucky paper است [19].
دانشمندان دریافتهاند که SWCNTهای بافته نشده (non woven) دارای خاصیت داربستی بیشتری نسبت به دیگر انواع هستند. در این حال قابلیت تکثیر و چسبندگی سلولی نیز افزایش چشمگیری دارد [23]. مهمترین دستاورد محققان در این زمینه، کشت استئوبلاستها روی نانولولههاست که بهتازگی در مقالهای توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا در سال 2006 منتشر شدهاست و توجهات زیادی را به خود جلب کردهاست. این یافته راه را برای به کارگیری نانولولهها در ترمیم آسیبهای سلولی باز میکند [24]. بیش از این نیز اتصالات محکم استئوبلاستها به داربست نانولولهای توسط filopodiaهای شکلگرفته در حین کشت به اثبات رسیده بود [25]. با این حال مطالعاتی نیز نشان میدهند که اتصالات بین سلول و داربست نانولوله سست بود و سلولها قادر به نفوذ به داربست نیستند[8].
یافته دیگری که توسط دانشگاه کالیفرنیا اعلام شدهاست، احتمال بهکارگیری نانولولهها در ترمیم ضایعات نخاعی است. در این حال حضور نانولولهها در محیط موجب هدایت رشد آکسونی میشود[26].
2-2-4. دیگر کاربردها
دیگر کاربردهایی که امروزه مطالعاتی بر روی آنها در حال انجام است عبارتند از: الف) فرستادن سیگنال به سلولهای عصبی [27] که در آن همزمان با ایجاد داربست مناسب برای رشد سلولهای عصبی (توسط فعالسازی مناسب نانولولهها) میتوان سیگنالهای الکتریکی را به سلول عصبی فرستاد؛ ب) روشهای تشخیصی زیستی [28] که اولین مرحله این کاربرد بر روی مالاریا و تشخیص گلبولهای قرمز آلوده به این تک یاخته Plasmodium falciparum صورت گرفتهاست و در حقیقت میکروسکوپ AFM بر این پایه عمل میکند؛ ج) جستجوی الکتروشیمیایی [20] که در واقع از خاصیت قطبیتپذیری نانولولهها استفاده و آن را به ابزاری تحت عنوان «ion-nanotube terahertz osillator» تبدیل کردهاست. در این حالت یون مورد نظر (مثلاً +K) با گیرافتادن در دالان نانولوله با فرکانس بالا شروع به حرکت به دو سوی نانولوله میکند. حاصل این فرایند ایجاد جریان الکتریکی متناوب با فرکانس بالا خواهد بود که از خارج قابل اندازهگیری است.
3. جمع بندینانولولههای کربنی به جهت قدرت الاستیسیتة بالا و در عین حال استحکام فوق العاده، به عنوان داربست سلولی برای رشد سلولهای استخوانی و عصبی مورد استفاده قرار گرفتهاند. به علاوه در عین حال که سلولها روی شبکهای تور مانند از این مواد شروع به رشد و تکثیر میکنند، دانشمندان توانستهاند از قابلیت هدایت ویژه الکتریکی نانولولههای کربنی استفاده و از آنها به عنوان راهی برای فرستادن پیام به سلولها استفاده کنند. این یافتهها تداعیکنندة نیاز مبرم علم پزشکی و مخصوصاً شاخههای جراحی پلاستیک و پیوند اعضا، به رشد و تکثیر و پرورش سلولهای مورد نظر در خارج از بدن و سپس انتقال آنها به بدن است. در این فرایند کاستن از رد شدن بافت پیوندی توسط دستگاه ایمنی بدن از جایگاه ویژهای برخوردار است که تحقیقات چند سال اخیر روی سازگاری زیستی نانولولههای کربنی آن را نشان دادهاست. با تغییراتی در ساختار و ترکیبات این مواد میتوان آنها را به ساختمانهایی سازگار با دستگاه ایمنی بدن تبدیل کرد. بهعلاوه اتصال محکم سلولها به این ساختارها مشکل دیگر پیوند اعضا، یعنی سستی سلولها پس از پیوند را مرتفع خواهد ساخت.
همچنین قابلیت ذخیرهسازی مولکولها در داخل نانولولههای کربنی، درهای تازهای را به روی حمل و نقل مواد حاجب و داروها در داخل بدن گشودهاست؛ چنانچه هر دوی این کاربردها در خارج از بدن انسان به اثبات رسیدهاند. مشابه این کاربرد، توانایی نانولولههای کربنی فعالسازی شده برای اتصال به پروتئینها و انتقال آنها به داخل سلول است که به تازگی نظر دانشمندان را به خود جلب نمودهاست.
از مهمترین و اولین کاربردهای نانولولههای کربنی در محیطهای زنده، توانایی آنها برای اتصال به مولکولهای آلی مختلف و امکان جستجوی آن ماده بر اساس تغییرات هدایت الکتریکی نانولوله بودهاست. این کاربرد، از برجستهترین تقابلهای علم الکترونیک و بیولوژی در بهرهبرداری از فناورینانو بودهاست.
با توجه به آنچه گذشت و طبق اطلاعات موجود از امکانات حال حاضر کشورمان، به نظر میرسد که با برقراری ارتباط بیشتر بین محققان علوم زیستی و علوم مهندسی، هیچیک از این کاربردها هم اکنون دست نایافتنی نیستند. در حقیقت ذکر چنین کابردهایی از نانولولههای کربنی که تنها یک نانوذره از میان هزاران نانوذرة موجود است، هدفی به جز ایجاد انگیزه بیشتر برای ورود مهندسان علوم الکترونیک، مواد و شیمی به حوزه علوم زیستی و بالعکس آشنایی بیشتر محققان علوم زیستی با بعد فنی و مهندسی فناوری نانو نخواهد داشت.
ترکیب اسپین و مدار چرخش الکترون در نانو لوله های کربنی
در یک نانو لوله ی کربنی، الکترون ها می توانند به طور ساعتگرد یا پادساعتگرد حول لوله بچرخند. ظاهراً به نظر می رسد که ویژگی حرکت اسپینی الکترون(چرخش به دور خود) نیز خاصیتی مشابه داشته باشد ولی طی پژوهشی که فیزیک دانان دانشگاه کرنل انجام دادند معلوم شد که این طور نیست.
به گزارش خبرگزاری برق، الکترونیک و کامپیوتر ایران(الکترونیوز) و به نقل از فیزورگ، طبق پژوهش انجام گرفته، پژوهشگران که امیدوار بودند از نانو لوله های کربنی برای محاسبات کوانتومی استفاده کنند احتمالاً بایستی روش های خود را عوض کنند. گفتنی است برای انجام محاسبات کوانتومی با استفاده از نانو لوله های کربنی، اسپین یک اتم نشانگر یک بیت داده می باشد.
فیزیک دانان دانشگاه کرنل دریافتند که اسپین یک الکترون در یک نانو لوله کربنی تزویج می شود یعنی با مدار چرخش الکترون اثر متقابلی دارند. این یافته به این معنی است که پژوهشگران مجبور خواهند بود روش بازخوانی اسپین یا تغییر اسپین را تغییر دهند ولی این یافته، روشی جدید ارائه می دهد که با کنترل مدار چرخش الکترون، اسپین هم قابل کنترل خواهد بود.
این پژوهش در 27 مارس در ژورنال نیچر، توسط اساتید فیزیک دانشگاه کرنل به نام های پل مک یوئن و دنیل رلف و پژوهشگران اسبق این دانشگاه به نام های شهل ایلانی که هم اکنون در مؤسسه ی علوم وایمن اسرائیل فعالیت می کند، و فردیناند کوئیمیث که هم اکنون در دانشگاه هاروارد حضور دارد، گزارش شده است.
