تحلیلی بر وضعیت موجود فناوری درحوزه متالورژی استخراجی در کشور
1- تبیین اهمیت نقش فناوری در صنعت متالورژی استخراجی
در یک بیان کلی، متالورژی استخراجی عبارت است از مجموعهای از فناوریهای مبنی بر فرآیندهای شیمی- فیزیکی و شیمیایی که طی آن مواد اولیه حاوی ترکیبات فلزی طی مراحل مختلف به فلزات عنصری تبدیل میشوند. محدوده متالورژی استخراجی در بالادست با حوزه فرآوری و شیمی معدنی و در پائیندست با متالورژی در ارتباط مستقیم است و ارتباطات و تأثیرات متقابلی بین آنها وجود دارد. فناوری، کلیدیترین عامل نوآوری و توسعه در متالورژی استخراجی محسوب میشود. فناوری در این حوزه، مبتنی بر مجموعهای از پدیدههای شیمیایی، فیزیکی و شیمی- فیزیکی است که بر مبنای اصول علمی، امکان تبدیل ترکیبات فلزی به فلز عنصری را ممکن میسازد. فرآیندهای مختلف متالورژی استخراجی صرفنظر از تفاوتهای آنها در زمینه استخراج فلزات مختلف، عموماً متشکل از فناوریهای اصلی زیر هستند:2- لزوم توسعه صنایع متالورژی استخراجی در کشور
بهدلایل مختلفی توسعه صنایع متالورژی استخراجی کشور در سالهای آتی لازم به نظر میرسد. این دلایل عبارتند از:3- نکات قابل توجه در توسعه صنایع و فناوریهای متالورژی استخراجی در کشور
ویژگیهای منابع معدنی کشور، مجموعهای از رویکردهای مطلوب را در عرصه فناوری متالورژی استخراجی میطلبد که عبارتند از: بهدلیل وجود منابع عظیم گاز و انرژی در کشور، فناوریهای استخراج فلزات متکی بر استفاده مستقیم از گاز به عنوان منبع انرژی و یا گاز بهعنوان عامل احیاء، دارای مزیت ذاتی هستند. به خصوص که امروزه به گاز به عنوان منبع انرژی تمیزی نگریسته میشود. بهدلیل تنوع و گستردگی منابع معدنی بهویژه سرب، روی و مس، جهتگیریهای فناوری در جهت اقتصادی ساختن واحدهای کوچک استخراج، میتواند برای کشور مزیت اقتصادی و اجتماعی ایجاد نماید. در مورد فلزات منیزیم، سیلیسیم، کروم و پارهای از فروآلیاژها، بهدلیل وجود منابع داخلی و در عین حال افق توسعه کمی و کیفی این مواد در آینده، دستیابی به فناوری تولید در این موارد الزامی به نظر میرسد. با توجه به برنامههای تدوینشده توسعه صنایع فولاد و مس در کشور، برنامههای بومی کردن و تسلط بر فناوریهای مرتبط با طراحی و ساخت تجهیزات و خط تولید این فلزات ضروری میباشد. اگر چه ظرفیتهای تولید قابل ملاحظهای در صنعت تولید فلزات اساسیکشور ایجاد شده است اما بهدلایل متعدد، این ظرفیتها به لحاظ فناوری نیازمند نوسازی و بهسازی میباشند. در غیر اینصورت تولید در واحدهای موجود متضمن حداکثر بهرهوری از سرمایههای ملی و اثربخشی مناسب آنها نیست. اگر چه فناوریهای تولید پارهای از فلزات راهبردی الزاماً نمیتواند اقتصادی تلقی شود اما بهدلیل کاربردهای این فلزات، دستیابی به این فناوریها میتواند از منظر راهبردی موجه باشد. بهنظر میرسد بهدلیل وجود منابع انرژی و همچنین استانداردهای نه چندان محدود زیستمحیطی در کشور، توجه به دو روند جهانی کاهش مصرف انرژی و آلایندگی