نانو لوله های کربنی، استوانه های خیلی ریزی هستند که سطوح جانبی آنها از اتم های کربن ساخته می شود که نهایتاً شکلی شبیه به آرایش شش ضلعی های به هم وصل شده را که تقریباً شبیه یک شبکه ی سیمی لوله شده می باشد، به وجود می آورند. به جای چرخش الکترون های تنها حول هسته ی یک اتم، اتم های آزاد یک نانو لوله پیرامون محیط دایروی لوله می چرخند. در ضمن، اسپین الکترونی که می چرخد می تواند دو جهت داشته باشد. تاکنون فیزیک دانان اعتقاد داشتند که چهار حالت ممکن برای یک الکترون، همگی با یکدیگر هم ارزند. این چهار حالت از ترکیب دو حالت برای اسپین(در جهت های بالا و پایین) و دو حالت برای جهت چرخش الکترون ها(ساعتگرد و پادساعتگرد) حاصل می شود. پژوهشگران برای امتحان این ادعا، با استفاده از «تسهیلات علم و فن آوری نانو مقیاس دانشگاه کرنل(CNF)»، یک دستگاه ریزی ساختند که شامل یک نانو لوله ی کربنی است با قطر 5 نانومتر و طول 500 نانومتر که بین دو الکترود قرار دارد و این لوله بالای یک ساختار سیلیکونی قرار دارد تا بتواند بارهای الکتریکی مختلفی به لوله تحویل دهد. طراحی این دستگاه امکان ساخت نقطه های کوانتومی را میسر کرد. نقطه های کوانتومی متشکل از تعدادی الکترون است که در طول مسیر به یک الکترون کاهش می یابد.
پژوهشگران با اعمال یک میدان مغناطیسی در طول محور لوله و اندازه گیری جریان گذرنده توانستند سطوح انرژی الکترون ها را در چهار حالت ممکن که از ترکیب اسپین و مدار چرخش به وجود می آمد، مشخص کنند. آنها دریافتند که با تغییر جهت چرخش الکترون، انرژی هم تغییر می کند. جهت چرخش الکترون روی اسپین تأثیر می گذارد و بر عکس.
ایلانی گفت: "با وجود این، نمی توان استفاده از نانو لوله ها در محاسبات کوانتومی را کنار گذاشت بلکه باید قوانین جدیدی برای طراحی آنها در نانو لوله ها مشخص کرد. از نقطه نظر فیزیک پایه این نکته جالب توجه است که این توپولوژی استوانه ای منحصر به فرد نانو لوله ها است که به الکترون ها اجازه می دهد که مدارهای چرخش مشخصی داشته باشند و به تبع آن این ترکیب به وجود می آید."
مشابه همین آزمایش برای حفره ها انجام گرفت. حفره، جای خالی الکترون است و معادل با حرکت بارهای مثبت در طول لوله می باشد. باز اعتقاد بر این بود که انرژی یک حفره می تواند همانند یک الکترون با اسپینی مشابه به آن باشد ولی آزمایش خلاف این را نشان داد.
استانداردسازی نانولولههای کربنی
منظور از استاندارد، یکاها و مقیاس های اندازه گیری است. این مفهوم میتواند به معنای یکاهای اندازهگیری مانند متر، کیلوگرم، ثانیه و نظایر آن باشد و یا مقیاسهای فیزیکی از قبیل میلة یکمتری، وزنة یک کیلوگرمی و امثال آن را در برگیرد. در مفهوم دوم، استاندارد کتابچه یا مجموعة مکتوبی است شامل مقررات و اصولی برای تنظیم امور فنی، صنعتی، علمی و تجاری. بخشی از سهم استانداردسازی فناورینانو به استانداردسازی نانومواد که نانولولههای کربنی بخشی از این گسترة وسیع هستند مربوط میشود. در حال حاضر در دنیا فعالیت بسیار گستردهای روی استانداردسازی فناورینانو در حال انجام است. این متن به گوشهای از فعالیت های کمیتههای استانداردسازی و راهبردهای پیشنهادی و برنامههای مختلف بینالمللی برای استانداردسازی فناورینانو اشاره میکند.
مقدمهبه طور کلی واژه استاندارد در دو مفهوم عمده بهکار برده می شود در مفهوم اول منظور از استاندارد یکاها و مقیاس های اندازه گیری است. این مفهوم میتواند به معنای یکاهای اندازهگیری مانند متر کیلوگرم ثانیه و نظایر آن باشد و یا مقیاسهای فیزیکی از قبیل میله یکمتری وزنه یک کیلوگرمی و امثال آن را در برگیرد. در مفهوم دوم استاندارد کتابچه یا مجموعه مکتوبی است شامل مقررات و اصولی برای تنظیم امور فنی صنعتی علمی و تجاری. با توجه به برنامه 13 سند راهبرد آینده مبنی بر استانداردسازی فناورینانو برای رسیدن به سهم مناسبی از تجارت جهانی اهداف شناخته شده در استانداردسازی فناورینانو عبارت است از: بررسی اثرات نبود استاندارد بر رشد بازار نانو و شناسایی نیازهای استانداردسازی برای توسعه بازار این تولیدات. بخشی از سهم استانداردسازی فناورینانو به استانداردسازی نانومواد که نانولولههای کربنی بخشی از این گستره وسیع هستند مربوط میشود. در حال حاضر در دنیا فعالیت بسیار گستردهای روی استانداردسازی فناورینانو در حال انجام است. گوشهای از فعالیت های کمیتههای استانداردسازی و راهبردهای پیشنهادی و برنامههای مختلف بینالمللی برای استانداردسازی فناورینانو عبارتند از:
• فرهنگ اصطلاحات و عبارات نانوذرات ( که در ماه می سال 2005 در انگلستان به وسیله BSI تهیه شده است (UK PAS Vocabulary))
• تأسیس کمیته فناورینانو ایزو (ISO/TC229)
• تهیه مستندات استاندارد P1650 توسط مؤسسه IEEE.
به نقل از رئیس این گروه کاری دکتر دان گاموتا (Dan Gamota) از شرکت موتورل نسخه پیشنویس این استاندارد به منظور ارائه در رأیگیری ماه ژوئن سال 2005 آماده شد. این استاندارد شامل رویهای برای تعیین ویژگیهای الکتریکی یک نانولوله کربنی دوجهته است.
• کشور چین هفت استاندارد ملی در زمینه فناورینانو تهیه کرده است.
• در کشورهای انگلستان ژاپن و آمریکا نیز کمیتههای ملی استانداردسازی فناورینانو تأسیس شده است.
• در کشور کره یک گروه کاری در زمینه نانولولههای کربن تشکیل شده است که در زمینه استانداردسازی اندازهگیری خلوص و پایداری نانولولهها در محلولها مطالعه میکند.
این گروه همچنین در حال برنامهریزی به منظور استانداردسازی اندازهگیری میزان انتشار نانولولههای کربنی است.
• کمیسیون اروپ راهبرد استانداردسازی فناوریهای نانو را تا سال 2007 تهیه خواهد کرد
• .کره نیز یک کمیته تخصصی در ارتباط با نانولولههای کربنی تشکیل داده است این کمیته در حال حاضر در حال بررسی خواص است.
• کمیته E56 سازمان ASTM به وسیله 12 کشور تأسیس شده و دارای گروههای کاری زیر است:
o اصطلاحات
o تعیین ویژگیها
o ایمنی و بهداشت محیط زیست و محیط کار
o قوانین حقوق معنوی
o همکاریهای بینالمللی
o استانداردهای تولید.
چالشهای استانداردسازی نانولولههای کربنی
با توجه به تاریخچه نانوالیاف و نانولولههای کربنی و عوامل تأثیرگذار بر کاربرد آن مباحث مربوط به نانولولهها و نانوالیاف به چهار گروه زیر تقسیمبندی میشود: 1. مباحث اقتصادی و قانونی 2. مباحث ایمنی و بهداشت 3. مباحث نقل و انتقال و بستهبندی 4. اطلاعات فنّی. از لحاظ تاریخچه بررسی نانوالیاف و نانولولههای کربنی میتوان به این جمع بندی رسید که استانداردسازی نانولولههای کربنی باید در چارچوب حوزههای فوق بررسی شود و به صورت عملیاتی میتوان فهمید که موانع زیر از جمله موارد تجاریسازی نانوالیاف و نانولولههای کربنی هستند: 1. خطره سلامتی و ایمنی 2. قراردادهای نقل و انتقال و فرایند مواد جدید 3. پایداری در کیفیت تولیدات (درجه خلوص ناخالصی کنترل پایداری و غیره) 4. آشنا نبودن با طراحی و تولید 5. عدم وجود ابزار و قوانین طراحی 6. عدم دسترسی به مواد در حجم انبوه و قیمت مناسب 7. ابزار و قوانین تحلیلی برای شناسایی ترکیب نانومواد موجود در مواد کامپوزیت 8. قوانین حقوق معنوی. همچنین مشکلات شناساییشده در مورد کیفیت نیز به شرح زیر طبقهبندی شده است: 1. نبود استاندارد مشخص برای نانولولههای کربنی 2. وجود تفاوتهای زیاد در انواع نانولولههای کربنی تولیدی 3. نبودن امکان تجاریسازی به علت وجود همین تفاوتها. تدوین یک برنامه کنترل کیفیت نیز ضروری است که مزایای زیر را در پی دارد: 1. ایجاد ثبات و اطمینان در فرایندهای جدید 2. ایجاد ثبات و اطمینان در تولیدات جدید 3. بهبود قابلیت اطمینان تولیدات 4. افزایش کنترل بر روی فرایندها و محصولات. در کل میتوان نتیجه گرفت که مشکل عدم استفاده انبوه از نانولولههای کربنی در صنعت نداشتن توانایی در ارائه کیفیت یکسان است نه ظرفیت پایین تولید آنها و این اصلیترین چالش صنعت است. از سوی دیگر تدوین قوانین جدید و حساسیتهای ایجاد شده در مورد تأثیر این مواد بر سلامت انسان و محیط زیست محدودیتهایی جدّی برای تولیدکنندگان و عرضهکنندگان این مواد به وجود میآورد (به ویژه در مورد نانوذرات آزاد یعنی ذراتی که به وسیله شبکههای مولکولی به دام نیفتاده باشند) . در تدوین چنین قوانینی جهت تسهیل ارتباط میان عرضهکنندگان و مشتریان محصولات فناورینانو ضرورت وجود یک مجموعه اصطلاحات عرضه کنندگان و مشتریان محصولات فناورینانو نیز مورد توجه قرار میگیرد. نظریهای مبنی بر لزوم قرارگیری کلیه نانومواد کربنی در خانواده بزرگ نانوالیاف (CNF's) وجود دارد لذا در این مورد تعریف کلّی به صورت «الیاف گرافیتها و مواد کربنی با ابعاد متوسط کمتر از500 نانومتر» ارائه میشود. هرچند نکته فوق دارای اهمیت و پشتوانه علمی است ولی با توجه به مقبولیت عبارت نانولوله کربنی نمیتوان از جوامع علمی و صنعتی انتظار داشت تنها از اصطلاح نانوالیاف استفاده نمایند. تعریف رایج ابعاد نانو بین یک تا صد نانومتر است این با ابعاد معرفی شده در تعریف فوق همخوانی ندارد. به همین دلایل تعریف فوق از حیظ انتفاع ساقط میگردد.
استانداردسازی کلید تجاریسازی فناورینانو
فاکتورهای کلیدی و موانعی که تولیدکنندگان و عرضهکنندگان نانولولههای کربنی باید به منظور موفقیت در تجاریسازی و کاربرد محصولاتشان مدنظر قرار دهند بهطور خلاصه عبارتند از:
• تنوع زیاد تولیدات و نبود تعاریف شفاف
• تولید فرایندهای تولیدی و دسترسی به مواد در حجم بال
• قیمت هزینههای تولید بالا و در نتیجه قیمت بال
• نیاز به سرمایهگذاریهای مشترک یا همکارهای صنعتی
• حقوق مالکیت فکری
• کیفیت و قابلیت تولید یکسان نمونهه
• روشهای کالیبراسیون و تعیین ویژگیه استانداردسازی
• قرار داشتن در مراحل اولیه رشد فناوری به نحوی که بسیاری از کاربردها هنوز در فاز R&D هستند
نیازمندی مباحث ایمنی و بهداشتی به اطلاعات و قوانین بیشتر.
تست روش مشخصهیابی اثر
استخراج PAH استاندارد اصلاح شده ASTM- Dl618-99 چسبندگی/تخلخل
مقاومت الکتریکی ASTM D257-99 هدایت الکتریکی
دانسیته بالک استاندارد اصلاح شده ASTM D IS09-99 توزیع/ هدایت الکتریکی
درصد رطوبت ASTM E 394-00/DINS 3586 چسبندگی/ تخلخل
درصد کاتالیست خلوص/ شیمی
روشها و ابزار اندازهگیری برای مشخصهیابی نانولولههای کربنی
بسیاری از روشهایی که امروزه بهکار میروند بین تولیدکنندگان مختلف مشترک بوده و استانداردهای آنها موجود است. صنایع مختلف برای استفاده از روشها و استانداردهای مشترک باید به اجماع برسند. استاندارد سایر روشها (از قبیل پارگی الیاف ابعاد و طول) هنوز تهیه نشده است. روشهای فعلی تعیین ویژگیه زمانبر گران و نیازمند ابزار اندازهگیری جدید است. نکات مهم در مقوله مشخصهیابی به شرح زیر است:
روشهای اندازهگیری و مشخصهیابی که در حال حاضر برای ارزیابی نانولولههای کربنی استفاده میشوند
تست روش مشخصهیابی خلوص
آنالیز SEM (کربن B) DIN VS3242-1 مکانها و ساختارهای مرجع سطحی
آنالیز TEM TEM ویسکوزیته
بررسی سطح ویژه DIN 66731/ISO 4652-1 (کربن B) ترشوندگی
اندازهگیری انرژی سطحی کروماتوگرافی گازی معکوس چسبندگی/ ترشوندگی
شیمی سطح طیفسنجی نوری اشعه X
از روشهای مختلف موجود باید برای تست همه محصولات استفاده کرد. استانداردها و روشهای موجود نظیر درصد نانولولههای کربنی طول و قطرها هنوز توسط نیافتهاند. روشهای شناسایی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی موجود بسیار کند و گران قیمت است و برای نمونههای بالک قابل استفاده نیست.