محیط زیست در کشور چندان مهم نباشد. اما توسعه فناوری با هدف کاهش مصرف انرژی و کاهش آلایندهها و ضایعات، رقابتپذیری تولید کشور در بازارهای بین المللی را تضمین مینماید. جهتگیری فناوری به سمت و سوی تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر و بهبود کیفیت محصولات نهایی برای رقابتپذیری و اقتصادی بودن صنایع ضروری است. از اینرو به نظر میرسد ایجاد فناوری تولید و گسترش آلیاژهای مختلف نظیر مس و آلیاژهای آن، روی و آلیاژهای آن و توسعه خانوادههای جدید آلیاژی از این مواد و گسترش کاربرد آنها بسیار جذاب و ایدهآل میباشد. با توجه به وجود مزیتهای کشور در حوزههای استخراج فلزات، توسعه فناوریهای حمایتکننده و پشتیبانیکننده از توسعه تولید این فلزات در بخشهای بالادستی و پاییندستی، استخراج میتواند دارای توجیه باشد.4- جمعبندی
با وجود منابع معدنی حاوی فلزات اساسی، مزیت انرژی در اقتصاد ملی و افزایش مصرف فلزات ناشی از رشد صنعتی، صنایع متالورژی استخراجی در اقتصاد ایران نقشی حائز اهمیت دارد. در صورت برنامهریزی دقیق بهویژه با نگاهی جامع به حوزه پاییندست، این بخش صنعت میتواند یکی از اصلیترین موتورهای محرکه توسعه صنعتی و معدنی کشور به حساب آید. با توجه به نقش کلیدی فناوری در رقابتپذیری این بخش صنعتی، شناخت وضعیت موجود فناوری و نگاهی به سطح فناوری جهان و شناخت روندهای اصلی توسعه فناوری در مطالعات تدوین راهبرد معدنی و صنایع معدنی دارای اهمیت مضاعفی میباشد.هماکنون دامنه صنایع متالورژی استخراجی در کشور شامل واحد یا واحدهای تولیدی زیر است:آهن و فولاد
1-1- فناوری تولید
تولید کنونی آهن و فولاد در کشور مشتمل بر هر سه روش اصلی تولید فولاد است. این روشها عبارتند از:2-1- ریشه تاریخی
فناوری کنونی کشور در حوزه تولید فولاد خام متکی بر بهرهگیری از فناوری غیربومی بوده است. عمدتاً ماشین آلات، تجهیزات و فناوری تولید، از کشورهای دیگر تأمین شده است. سابقه تاریخی آن در قدیمیترین حالت به دهه1960 باز میگردد (تاسیس ذوب آهن اصفهان). نحوه ورود فناوری در کشور عملاً خرید تجهیزات و ماشین آلات، نصب و راهبری و بهرهبرداری توسط شرکتهای خارجی بوده است. در حال حاضر از نقطه نظر بهرهبرداری، تولید فولاد خام کاملاً متکی بر نیروهای داخلی بوده و بهطور اصولی بهرهبرداری در ابعاد مختلف مدیریت، فنی و پشتیبانی در کشور، بومی شده است.2-2- کیفیت تولید در واحدهای موجود
نسبت ظرفیت در حال بهرهبرداری به ظرفیت نصبشده و کیفیت تولیدات کنونی به ویژه محصولات مورد قبول در بازارهای جهانی از جمله شاخصهای کلانی است که میتواند برای ارزیابی وضعیت فناوری تولید کنونی فولاد کشور، مورد استفاده قرار گیرد. این شاخصها در حال حاضر شرایط نامطلوبی را برای فولاد کشور تصویر نمیکنند؛ اما از منظر شاخصهای بهرهوری کل عوامل تولید، (نیروی کار و انرژی) که عمدتاً رقابتپذیری بنگاهها در فضای تجارت جهانی (بدون در نظر گرفتن حمایتهای تعرفهای) را نشان میدهند، واحدهای فولادسازی کشور نیازمند توجه جدی هستند. بخشی از تحول در ارتقای بهرهوری، نیازمند توجه به اصلاح و توسعه فناوریهای موجود این واحدها به ویژه در زمینه انرژی، اتوماسیون و مدیریت ضایعات است.2-3- ظرفیتهای تولید