برگه اطلاعات فنی مواد
در تهیه استاندارد برای نانولولههای کربنی باید مدل واحدی برای برگههای اطلاعات فنی ارائه گردد تا مشتریان قادر باشند به راحتی خواص مواد تولیدکنندگان مختلف را بررسی و مقایسه نمایند. نکاتی که در مباحث اندازهگیری خواص باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
پارامترهای مورد نیاز برای کنترل کیفیت محصولات حاوی نانولولههای کربنی
بررسیهای ساختاری بررسی سطحی بررسی سطحی
دانسیته بالک سطح ویژه سطح ویژه
دانسیته ظاهری انرژی سطحی انرژی سطحی
هدایت الکتریکی PH PH
هدایت گرمایی محتوی درصد اتمی C,N,S,O محتوی درصد اتمی C,N,S,O
قطر محتوی PAH محتوی PAH
طول محتوی آب محتوی آب
مدول یانگ نوع تخلخل (میکرو / مزو) نوع تخلخل (میکرو / مزو)
بررسی امکان انطباق روشهای آزمونی که در حال حاضر در صنعت کربن سیاه مورد استفاده قرار میگیرند کاربردهای جدید مورد نیاز روشهای استاندارد به دستآمده و آزمونهای غیر استاندارد موجود تستهای استاندارد ASTM که برای ارزیابی صنعت کربن سیاه ارائه میشوند به قرار زیر است:
هیدروکربنهای پلیآروماتیک
مقاومت الکتریکی بالک و توده محصول
دانسیته بالک محصول
درصد رطوبت محصول
درصد کاتالیست در محصول 2. نیاز به دستورالعملهای آزمون استاندارد شده 3. بررسی آزمونهای غیر استاندارد شامل تحلیل SEM تحلیل TEM سطح ویژه نمونه انرژی سطح شیمی سطح. برای انجام تستهای استاندارد و جستجوی روشهای استاندارد باید امکان وجود چنین استانداردهایی مورد بررسی قرار گیرد:
محتوای کاتالیست فلزی (با استفاده از روش شیمیتر)
دانسیته بالک (ASTM)
مقاومت الکتریکی ویژه بالک (ASTM)
میزان کربن موجود (با استفاده از TGA)
پایداری حرارتی (با استفاده از TGA)
محتوای ترکیبات آلی
محتوای ترکیبات اکسید فلزی
محتوای رطوبت بالک (ASTM)
سطح ویژه محصولات
ضریب حساسیت مغناطیسی (روش آمادهسازی نمونه)
پاسخ زیستشناسی. علاوه بر این مقولههایی همچون طول قطر جهتگیری ویژه نانولولههای کربنی در راستای قطر (Chirality) دانسیته نقایص تابع کار و دیگر خواص نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. نکات مهم در بررسی طول و قطر (برای نمونههای بالک)
استانداردهای CENTS
لزوم بهبود روشها (SEM و TEM)
تعریف اندازه نمونه
نمونهگیری خوب و با سطوح اطمینان کافی
آیا تجهیزات حاضر عملکرد مشابهی دارند یا خیر
اندازهگیری اتوماسیون.
موانع استانداردسازی در این حوزه:
جهتگیری و خمیدگی نانولولههای کربنی
جداسازی تودههای نانولولههای کربنی از یکدیگر
روش.
نکات مهم در بررسی درصد خلوص (برای نمونههای بالک)
درصد وزنی و اتمی آن
بررسی کارهای انجام شده در آمریکا و ژاپن (روشهای صحیح) و استانداردهای حاضر در این زمینه
تعریف اندازه نمونه
نمونهبرداری صحیح با تستهای استانداردی نظیر T
لزوم توسعه روشها (SEM و TEM) یا روشهای ترکیبی از آنه
استفاده از تجهیزات یکسان برای انجام تستها.
موانع استانداردسازی در این حوزه:
روش
قدرت تفکیک دستگاهها.
امنیت و خطرات زیستمحیطی در حوزه استانداردسازی نانولولههای کربنی
ملاحظات مربوط به تولید و استفاده ایمن از نانولولههای کربنی
مشتریان باید در مورد چگونگی کاربرد مواد آگاه شوند لذا تهیهبرگههای اطلاعات ایمنی مواد ضروری است.
تولیدکنندگان نانوکامپوزیتها باید آزمونهای آزاد شدن نانولولهها (به عنوان مثال بر اثر سوختن) از ماده اصلی را انجام دهند زیرا نتایج این آزمونها به نوع مواد و کاربرد آنها بسیار وابسته است.
مطالعات میزان سمی بودن راههای انتشار و حدود ایمنی انتشار در هوا باید از سوی مرجعی بیطرف انجام شود. در این زمینه فعالیتهایی در حال انجام است از قبیل پروژه Nanosafe در اروپا و دو پروژه دیگر که تحت حمایت مالی اتحادیه اروپا آغاز شدهاند.
تا زمانی که اطلاعات میزان سمی بودن و ایمنی مواد تهیه نشدهاند بخش صنعت مسئول تولید ایمن نانولولههای کربنی بوده باید اقدامات لازم برای به حداقل رساندن خطرات محیطهای کاری را انجام دهد. همچنین نیاز به استانداردهای زیر وجود دارد. 1) ممانعت از انتشار ذرات در محیطهای کاری 2) حفاظت از کارکنان 3) اندازه گیری و کنترل ذرات در محیط کار. اما با این حال برای کنترل فرایندهای تولیدی هیچ استاندارد مشخص و متداولی وجود ندارد و به جای آن از استانداردهای کارخانهای استفاده میشود. مباحث مشابهی نیز در مورد مصرفکنندگان مطرح است. وجود یک شاخص جهت تعیین تراکم مجاز مواد در هوا در محیطهای صنعتی و اتاقهای تمیز ضروری به نظر میرسد. سیاستهای جلوگیری از خطر و پیشنهادهایی برای کاربرد ایمن نانومواد
با توجه به اینکه نتایج مطالعات مربوط به خطرات نانوذرات هنوز تکمیل نشدهاند باید رویههایی برای به حداقل رساندن این مخاطرات ارائه شود.
مقابله با خطرهای تولید نانولوله کربنی باید مشابه هر ماده بالقوه خطرناک دیگر باشد. برای این کار باید فرایند را در سیستمی بسته محدود کرد تا انتشار مواد در محیط به حداقل برسد.
ابزار حفاظتی مورد استفاده در صنعت کربن سیاه را به عنوان مرجع در تولید نانولولههای کربن نیز به کاربرد.
میزان کارامدی این ابزار حفاظتی (مثل ماسکها و فیلترها) باید در مورد نانولولهها مورد بررسی قرار گیرد. شرکت انگلیسی Thomas Swan یکسری آزمایشها و اندازهگیریها در زمینه تجمع ذرات در محیطهای کاری انجام داده است. نتایج این بررسی به زودی منتشر می شود و انتظار میرود به عنوان مرجعی برای سایر شرکتها مورد استفاده قرار گیرد.
علاوه بر این مانند سایر بخشهای صنعت تولیدکنندگان باید آزمایشهای پزشکی سالیانهای را روی کارکنان خود به منظور اطمینان از حفظ سلامت آنها انجام دهند.
پیشنهاد تولیدکنندگان است که در حین فرایندهای بهکارگیری محصولات آنه باید توجهات خاصی از سوی مشتریان یا سایر تولیدکنندگان صورت گیرد زیرا فرایندها بسته نبوده و در نتیجه خطر انتشار آنها در محیط بالاست.
با هدف تضمین کیفیت تولیدکنندگان باید قالب واحدی برای برگههای داده ایمنی مواد تهیه نمایند که در آنها اطلاعاتی کافی در مورد راههای بالقوه انتشار این مواد و روش صحیح حمل و نقل آنها به مشتریان داده شود.
طول قطر و نقطه پارگی الیاف به عنوان سه نیاز اصلی در روشهای اندازهگیری پروژههای استانداردی جدید معرفی شوند. بخش صنعت باید اطلاعات مرجعی در مورد تراکم رطوبت و مقاومت ویژه کلوخههای مواد ترکیبات شیمیایی و اندازهگیری سطح ویژه با استفاده از روشهای آزمون استاندارد تهیه نماید. این کار شامل تعیین روش استاندارد تهیه نمونه نیز میگردد (تهیه اطلاعات مرجع و تعیین روش استاندارد آمادهسازی نمونه میتواند در قالب یک استاندارد صنعتی ارائه گردد). هرچند توانایی اندازهگیری خواص الیاف و لولهه از قبیل هدایت الکتریکی حرارتی و الکتریکی در هر دو جهت (طول و عرض) مدول یانگ مقاومت کششی و برشی مورد نیاز بوده و در مواردی خاص ضروری نیز هست بهتر است که توسعه چنین تواناییهایی به دانشگاهها سپرده شود.
نانولولههای کربنی؛ تداوم ابتکارات و چالشهااصولاً نانولولههای کربنی نانوساختارهای خودسامانی هستند که از صفحات اتمهای کربن شش ضلعی که به شکل استوانههایی قرار گرفتهاند ساخته میشوند. نانولولهها به عنوان مدلهایی از دانش نانو و شاخههای مرتبط با آن توجه زیادی را به خود جلب کردهاند. این علاقه ویژه به نانولولهها از ساختار و ویژگیهای بینظیر آنها سرچشمه میگیرد؛ ویژگیهایی همچون:
• اندازه بسیار کوچک ( قطر کمتر از 0.42 نانومتر)
• حالت فلزی و نیمهرسانایی آنها بر حسب شکل هندسیشان
• برخورداری از خاصیت منحصر به فرد ترابری پرتابهای
• قدرت رسانایی گرمایی خیلی بالا
اکنون پژوهشها در مورد نانولولهها به مرحلهای رسیده است که ارائه دهنده فهم خوبی از ساختار، ویژگیها و همچنین روابط درونی آنها میباشد. از سوی دیگر موانع بزرگی در این دانش بر اثر فقدان فهم دقیق از مکانیسم رشد و همچنین نداشتن کنترل بر روی شیوه ترکیب نانولولهها در جهت دستیابی به قطر و ساختار مورد نظر بهوجود آمده است.
هم اکنون نتایج جالبی در خصوص ویژگیهای ساختمانی، الکترونیکی، نوری و همچنین رسانایی این ساختارهای ریز و منظم حاصل شده است. این تحقیق به گونهای مطلوب، پیشرفتهای فعلی و ماهیت تحقیقات آینده را نشان میدهد.
نانولولهها در الکترودهای باتری و حسگرهای نانوالکترونیکی کاربرد دارند.
نانولولههای کربنی تک جداره کربن (SWNT) فقط از کربن و یک ساختار ساده (ورقهای از شش ضلعیهای منظم) تشکیل شدهاند.
برخی پیشبینیهای تئوری، حاکی از آن است که که SWNTها میتوانند فلزی یا نیمه رسانا باشند، البته این احتمالات پیش از آن که در آزمایشگاه بررسی شوند، مطرح شده است. از آغاز تحقیق بر روی SWNT، از آنها به عنوان یک پدیده تک بعدی نام برده میشد، تا این که این تئوری مرحله به مرحله پیشرفت کرد. اکنون که نانولولهها از سایر مواد شیمیایی ساخته شدهاند، میتوان به گستره وسیعی از ویژگیهای نوین دست پیدا کرد.
بررسی تفاوت نانولولههای تک بعدی با نانوسیمهای تک بعدی همجنس، اطلاعات جالب و مفیدی را ارائه میکند.
تحقیقات در زمینه نانولولهها اکنون به جایی رسیده است که فهم خوبی از ساختار، ویژگیها و روابط درونی آنها، دست آمده است.
بسیاری از پدیدههای غیر قابل انتظار که در گرافیت اتفاق نمیافتند، در نانولولهها کشف شدهاند که این پدیده نه فقط به فناوری نانولولهها بلکه به همه شاخههای دانش نانو، انرژی و حیاتی دوباره بخشیده است.
از آغاز، تاکید عمده تحقیق نانولولهها بر روی بخش سنتز بوده است که مهمترین مرحله فناوری نانولولهها است. از سویی پیشرفت سریعی صورت گرفته تا کنترل بر روی فرآیند سنتز افزایش یابد، قطر نانولولهها باریکتر شود، نقصها و ناخالصیها به حداقل برسد و کارایی تولید افزایش یابد.
عمدهترین کاوشها در کنترل سنتز نانولولهها شامل موارد ذیل میشود:
• سنتز خوشههای کاتالیزوری مولکولی با شکل و ابعاد مشخص با دقت اتمی؛
• رشد آرام؛
• سنتز کاتالیزوری در دمای پایین؛
• توسعه رشد برنامهریزی شده با امکان کنترل زیاد اندازه و جهت نانولولهها؛ سنتز پیچیده و سازماندهی شده شبکه یا آرایههایی از نانولولهها روی مواد درشت مقیاس؛
از آنجایی که SWNTها به همراه تعداد متنوعی از انواع کربن، ذرات کاتالیزوری و سایر مواد ناخواسته رشد میکنند، توجه زیادی صرف خالصسازی نانولولهها شده است. این امر منجر به پیدایش روشهایی در جهت مشخص کردن درجه خلوص نانولولهها و طبقهبندی آنها بر حسب طول، قطر و... گردیده است.
این مسئله به تفصیل در مقالهای به وسیله هادون بیان شده است. مساله سنتز و جداسازی هم در مقالة لیو آمده است. این دو مقاله به سمت ارائه دستاوردهایی حرکت میکنند که ممکن است نهایتاً به کنترل کامل فرآیند سنتز نانولولهها بیانجامند.
با بهبود سنتز، مشکلات موجود در فرآیند جداسازی و خالصسازی را میتوان به مقدار زیادی کم و یا به کل رفع نمود.از سوی دیگر، اگر روشهای جداسازی و خالصسازی دقیق توسعه داده شوند، میتوان موانع رشد را ردیابی کرد. همگرایی و ترکیب این دو بخش، میتواند منجر به تثبیت تولید نانولولههایی با قطر و پیچش معین گردد.
پر کردن نانولولهها با فلورینها راهی به سوی استفاده از نانولولهها به عنوان یک قالب برای بسیاری از نانوساختارهای جدید میباشد. علاوه بر این، تبدیل حرارتی فلورینهای کپسوله شده به یک نانولوله کربنی، منجر به دوجداره شدن آن میگردد. نانولولههای کربنی دو جداره (DWNTها) یک الگوی اولیه برای مطالعه کمی ساختار و ویژگیهای نانولولههای چندجداره (MWNT) میباشد.
به دلیل پایداری و ماندگاری دوجدارهها و چندجدارهها نسبت به تک جدارهها، این نانولولهها در کاربردهایی که مقاومت مکانیکی، سختی و هدایت گرمایی بالایی را طلب میکند از توان بیشتری برخوردارند.
فضای موجود در هسته خالی نانولولهها و سطح پیوسته داخلی آنها میتواند به خلق ساختارهای غیر معمول بیانجامد.
گامهای بلندی در سنتز ساختارهای جدید و توصیف ساختاری آنها برداشته شده است؛ اما هنوز بررسی نشده که چگونه این ذرات میتوانند به ساختارهای جدید نانوسیمها مربوط شوند و نانوسیمها چگونه به مواد تودهای سه بعدی ارتباط پیدا میکنند.
گستره وسیعی از تحقیقات جالب نشان دهنده شکلگیری نانوسیمهای درون وجهی (endohedral) در درون SWNTها میباشد.
با توجه به اندازهگیری و خواص، بیشترین توجه به مطالعات بر روی خصوصیات انتقالی مشاهده شده در ترانزیستورهای اثر میدانی FET ؛یعنی ترابری پرتابهای، اثرات ترانزیستور تکالکترونی، چگالی بالای جریان، عملکرد خوب FET و برخورداری از کارکردهای متنوع، معطوف شده است.
در حالی که قدرت تحرک بالا و انتقال بالستیک تا حدی به سبب تکامل ساختاری نانولولهها میباشد، ولی پایداری شیمیایی و استحکام نانولولهها آنها را در بین سایر مواد الکترونیکی، بینظیر ساخته است. دستاوردهای اخیر در زمینه خصوصیات انتقال الکترون در نانولولههای نیمهرسانا و فلزی یک جداره، در مقالهای از مک اوئن و پارک توضیح داده شدهاند.
همچنین فیزیک نوری در نانولولهها به عنوان ابزاری برای مطالعه الکترون و پدیده اپتوالکترونیک، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. پیشرفتها در این زمینه و چالشهای بعدی، در مقالهای از جوریو عرضه شده است.
از آنجا که پراکندگی، رامان، جذب و انتشار نوری در SWNTها، به حالت الکترونیکی تک جداره بستگی داشته و فرآیندهایی بسامد افزا هستند، این خواص، روش آسانی را برای بیان توزیع قطر و توزیع خاصیت فلزی SWNTها در یک نمونه ارائه میدهند.
امروزه در روند تحقیق درباره نانولولهها توجه و تأکید ویژهای بر روی استفاده از نانولولهها در ساخت ابزارها متمرکز شده است. اکثر پژوهشگرانی که در دانشگاهها و آزمایشگاههای تحقیقاتی سرتاسر دنیا بر روی نانولولهها کار میکنند با خوشبینی پیشبینی میکنند که در آیندهای نزدیک نانولولهها کاربردهای صنعتی وسیعی خواهند داشت. در حال حاضر بیشترین کاربرد MWNTها در مواد کامپوزیت برای افزایش استحکام آنها و در باتریهای لیتیومی برای بهبود عملکرد و طول عمر آنها میباشد.
هم اکنون امکان ساخت ابزارهای بسیار جالبی وجوود دارد، اما در خصوص موفقیت تجاری آنها، باید در آینده قضاوت کرد.
تقریباً تمام مقالات بهطور ضمنی به کاربرد نانولولهها و بهرهبرداری تجاری از آنها در آینده اشاره دارند. آینده کاربرد نانولولهها در بخش الکترونیک روشن است. خصوصیات الکتریکی و پایداری شیمیایی بیبدیل نانولولهها به طور قاطع ما را به سمت استفاده از این خواص سوق می دهد.
نانولولهها در آستانه کاربرد در ترانزیستورهای سریع هستند؛ اما آنها هنوز هم در اتصالات داخلی استفاده میشود. بسیاری از طراحان دستگاهها تمایل دارند به پیشرفتهایی دست پیدا کنند که آنها را به افزایش تعداد اتصالات داخلی دستگاهها در فضای کوچکتر، قادر نماید. در اینجا نانولولهها وعدههای بزرگی را با خود به همراه دارند؛ نانولولههایی به عنوان حسگرهای مواد زیستی و شیمیایی خصوصا در ساختارهای مینیاتوری پیچیده، نوید بخش هستند.
در چند سال اخیر تعامل بین نانولولهها و سیستمهای زیستی شامل پروتئینها، DNA و سلولهای زنده به طور مداوم افزایش پیدا کرده است. این بخش یک قسمت جذاب و نسبتاً جدیدی از دانش نانولولهها است.
تا بهحال نتایج و دستاوردهای جالبی از تحقیق در خصوص نانولولهها به دست آمده است. البته میتوان منتظر یافتههای بسیار فراوانی در طی چند سال آینده نیز بود.
ذخیرهسازی متان در نانولولههای کربنییکی از مسائلی که امروزه در مبحث انرژی مطرح است، چگونگی ذخیره سازی سوختهای پاکی مانند هیدروژن، متان و... برای کاربردهای مختلف است. در حالت عمومی ذخیره سازی گاز طبیعی فشرده در وسایط نقلیه در سیلندرهای استیل سنگین و در فشارهای بالا (20 تا 30 مگا پاسکال)صورت میپذیرد در حالیکه ذخیره سازی گاز به روش ANG(adsorbed natural gas) در محفظههای سبک و با فشارهای نسبتا پائینی (در حدود 4 مگا پاسکال)صورت میپذیرد، بنابراین ذخیره سازی گاز طبیعی به روش ANG میتواند یک انتخاب بسیار موثرتر باشد زیرا در فشارهای پایین هزینههای کمتری صرف ذخیره سازی میشود. امروزه جذب گاز متان با استفاده از جاذبهای متنوعی مانند کربن فعال شده(AC)، کربن اشتقاقی کربید(CDC)، زئولیتها و نانولولههای کربنی تک دیواره(SWCNT)، نانولولههای کربنی چند دیواره(MWCNT)و... صورت میپذیرد. در این مقاله مروری داریم بر مکانیزم ذخیره سازی گاز متان با استفاده از نانولولههای کربنی و در نهایت نتایج کار محققان مختلف را در زمینه ذخیره سازی گازها با استفاده از نانو ساختارهای کربنی، مورد ارزیابی و مقایسه قرار میدهیم.
مقدمه
جذب گاز طبیعی در مواد متخلخلی مانند زئولیتها، کربن فعال شده (AC) غربالهای مولکولی، کربن اشتقاقی کربید، بررسی و مطالعه شده است. اخیراً نانولولههای کربنی بخاطر خواص منحصر به فردشان از جمله تخلخل یکنواخت، استقامت کششی زیاد، هدایت الکتریکی، بسیار مورد توجه و مطالعه قرار گرفته اند. نانولولههای کربنی به دو صورت تک دیواره (SWCNT) و چند دیواره (MWCNT) میباشند. تحقیقات زیادی به منظور جذب گاز متان که یکی از اجزای مهم گازطبیعی است، روی نانولولههای کربنی تک دیواره صورت گرفته است. این در حالی است که مطالعات درباره جذب گاز متان روی نانولولههای کربنی چند دیواره محدود میباشد. اما در بررسیهای انجام شده به نظر میرسد، خواص جذب گاز روی SWCNTها و MWCNTها کاملاً متفاوت میباشد.
مکانیزم جذب متان توسط نانولولههای کربنی
در مطالعه ای که توسطSeifer انجام شد، اثر متقابل هیدروژن با فولرینها ونانولولههای کربنی نشان دهنده این مطلب بود که یون هیدروژن H+ با کربنهای هیبرید شده SP2 از هر دو ماده تشکیل کمپلکس میدهد.Xianren و[2 Wenchuam] ، از روش DFT (Density Functional Theory) و روش شبیه سازی GCMC(Grand Canonical Mont Carlo) برای بررسی جذب CH4 در داخل SWCNTها استفاده نمودند.
Bien fait از پراکندگی نوترون برای تشخیص نفوذ مولکولهای CH4 در SWCNTها استفاده کرد و در این فرایند دو نوع جذب را مشاهده کرد، که یک نمونه مربوط به فاز شبه جامد برای یک مجموعه پیوند قویتر در دمای 120 درجه کلوین و دیگری مربوط به کامپوننتهای شبه مایع برای مجموعه پیوندهای ضعیفتر در 70 تا 129 درجه کلوین است.
شکل1- سیستم ذخیره سازی گاز به روش ANG
بنابراین، مجموعه های جذبی متان در سطوح داخلی و خارجی نانولولههای کربنی به دو صورت شبه مایع و شبه جامد میباشد. همچنین گزارش شده است[1] که CNT هیدروژنی با هیدروژن مرزی متناوب داخلی/خارجی (H-CNTزیگزاگی)0.55 eV پایداتر از CNT هیدروژنی است که همه هیدروژنهای آن خارجی باشند(H-CNT آرمچیر) و در این حالت (H-CNT زیگزاگی)، فرمر، مولکولهای متان را با زاویه پیوندی تقریبا قائم در بر میگیرد. بهطوری که متان بهطور قویتری روی سطوح خارجی H-CNT زیگزاگی ذخیره می شود تا روی سطوح داخلی H-CNT زیگزاگی و H-CNT آرمچیر.
از آنجایی که متان بصورت چهارگوش است و زاویههای پیوندی H-C-H در حدود 109.5 درجه است، کشیدکی الکترونهای فعال شده کربن روی چهار اتم هیدروژن پیوندی اثر میگذارد به صورتی که روی اتمهای هیدروژن کمبود جزئی الکترون به وجود میآید، به همین دلیل، مکانیزم جذب متان روی سطوح داخلی و خارجی نانولولههای کربنی به صورت شبه مایع و شبه جامد میباشد.[3]
در مسیر مکانیزمی که توسط SunnyE.Iyuke گزارش شده است[3]، مولکول متان با ساختار چهاروجهی با زاویه پیوندی تقریبا قائم، از داخل منافذ نانولوله از توده فاز گازی تا روی جاذبی با پیوند SP2 C=C که نسبتا غنی از الکترون است، عبور میکند. دراین حالت چون اتمهای هیدروژن مولکولهای متان به خاطر کشیده شدن الکترونها به سمت کربن مرکزی دارای کمبود جزئی الکترون هستند، یک کمپلکس انتقال دهنده بار (CT) از کربوکاتیونی شامل دو پروتون را تشکیل میدهند. این یون میتواند بطور درون مولکولی، گروه SP2 C=C را با یک پیوند SP3 C-C پایدار کند که مشابه با فضا گزینی [1]در واکنشهای شیمیایی است. اینچنین فضا گزینی در جذب سطحی با سایز روزنه محدود شده، کوپل و یک نیروی انقباضی روی جذب شعاعی متان بعدی و پیوند هیدروژنی بین SP3(C-C) از شبکه CNT و SP3 از مولکول متان، وارد میکند. از آنجاکه هر دو دارای یک ساختار چهاروجهی هستند، این امر منجر به تشکیل یک فاز شبه مایع در روزنه CNT میشود. از طرف دیگر سطح خارجی CNT هیچ نوع محدودیتی در جذب ندارد، بنابراین مولکولهای متان بیشتری روی کربوکاتیون غیرپایدارحاضرجذب میشوند.
این پدیده میتواند باعث جذب گازهای بیشتری در شکل فاز شبه مایع متان روی سطح داخلی شود زیرا فضای کافی برای پیوندها یا ارتعاشات مولکولی وجود دارد و انتقال از فاز جامد به فاز سیال، یک پدیده متداول است.
ذخیره سازی گاز به روش ANG
شکل 1 سیستم ذخیره سازی گاز به روش ANG را نشان میدهد. به منظور کنترل دمای فرایند، سلول بارگیری(Loading Cell) و سلول جاذب (Adsorption Cell) و خطوط ارتباطی در یک حمام آب قرار دارند. قبل از شروع آزمایش بایستی ناخالصیهای سلول جذب را توسط یک پمپ خلاء زدود و وزن جاذب را در خلاء کامل اندازه گیری کرد، زمانیکه دما در سلولهای بارگیری و جاذب به حد مطلوب رسید (حالت تعادل اولیه) آزمایش شروع میشود. میزان فشار و دما در سلولها همانطور که در شکل نشان داده شده است به یک رکوردر موبایل گزارش میشود و به این صورت زمان تعادل واکنش در هنگامیکه فشار و دمای فرایند ثابت باقی ماند (حالت تعادل دوم) مشخص میشود سپس با موازنه جرم (معادله 1) بر مبنای دما و فشار اندازه گیری شده قبل و بعد از حالت تعادل میتوان ظرفیت جاذب را تعیین کرد.
که در معادله فوق، P، فشار، T، دما، V، حجم، R، ثابت گاز، M، وزن مولکولی، Z، ضریب تراکم پذیری گاز و Nتعداد مولکولهای جذب شده است. زیرنویس 1 نشان دهنده وضعیت تعادلی اولیه و زیرنویس 2 نشان دهنده وضعیت تعادلی نهایی است.[4]
مروری بر ذخیره سازی گاز متان در نانو ساختارها
شکل2- جذب متان در شرایط آزمایشگاهی با دمای 303 درجه کلوین (■)روی SWNHs فشرده شده، و ایزوترمهای شبیه سازی شده (-) در SWNTs آرایه مربعی و (---) آرایه مثلثی
Elena Bekyarova توسط اشتعال لیزری گرافیت، نانوهورنهای (نانوشاخ) کربنی تک دیوارهای (SWNH) را برای ذخیره سازی گاز متان، در دمای اتاق و بدون کاتالیست، تولید کرد (شکل 2). سایز و شکل مجموعه با نوع و فشار گاز بافر در حفره، کنترل میشود. این ساختارهای کربنی در آرگون با فشار760 تور آماده میشوند. بخار کربن ذرات گرافیتی را با سایز یکنواختی در حدود 80 نانومتر تولید میکند که از SWNHsبا قطر حدودا 2 تا 3 نانومتر ترکیب شدهاند. دانسیته توده که در این روش ذخیره سازی گاز متان استفاده شده است (SWNHs فشرده شده در فشار 50 مگا پاسکال زیر خلاء)، 0.97 گرم بر سانتیمتر مکعب میباشد. همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود ایزوترمهای جذب متان با دمای 303 کلوین در این آزمایش بر اساس طبقه بندی BDDT از نوع I میباشند. دادههای آزمایشگاهی جاذب SWNHs با دادههای SWNTهای آرایه مربعی و آرایه مثلثی شبیه سازی شده، مقایسه شدند. ایزترمهای نانولولههای سرباز(opened-end) آرایه مربعی و آرایه مثلثی با فاصله واندروالسی 0.34 نانومتر(فاصله بین دیوارهها و لولههای مجاور) با استفاده از روش GCMC شبیه سازی شده اند. در فشارهای کم، ظرفیت جاذب SWNHها مشابه با SWNTهای آرایه مربعی میباشد اما در فشارهای بالاتر از 4 مگا پاسکال نانولولههای تک دیواره آرایه مثلثی ظرفیت بیشتری را برای جذب گاز متان نشان میدهند بنابراین آرایش لوله ها در SWNTها میتواند فاکتور مهمی در ذخیره سازی گاز متان باشد. ظرفیت ذخیره سازی جاذبهای SWNHفشرده شده در دمای 303 کلوین و فشار 3.5 مگا پاسکال، حدود 160 cm3/cm3 و ظرفیت ذخیره سازی جاذبهای SWNT با استفاده از روش مونت کارلو و DFT در دمای اتاق و فشار 4 مگا پاسکال 198گرم بر متر مکعب میباشد و این در حالی است که ظرفیت ذخیره سازی کربن فعال شده در دمای 303 درجه کلوین و فشار 3.5 مگا پاسکال در حدود 96 cm3/cm3 است.[6]
متاسفانه گزارشهای آزمایشگاهی و تحقیقاتی اندکی درباره ذخیره سازی متان روی آرایههای SWNT موجود است. Murise و همکارانش تنها رفتار فازی وجذبی متان روی نانولولههای تک دیواره را در دماهای پایین بررسی کردند.[6] Talapatra و همکارانش بطورآزمایشگاهی میزان جذب گازهای متان، گزنون و نئون را روی دستههای SWNTاندازه گیری کردند و بطور غیرمنتظره ای مشاهده کردند که هیچ گازی در فواصل بین آرایه ای SWNT جذب نشده است. [7]با این وجود این بدان معنا نیست که فواصل بین آرایههای SWNT دیگر نمی توانند گاز را جذب کنند. پس از مدتی، در یک مقاله دیگر از همان گروه مشاهده شد که گاز متان میتواند در دستههای SWNT سردسته (Closed-end)، جذب شود. [8]بنابر این مشاهدات و مقایسه آنها با شبیه سازیهایBekyarova میتوان به این نتیجه رسید که فاصله واندروالس یک فاکتور اولیه موثر روی میزان جذب متان در فواصل بین آرایههای SWNT است (شکل3 ). در پی این نتیجه، Cao و همکارانش تحقیقات خود را در راستای بهینه سازی فاصله واندروالس بین لولهها در آرایههای SWNT ادامه دادند. این گروه با استفاده از روش مونت کارلو جذب متان را روی SWNTهای آرایه مثلثی در دمای اتاق بررسی کردند. در دیواره این نانولولهها اتمهای کربن به صورت آرمیچیر قرار گرفتهاند. از نتایج این کار مشخص شد که SWNT با آرایه مثلثی و فاصله واندروالسی 0.8 نانومتر بیشترین مقدار گاز متان را در دمای اتاق جذب میکند. در فشار 4.1 مگا پاسکال ظرفیت حجمی و ظرفیت جرمی جذب متان روی آرایههای SWNT(15,15) با فاصله واندروالسی0.8 نانومتر216 v/v و215g CH4/Kg است.[9]
شکل3- برش عرضی از آرایههای مثلثی نانولولههای تک دیواره
همانطور که گفته شد مطالعات و تحقیقات جذب گاز متان روی نانولولههای کربنی چند لایه نسبت به نانولولههای کربنی تک لایه محدودتر میباشد. از جمله کسانی که در این زمینه کار کرده است Sunny E.Iykenv از کشور مالزی است. وی توانست نانولولههای کربنی چند دیواره را با تکنیک رسوبدهی بخار شیمیایی کاتالیست شناور(FCCVD) تولید کند. این تکنیک میتواند در تولید انبوه نانولولههای چند دیواره با هیبریدهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. نانولولههای کربنی با هیبرید SP2 دارای بزرگترین سایز روزنه هستند. سایز روزنه در SP2 44.4 نانومتر و در SP1 وSP3 وSP4 به ترتیب برابر 9.1و8.9و8.7 نانومتر است. گاز متان بصورت مایع و شبه جامد روی نانولولههای تولید شده جذب میشود. ایزوترمهای بدست آمده از آنالیزر BET در این آزمایش در شکل 5 نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود، ایزوترمهای جذب برای کربنهای SP1 و SP2از نوع III میباشند در حالیکه ایزوترمهای جذب متان برای کربن SP3 دارای سه نقطه اوج است که احتمالا مربوط به تغییر فاز میباشند. از این گذشته ایزوترم دمای 15 درجه سانتیگراد دارای دو نقطه اوج میباشد که نمایشگر نقاط تغییر فاز میباشند. در این آزمایش مشاهده میشود که جذب متان توسط نانولولههای کربنی چندلایه نسبتا پایین است در حالیکه با افزایش فشار بر مقدار گاز جذب شده اضافه میشود.
شکل4- تصاویرTEM از پنج نمونه CNT(SP2F,SP1,SP1,SP3,SP4) که نمونه آخر دارای متان جذب شده است.
پس از آن در آزمایشهایی که توسطJae-Wook Lee انجام شد، نانولولههای کربنی چند دیواره با روش رسوب دهی بخار شیمیایی(CVD) با طول یکنواخت و قطر مشخص ساخته شدند، شکل10 تصاویر TEMوSEM نانولولههای چندلایه کربنی ساخته شده را نشان میدهد. ضخامت دیوارهها در حدود 15 تا 20 نانومتر و طول آنها در حدود 20 تا 30 میکرومتر و دانسیته توده در حدود 0.005 تا 0.006 گرم بر سانتی متر مکعب است. در این آزمایش گاز متان مورد استفاده دارای خلوص 99.9 درصد است. نتایج آزمایشگاهی که در این روش بدست آمده است در دماهای 301.15 و313.15 و323.15 کلوین و در فشاری تا 3 مگا پاسکال موجود میباشد که در جدول 1 نشان داده شده است. همانطور که از این جدول پیداست ظرفیت نانولولههای چند دیوارهکربنی در فشارهای پایین تر از 1.5 مگا پاسکال بسیار کم میباشد در حالیکه در فشارهای بالاتر نیز میعان موئینگی رخ میدهد. به علاوه فشار میعان موئینگی با دما افزایش مییابد. [10]در شکل 6 ایزوترمهای جذب متان نشان داده شده اندکه مشاهده میشود ایزوترمهای جذب متان در گستره دمایی این آزمایش، از نوعIV میباشند.[4]
شکل5- ایزوترمهای جذب/دفع متان در CNTها، (a) دفع متان از SP2 در دماهای مختلف. (b) جذب متان روی SP1,SP2 (در دماهای مختلف) وSP3
شکل6- ایزوترمهای جذب متان روی نانولولههای کربنی چند دیواره
نتیجهگیریبررسی جذب گاز درنانو ساختارها نشان میدهد که پارامترهای روزنه و دانسیته جادب میتواند در میزان جذب گاز بسیار موثر باشد به طوری که خواص روزنهها در SWNHهای فشرده شده به گونه ای است که در دمای 303 درجه کلوین و فشار 3.5 مگا پاسکال، ظرفیت ذخیره سازی گاز متان این نوع جاذب 160 v/v میباشد. در ارتباط با SWNTها میتوان گفت که آرایش آنها و فاصله واندروالسی در آنها از پارامترهای مهم در میزان ذخیره سازی گاز طبیعی میباشد. همانطور که در نمودار شکل 2 نشان داده شده است، میزان جذب گاز در SWNTهای آرایه مربعی و آرایه مثلثی در فشارهای پایین تقریبا یکسان است و این میزان در فشارهای بالاتر از 4 مگا پاسکال در SWNTهای آرایه مثلثی افزایش مییابد. همچنین SWNTهای آرایه مثلثی با فاصله واندروالسی 0.34 نانومتر در فشار 4.11 مگاپاسکال ظرفیتی در حدود 170 v/v برای ذخیره سازی گاز متان دارند در حالیکه این ظرفیت در SWNTهای بهینه شده با فاصله واندروالسی 0.8 نانومتردر شرایط یکسان به 216 v/v میرسد که حتی بیشتر از ظرفیت ذخیره سازی CNGدر فشارهای 20 تا 30 میباشد(200 v/v).
جدول 2- میزان جذب گاز روی نانوساختارها و سایر جاذبهای متداول [4]
جاذب gCH4/kgC V/V دما(K) فشار(MPa)
کربن فعال شده 144 298 0.95
کربن فعال شده پودر شده 168 165 298 4.0
کربن فعال شده مرطوب 200 273 10
مخازن CNG 200 30-20
SWNHs 160 303 3.5
SWNTs(آرایه مثلثی با فاصله واندروالسی0.34 نانومتر) 170 303 4.11
SWNTs(آرایه مثلثی با فاصله واندروالسی 0.8 نانومتر) 215 216 303 4.11
MWCNT 14 303.15 1.55