یکی از شاخصهای مرتبط با ارزیابی سطح فناوری تولید، ظرفیتهای مورد بهرهبرداری واحدهای تولیدی است که از فناوری یا مجموعهای از فناوریهای تولید محصول استفاده مینمایند. ظرفیتهای تولید فولاد خام در کشور قابل مقایسه با ظرفیتهای تولید واحدهای فولادسازی در جهان بوده و غیر متناسب به نظر نمیرسد. ظرفیت واحدهای فولادسازی کشور در جدول 2-2 ارایه شده است.2-4- دامنه محصول تولیدی:
یکی دیگر از مجموعه شاخصهای ارزیابی سطح فناوری تولید، شاخصهای محصول است. امکانپذیری تولید محصول باثبات در کیفیت، ارزش افزوده بالاتر در محصول تولیدی، مصرف انرژی پایینتر، قابلیت انعطاف بیشتر برای تولید انواع محصولات همخانواده و اندازه و کیفیت محصول نهایی از شاخصهای محصول بهحساب میآیند. بخش مهمی از نوآوری، پژوهش و تلاشهای مهندسان در روند توسعه فناوری تولید فولاد خام، متکی بر اقداماتی در این راستا بوده است. باید خاطر نشان ساخت این بخش از اثرات فناوری، عاملی تعیینکننده در بهرهوری کل عوامل تولید و بهرهوری انرژی تلقی میشود.1-1- تحلیل تکنولوژی بر اساس عوامل زیست محیطی
بهدلیل مقاطع زمانی مختلف برای احداث واحدهای فولادسازی، فناوریهای مورد بهرهبرداری در کشور و سازگاری این واحدهای تولیدی با محیط زیست، متفاوت است. در اکثر واحدهای تولیدی پیشبینیهای لازم برای جمعآوری آلایندههای گازی و جامد و همچنین گردش پسابها در نظر گرفته شده است؛ اما در مجموع به لحاظ زیستمحیطی بهنظر میرسد سطوح فناوریهای در دسترس بهویژه فرآیندهای بازیابی و بازیافت، بهداشت محیطی و شرایط کاری، واحدهای تولید فولاد خام را اگرچه نمیتوان جزء مجموعههای غیرقابل قبول ارزیابی نمود اما مسلماً شرایط آنها برای تولید پایدار مطلوب نیست.1-2- تحلیل سطح اتوماسیون و نفوذ فناوری اطلاعات در صنایع متالورژی استخراجی
واحدهای فولادسازی کشور دارای سطوح مختلفی از اتوماسیون هستند. طبیعی است واحدهای قدیمیتر دارای سطوح پایینتری از اتوماسیون بوده و واحدهای جدید دارای برنامهریزی بالایی از سطوح اتوماسیون میباشند. برای نمونه مجتمع فولاد مبارکه و شرکت فولاد آلیاژی ایران در سطح MIS در دایره اتوماسیون و نفوذ فناوری اطلاعات قرار میگیرند. در صورتی که در ذوب آهن اصفهان علیرغم اقدامات انجام شده در خصوص سیستمهای ERP، هنوز نقاط ضعفی مشاهده میشود.1-3- جمع بندی
فناوریهای تولید فولاد خام در کشور دارای منشاء خارجی میباشند. این فناوریها متناسب با زمان احداث، از شرکتهای بینالمللی با ظرفیتهای منطقی تولید فولاد خام به کشور منتقل و در حال حاضر بدون وابستگی در بهرهبرداری به لحاظ فناوری، امکان تولید طیف وسیعی از محصولات فولادی در خانوادههای فولادهای ساختمانی، کربنی، آلیاژی و کمآلیاژی را ممکن ساختهاند. با وجود اینکه فناوری تولید پارهای از فولادها درحال حاضر وجود ندارند، اما انواع محصولات تولیدی کارخانجات کشور در بازارهای بینالمللی مورد پذیرش واقع شدهاند.2-1- فناوری احداث، خط تولید، ساخت تجهیزات و مواد مصرفی در صنایع فولاد خام کشور
فناوری طراحی، ساخت، بهینهسازی و نوسازی تجهیزات اصلی و فرعی فرآیند تولید و فناوریهای تولید محصولات مصرفی، مواد افزودنی و مواد اولیه برای آن بخش از صنعت، که امکان توسعه کمی و کیفی آن در هر کشور مطرح است و یا آنکه میتوان از طریق آن در عرصه بینالمللی حضور یافت، حایز اهمیت است. این حوزه از نظر کاهش هزینههای تولید و کاهش وابستگی (به ویژه در اقلام اصلی مصرفی برای تولید و فرآیندهای نوسازی و بهسازی خطوط تولید موجود) شایان توجه است. توجه به این بخش همچون توجه به فناوری تولید ضروری خواهد بود.2-2- نگاشت فناوری در صنعت تولید فولاد خام
از منظر توانمندی ایجاد و توسعه صنعت فولاد، نگاشت زیر قابل ارایه است:2-3- فناوریهای تولید تجهیرات، احداث و نصب
در عرصه فناوریهای تولید تجهیزات، احداث و نصب خطوط تولید فولاد خام، علیرغم وجود توانهای پراکنده ساخت و تولید مهندسی، در مجموع، کشور فاقد توانمندی قابل رقابت و منسجم در عرصه بینالمللی است. از اینرو است ساخت واحدهایی جدید با بهرهگیری از توان بینالمللی امری لازم به نظر میرسد. طی سالهای گذشته در زمینههایی نظیر مهندسی معکوس واحدهای احیای مستقیم، نظیر واحد زمزم در مجتمع فولاد اهواز یا ساخت کورههای بلند کوچک نظیر فولاد میبد، استفاده از شرکتهای مهندسی و ساخت و تولید داخلی در ساخت بخشهایی از تجهیزات نظیر سیستمهای انتقال مواد، گزارشهایی شده است اما بهطور کلی نمیتوان کشور را دارای فناوری احداث واحدهای تولید فولاد خام دانست.2-4- فناوری تولید مواد اولیه و مصرفی
در تولید مواد اولیه و مواد مصرفی در فرآیند تولید فولاد خام، شرایط در کشور بهمراتب بهتر از بخش پیشین است؛ تولید بخش مهمی از نسوز در کشور، بخش مهمی از فروآلیاژها و تمام مواد کمکذوب و سربارهساز در کشور صورت میپذیرد. تکمیل واحد تولید الکترودهای گرافیتی بخش مهمی از وابستگی کنونی ارزی این صنعت به خارج از کشور را رفع خواهد نمود. کاهش میزان مصرف ارزی تولید فولاد خام در حال حاضر، نمود توفیق در این مسیر است؛ هر چند در عرصههایی نظیر تولید برخی از مواد نسوز خاص، تولید فروآلیاژهای راهبردی نظیر فروکروم کمکربن و فرومنگنز ضرورت اتخاذ تمهیدات لازم وجود دارد.2-5- توانمندی ابداع، اصلاح، بهینهسازی و توسعه فناوری
در حالیکه در دو مبحث قبل توانمندی سختافزاری کشور مورد ارزیابی قرارگرفت، تلاش بر این است که در این بخش به نظام و ساختار فناوری در کشور در حوزه تولید فولاد خام توجه شود. این ساختار توانمندی موجود در کشور در بهینهسازی، بهسازی، اصلاح، بومیسازی و نوآوری در حوزه فناوریهای تولید خام و یا توانمندی ایجاد و ساخت واحدهای جدید را پوشش میدهد. این تحلیل بر اساس شناخت وضعیت موجود در موارد زیر، قابل ارایه است: