تبیین ارتباط مروجان و فرهنگ سازان با توسعه فناوری
3-1) لزوم آشنایی هنرمندان و مدیران رسانه ها
با مفهوم فناوری در این فصل به علت چرایی این نکته می پردازیم که ، چنان چه اصحاب هنر و رسانه، معنای کامل فناوری را درک می کردند، بسیاری از مشکلات جامعه قابل حل بود. به مثالی توجه کنید.ممکن است برنامه ای در خصوص زلزله تولید شود. اگر به مبحث «فناوری» توجه نشود و از ارتباط «زلزله» و«فناوری» غفلت شود چه اتفاقی روی می دهد؟ اتفاقی که می افتد این است: برنامه های زیادی ساخته می شوند، که پیام همه آن ها محدود خواهد بود.در واقع میزان خسارت زلزله ، انواع آلام شهروندان، لزوم کمک رسانی و مباحثی از این قبیل توجه می شود؛ در حالی که باید بررسی شود چه ضعف هایی از نظر مدیریت فناوری در کشور وجود داشته، که باعث این میزان خسارت شده است؟ به عبارت دیگر جامعه می خواهد بداند چرا ما تا این حد از زلزله آسیب پذیر است ؟ این به «مدیریت فناوری» برمی گردد.برای نمونه جامعه طالب دولت الکترونیکی است، تا بسیاری از نیازهای خود به ادارات را با رفت و آمد کمتر ، رفع کند. به همین ترتیب، جامعه طالب خودروی بهتر، سوخت بهتر، مسکن امن تر، محصولات غذایی با کیفیت تر و غیره نیز هست. می خواهد بداند چرا به این خواسته ها دست نمی یابد و مقصر کیست؟ (این بحث ها به «مدیریت فناوری» بر می گردد.)البته اگر «فناوری» را طوری معنا کنید که محدود به یک سری مسائل علمی و انتزاعی شود، ارتباط آن با مسائل جامعه مورد توجه قرار نخواهد گرفت. باید بحث فناوری به گونه ای مطرح شود که با مسائل جامعه گره بخورد. آن گاه جامعه احساس همزبانی و توسعه فناوری را لمس خواهد کرد.
3-2) چرا مباحث مربوط به فناوری از جمله مباحث کلیدی و اساسی کشور هستند؟
امروزه مشکلات اقتصادی ، از جمله مهم ترین مسایلی است که هنرمندان و رسانه ها باید به آن بپردازند. ولی آیا بررسی شده است که ریشه ضعف های کشور در اقتصاد چیست؟ چرا کشور نمی تواند وارد بازارهای جهانی شود و رقابت کند؟ بحث های تخصصی فراوانی وجود دارد که نشان می دهد« فناوری» عامل مزیت ساز در رقابت های اقتصادی جهانی است.دوره ای در طول تاریخ، « دستیابی به مواد اولیه ارزان» عامل مزیت بود و هر کشوری که منابع طبیعی ارزان داشت، در رقابت های مزیت داشت. زمانی نیز «دسترسی به نیروی کار ارزان» مزیت ساز بود، دوره ایی نیز «دسترسی به سرمایه اولیه» و «ثروتمند به دنیا آمدن» مزیت ساز بود، اما دیگر این عوامل، مزیت سازان اصلی نیستند. بهترین شاهد این است که بسیاری از کشورها منابع طبیعی ندارند، نیروی کار ارزان ندارند، سرمایه اولیه ندارند ولی در توسعه اقتصادی و رقابت جهانی موفق هستند . پیداست آن چه اکنون باعث موفقیت در رقابت می شود، موارد دیگری است که همه آن ها به فناوری مربوط می شوند. اگر بخواهید نیروی انسانی متخصص را جذب ، کیفیت بالای ، کارایی و قدرت کاهش هزینه داشته باشید، بایستی به فناوری توجه بیشتری شود.هنور در کشور این تصور وجود دارد که چون نفت و گاز داریم، پس در پتروشیمی موفق می شویم؛ یعنی اساس را مواد اولیه و انرژی می دانیم. لذا نه در جهت توسعه قابلیت های انسانی حرکت می کنیم و نه در جهت توسعه سایر ابعاد فناوری و نتیجه آن می شود که فناوری های از رده خارج شده را با قیمت گزاف به ما می فروشند و با وجود همه مزیت هایی که در مواد اولیه و انرژی داریم، نمی توانیم محصول کیفی و رقابتی عرضه کنیم. این ها همه به این دلیل است که با مفاهیم فناوری آشنا نیستیم و تفکر غالب در جامعه این است که مزیت در انرژی و مواد اولیه است.همچنین اگر سایر اهداف ملی را در ابعاد دفاعی، اجتماعی، سیاسی و غیره در نظر بگیریم، می بینیم فناوری یک رکن مهم است. در بعد دفاعی وقتی قرآن کریم می فرماید «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه» ، بحث ایمان و اعتقاد نیست، بلکه منظور عده و عُده و تجهیزشدن از لحاظ نیروی انسانی، تجهیزات و تدارکات مختلف است، که به فناوری مربوط می شود.همچنین در بعد اجتماعی، امروز غرور ملی ما بستگی به این دارد که بتوانیم فناوری را توسعه دهیم و مردم در زندگی خود آن را لمس و احساس پیروزی و افتخار کنند. بناراین اگر معضلات جامعه را به خوبی بشناسیم و اهمیت فناوری را در حل مشکلات در نظر گیریم، کمبودهای فکری، دیدگاه های غلط و موانع مفهومی و فرهنگی که وجود دارد را به جامعه معرفی خواهیم کرد.
3-3) جایگاه زیرساخت فکری فرهنگی در نظام فناوری
توسعه فناوری با افزایش بودجه و با برخی اقدامات محقق نمی شود، بلکه فناوری یک سیستم و نظام است و بخش های مختلف صنعت، دانشگاه زیر ساخت حقوقی ، زیرساخت اقتصادی و سرمایه گذاری ، شرکتهای طراحی مهندسی ، نظام استاندارد، پارک های فناوری و بالاخره زیرساخت فرهنگی را شامل می شود.بخش آخر، یعنی «زیر ساخت فرهنگی» ، بسیار مهم است . در واقع یک بخش مجزا از سیستم نیست، بلکه در کل سیستم مؤثر است. آن چه در حال حاضر در رسانه ها، در قبال فناوری انجام می شود، آن چه که باید باشد، و با آنچه شأن کشور، فاصله بسیاری دارد. این موضوع را می توان از مقایسه حجم و کیفیت برنامه های رسانه های کشور در حوزه «فناوری» با سایر حوزه ها مثل حوزه «ورزش» فهمید و درک کرد.به طور کلی در زمینه زیرساخت فرهنگی فناوری در کشور ضعف داریم. اگر فرهنگ را مجموعه افکار و رفتارها در نظر بگیرید، به خصوص در مورد فکر، ضعف های جدی در میان جامعه و مسئولان وجود دارد که رسانه ها می توانند در این زمینه بسیار مؤثر باشند. ما در حوزه فناوری، حتی واژه ها را درست به کار نمی بریم. مثال : «نوآوری» پیش از این در جزوه بیان شد. مثال دیگر آن است که ما هنوز در خیلی از سازمان ها، واژه «فناوری» را با واژه «صنعت» جابه جا می کنیم، برای مثال می گوییم سازمان پژوهش های علمی – صنعتی ولی ترجمه انگلیسی آن، سازمان پژوهش های علم و فناوری است. یا می گوییم دانشگاه صنعتی شریف ولی ترجمه انگلیسی آن Sharif university of technology است.از بحث واژه ها که بگذریم، گاهی فعالیتهای فرهنگی رسانه ها ضد توسعه فناوری است. برای مثال در صدا و سیما از مخترعی که تنها یک کاردستی ساخته است، تعریف و تمجید می شود، با او مصاحبه می شود و گفته می شود شما مورد علاقه مردم هستید؛ می پرسند آیا ازدواج کرده اید یا خیر و با سؤالاتی از این قبیل ، شخصیت سازی می شود، ولی توجه نمی شود که شاید این کار فرهنگی ضد توسعه فناوری باشد. مثال کسی در گوشه ای از گیلان، خودرو برقی ساخته است، وقتی متخصصان امر می دانند که حتی شرکت های چند ملیتی دنیا هم در ساخت خودرو برقی مانده اند و هنوز نتوانسته اند آن را اقتصادی کنند، آیا این ارزش است که بخواهیم در یک کارگاه، کاری را انجام دهیم که شرکت های چند ملیتی، در قالب شبکه ای از مراکز تحقیقاتیو صنعتی انجام می دهند و هنوز هم موفق نشده اند؟ آیا می خواهیم فرهنگ معجزه را ترویج کنیم؟ آیا این موضوع، ایجاد ذهنیت تخیلی و غلط از «فناوری» در ذهن بیننده نیست؟گاهی در حین مصاحبه، از مخترع سؤال می شود که آیا شما این کار را به تنهایی انجام داده اید؟ او هم با تأکید می گوید: بله ! و سعی می کند ثابت کند که خود به تنهایی ای کار را انجام داده است! در حالی که امروزه نوآوری و توسعه فناوری، حتی از مرحله «کار گروهی» نیز گذشته است و به «کار شبکه ای » بین مراکزو حتی کشورهای مختلف تبدیل شده است. به اصطلاح امروزه ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید کار کنند تا «نوآوری» به وجود آید و توسعه فناوری اتفاق بیفتد. پس فناوری امری فراگیر و جامع است و یک نظام را تشکیل می دهد و بخش عمده این نظام نیز به مباحث فرهنگی و فکری مرتبط است و رسانه ها، به خصوص رسانه ملی، در جهت تقویت این زیرساخت فکری و فرهنگی نقش عمده ای دارند.
3-4) مثال های تاریخی تبیین اهمیت «زیرساخت های فکری – فرهنگی» توسعه فناوری
چرا کشور ژاپن در دهه های اخیر توسعه سریع اتفاق افتاد؟ دلایل فرهنگی و اجتماعی آن چیست؟ ریشه های فرهنگی انقلاب صنعتی اروپا در نیمه دوم قرن هجدم کدام است؟ حتی توسعه فناوری که در حد عالی در تاریخ ایران، در قرون سوم تا پنجم و تا عهد صفویه افتاده است (و متأسفانه خیلی از ما دچار فراموشی تاریخی شده ایم و خیال می کنیم در گذشته تنها در نجوم، طب، عرفان و فلسفه درخشان بوده ایم، در حالی که به معنی دقیق کلمه در فناوری و صنعت نیز توسعه زیادی داشته ایم) ، دلایل فرهنگی مشخصی داشته است که بسیار مهم است . لذا در قالب سه مثال « انقلاب صنعتی» ، «تاریخ اوج توسعه فناوری در ایران» و «ژاپن» ، زیر ساخت فرهنگی مطلوب برای توسعه فناوری به تصویر کشیده می شود.
3-4-1) انقلاب صنعتی در بحث « انقلاب صنعتی» ، با این سؤال مواجه می شوید که این پدیده تاریخی که به تعبیری تمام مشکلاتی که جهان توسعه یافته امروز ایجاد می کند و ناشی از آن است ، چرا در غرب و در نیمه دوم قرن هیجدهم اتفاق افتاد؟ در مورد این که چرا این انقلاب در غرب پدید آمد و چرا در نیمه دوم قرن هیجده اتفاق افتاد؛ دید گاه ها و تصورات مختلفی وجود دارد . ممکن است بگویند اختراع ماشین بخار؛ یا رنسانس علمی قرن شانزده باعث آن شد؛ یا کسی فکر کند بعضی عقاید فلسفی و غیره منتهی به آن شد. در مورد همه این ها بحث های جدی شده و می شود. در مورد رنسانس علمی قرن شانزدهم گفته می شود: «چرا انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن هجدم یعنی دو قرن بعد از رنسانس اتفاق افتاد؟ » اگر عامل اصلی در «انقلاب صنعتی» ، رنسانس علمی بود، چرا همان قرن شانزده اتفاق نیافتاد؟ البته شکی نیست که رنسانس علمی قرن شانزده در انقلاب صنعتی قرن هیجده تأثیر داشته است. اما سؤال این که آیا دلیلی اصلی بوده است؟ آیا همیشه ابتدا توسعه علمی اتفاق می افتد و بعد توسعه فناوری؟ آیا عکس این رابطه برقرار نیست؟ (برای مثال اختراعات قبل از قرن شانزدهم ، مانند: دوربین نجومی، ساعت و چاپ به عنوان مقدمه رنسانس علمی شناخته شده اند. چرا که هر سه ، ذهنیت بشر را تغییر داده اند).اما دلایل دیگر نیز از طرف جامعه شناسان و صاحب نظران برای وقوع انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن هیجدهم بیان شده است. برای مثال گفته می شود در انگلستان (به عنوان شروع کننده انقلاب صنعتی به نظر اکثر صاحب نظران) سرمایه داران نظام روستایی آن زمان ، پارچه هایی را از خانه ها جمع آوری و صادر می کردند . تجارت آنان در همین حد بوده است. لذا فکر می کردند که اگر این پارچه ها به جای خانه در کارگاه تولید شوند، نظارت بیشتری بر کارگر دارند. همین نظام کارگاهی و در ساعت مقرر سرکارآمدن و رفتن، باعث توسعه کسب آنان می شود. بنابراین یک تغییر سازماندهی اتفاق افتاد و این تغییر سازماندهی باعث شد، استفاده از ماشین آلات بزرگ تر نساجی هم امکان پذیر شود. یعنی عامل سازماندهی موجب می شود که توسعه ماشین آلات اتفاق بیفتد.دلیل دیگری که مطرح شده آن است که در زمان انقلاب صنعتی، گروه های اجتماعی که حامی آجاد افراد بودند، به هر دلیلی اعتبار خود را در جامعه از دست داده بودند و این باعث شده بود که جامعه اتم شود ؛ این افراد اتم و منفرد، در پی یک سقف حمایتی جدید بودند. لذا نظام جدید کارخانه داری مورد استقبال قرارگرفت و همه به شهرها مهاجرت کردند تا زیر این سقف گرد آیند.
همچنین گفته می شود که شور و شوق مردم در قرن هجدهم برای توسعه فناوری، سبب شد طعم شیرین محصولات توسعه فناوری در مواردی چشیده شود. لذا فضایی به وجود آمد که همه دوست داشتند، نوآوری کنند.
این ها عوامل مختلفی است که نشان می دهد برای وقوع انقلاب صنعتی، فضای فرهنگی و اجتماعی خاصی مورد نیاز بوده است . ما (ایرانیان) نیز اگر می خواهیم به توسعه فناوری دست یابیم، باید فضای فرهنگی مناسبی که با شرایط کنونی نیز مناسب باشد، ایجاد کنیم.
3-4-2) تاریخ اوج توسعه فناوری در ایران مثال دوم، از تاریخ ایران است و نشان می دهد که توسعه صنعتی مخصوص دیگران نیست. ایران زمانی نه فقط در صنایع نساجی، به عنوان مهمترین صنعت آن زمان، در اوج بود (هر شهر ایران در جهان به نام پارچه ای شناخته می شد، بیرق امپراطور ژاپن و پارچه مرگ پادشاه فرانسه با پارچه ایرانی ساخته می شد و … ) بلکه در صنایع فلزی، آبیاری ، دریایی، ذوب فلز و غیره نیزدر گذشته سرآمد بوده ایم. در این جا نیز یک بحث اجتماعی و فرهنگی مهم وجود دارد. می بینیم که صنعتگران و نیروهای فنی ما که به عنوان «استاد کار» و صاحبان حرف، شناخته می شدند، در گذشته جایگاه اجتماعی بسیار رفیعی در جامعه داشته اند؛ خانواده ها از آنان حساب می بردند و فرزندان را تشویق به اطاعت از استاد می کردند( جور استاد به ز مهر پدر) . این استادان، حتی قطب عرفانی شاگردان بودند، حکومت ها از آنان حساب می بردند و به شکل های مختلف می توان نشان داد که چه منزلت اجتماعی رفیعی داشته اند. تأثیر این منزلت آن بود که وقتی محصول رقیب را می دیدند، چه از داخل و چه از خارج، تلاش می کردند در این رقابت پیروز شوند. زیرا در صورت موفق نشدن، منزلت اجتماعی را از دست می دادند. در واقع انتقال فناوری در آن زمان از طریق مشاهده محصولات صورت می گرفته است. مثال: خبری درباره پارچه های هندی دریافت می کردند و سریع ً به کیفیت پارچه های ایرانی می افزودند. جالب است که این وضعیت تاریخی را با وضع امروز خود مقایسه کنیم. آیا اگر امروز مدیران صنعت خودرو را تحقیر و تمسخر کنید، غیرت آنان به جوش خواهد آمد؟ برای حمایت از منزلت اجتماعی خویش تلاش مضاعف خواهند نمود؟ انگیزه زمانی ایجاد می شود که جایگاه اجتماعی فرد به کیفیت کار او گره بخورد. هنگامی که باور کردیم به جایی نمی رسیم، از تحقیر هم تأثیری نمی پذیریم. جالب است که اگر تیم ملی فوتبال ما به تیم ملی فوتبال کره ببازد، آثار این باخت در جامعه ملموس است. حتی آمار تصادفات نیز تفاوت می کند اما اگر دو تیم اول باشگاهی فوتبال ، قسمت جلوی پیراهن خود را در اختیار نام دو شرکت کره ای قرار دهند و ما در طول نود دقیقه شاهد آن باشیم، به هیچ عنوان احساس نمی کنیم که این هم یک شکست ملی است! جای بحث و تأمل دارد که چرا وضعیت فرهنگی در تاریخ کشور ما ( همان منزلت رفیع استادکاران) در قرن های اخیر ادامه پیدا نکرد؟ کاری که ژاپن در انقلاب میجی کرد (همزمان با انقلاب صنعتی)، این بود که همان ساختار سنتی کشورخود را که شباهت هایی هم به ساختار ما داشت، به تدریج به ساختار جدید صنعتی تبدیل کردند. ولی در کشور ما چه اتفاق افتاد؟ در کشور ما زنجیره توسعه صنایع گسسته شد و هیچ سنخیت و ارتباطی بین صنایع سنتی و صنایع وارداتی برقرار نشد.
3-4-3) شرایط فرهنگی توسعه اخیر ژاپن مثال سوم، در مورد توسعه اخیر ژاپن است، نباید تصور کرد معجزه ای اتفاق افتاده؛ این که گفته می شود، در جنگ جهانی دوم بمبئی منفجر شده و ناگهان ذهن ژاپنی ها عوض شده است، داستانی بیش نیست. نباید تاریخ توسعه ژاپن را از جنگ جهانی شروع و فکر کنیم در آن زمان ژاپن از صفر شروع کرده است. حتی آلمان هم که در جنگ با خاک یکسان شد، در واقع از صفر شروع نکرد؛ زیرا همان طور که در فصل قبل گفته شد، فناوری مساوی با کارخانه و تجهیزات نیست، که اگر با خاک یکسان شود، به وضعیت صفر برگردیم.فناوری توانایی هایی است که در انسان ها وجود دارد و با بمب از بین نمی رود. ژاپن قبل از جنگ، کشوری استعمارگر بود و حتی گفته می شود که استعمار ژاپن کثیف تر از استعمار انگلیس بوده است. فجایعی که در ژاپن در اندونزی، فیلیپین و چین داشته اند، نشان می دهد که ژاپن شرایط فرهنگی ابرقدرت شدن را از قبل داشته است . همچنین موقعیت این کشور که میان دریا بود و کمترین تهاجم به این کشور در طول تاریخ صورت گرفت، عوامل فرهنگی مؤثری بود که در توسعه جدید صنعتی آن مؤثر است. نکته مهم در خصوص ژاپن این است که مدیریت و اقتصاد ژاپن، فصل نوینی در تئوری ها باز کرد. حتی در برخی از دانشگاه های آمریکا، دانشکده های اختصاصی برای مطالعه مدیریت ژاپنی ها ایجاد شد. لذا مشخص است که تفاوت های فرهنگی موجب این تفاوت های مدیریتی شده است. الگوی سازمانی متفاوت در ژاپن، با شرایط فرهنگی آن سنخیت دارد. البته این موضوع محدود به ژاپن نمی شود و حتی در خود غرب نیز مدل های توسعه کشورها با هم متفاوت است. برای مثال مدل آلمان با فرانسه و نیز با ایتالیا تفاوت های بسیاری دارد. این نشان می دهد که ما باید تفاوت های فرهنگی را در نظر گرفت و خلاف گفته برخی افراد، یک راه، برای صنعتی شدن و توسعه فناوری وجود ندارد. بهر حال این مثال ها نشان می دهد، که باید شرایط فرهنگی و تاریخی کشورها را در تحلیل ها لحاظ کرد و متناسب با فرهنگ بومی تصمیم گیری کرد. تنها یک روش خاص برای صنعتی شدن وجود ندارد. اگر بخواهید این پیشرفت ها درایران عزیز اتفاق بیفتد، باید بنگرید مزیت های فرهنگی چیست و ضعف های فرهنگی ایران چیست؟ اگرضعف مردم ایران خودباوری است، در مورد آن چاره ای اندیشید، پیشرفت های بسیاری در سال های اخیر در کشور بوجود آمده است که متأسفانه به اطلاع جامعه نرسیده است ؛ می توان در جهت ارتقای خودباوری روی آن ها تبلیغ کرد .همچنین تصورنادرستی در مورد توسعه فناوری در کشور وجود دارد که باید اصلاح شود. رسانه ها به خصوص صدا و سیما، می توانند حتی جهت گیری های نادرستی را که مسؤولان در این زمینه دارند، اصلاح کنند.
3-5) مقایسه زیر گروه های جامعه با زیرگروه فناوری
اگر اهمیت توسعه فناوری در سطح کلان و بحث «زیر ساخت فرهنگی توسعه فناوری» را هم در نظر نگیرند و مسأله توسعه فناوری را مربوط به یک زیرگروه از جامعه ( یعنی ، محققان و صنعتگران و امثال آن تلقی کنند، آیا در حد یک زیر گروه از جامعه، به درد دل های این اقشار و مسائل و مشکلات آنان در رسانه ها توجه می شود؟
برای مثال« ورزشکاران حرفه ای» ، یکی از زیر گروه های جامعه هستند، برای آن که بقیه مردم را به ورزش تشویق کنیم، حرف ها و مسائل آنان را در رسانه مطرح می کنیم. فرض کنید ورزشکاری به جایی پناهنده شود یا اتفاقی برای او بیفتد، چه میزان خبرسازی و برنامه سازی در تلویزیون می کنیم؟ اما اگر نیروهای فنی زیادی از این کشور مهاجرت کنند، کسی متوجه نمی شود. اهمیت کدام زیر گروه برای کشور بیشتر است؟ آیا تشویق مردم به ورزش، تا این اندازه مهم تر از تشویق آنان به علم و فناوری است؟ همین بحث را می توان در خصوص مقایسه حجم و کیفیت برنامه هایی که در حوزه «پزشکی» در رادیو و تلویزیون پخش می شود، با سایر حوزه های فناوری فهمید. حوزه های دیگر فناوری نیز همچون «پزشکی» با زندگی مردم گره خورده است؛ ولی به آن ها توجه نمی شود.
3-6) نقش مروجان و رسانه ها در تفسیر صحیح شعارهای مطرح شده از طرف رهبران جامعه
شعار نهضت نرم افزاری و تولید علم از طرف رهبران جامعه مطرح شده است. متأسفانه از شعار «تولید علم» سوء برداشت شده ؛ که نگران کننده است . هنوز هستند کسانی که «تولیدعلم» را معادل با «افزایش تعداد مثاله چاپ شده در مجلات ISI» می دانند. البته گاهی ممکن است شاخص هایی چون «تعداددانشگاه» ، «تعداد دانشجو» ، «تعداد استاد» و یا «تعداد مراجعه کنندگان به مقالات ایرانی» را هم به آن اضافه کنند. این درست که در بسیاری از منابع خارجی هم، از این شاخص ها، به عنوان شاخص های «توسعه علمی» تعبیر می شود. اما باید فهمید آن شاخص ها در چه فضایی مطرح شده اند؟ آیا با آن چه که دغدغه مسؤولان و جامعه بوده و نیاز کشور ماست یکسان هستند؟ در واقع، اولین قدم «نظریه پردازی بومی»، همین است که در ترجمه شعار «تولید علم» ، هر چه در کتابهای خارجی نوشته شده است را ملاک قرار ندهیم. می شود این را از مقام معظم رهبری استبصار کرد که آیا منظور جنابعالی ، چاپ مقاله در مجلات خارجی بوده است؟ مقاله را باید منت کشید تا در یک مجله خارجی چاپ کنند، اما اگر به فناوری تبدیل شود، میلیون ها دلار یز به شما پول می دهند تا فناوری را به آن ها ارائه دهید. بحث مهم در اینجا ای بحث است که آیا حوزه علوم تجربی هم مانند حوزه معارف حکمی و عرفانی است که هنوز کتب حافظ و مولوی قابل استفاده باشد؟ آیا مقالاتی که سریعً تجاری نشوند، منفعتی برای کشور خواهند داشت؟ «سرعت تجاری سازی» ، ایجاب می کند که در یک شبکه همکاری علمی و فناوری با دنیا مشارکت کنید. اگر فرآیندی در تولید علم ایجاد شود، که منفعت آن به کشور نرسد و صرفاً با فشار بودجه دولت اتفاق بیفتد، مسلم بدانید حرکت مستمری نخواهد بود. اگر در پی «تولید علم» و «نهضت نرم افزاری» هستید، باید دانست این شعار در حوزه های مختلف چگونه به نفع جامعه و متناسب با شرایط آن خواهد بود. یقین بدانید تفسیر آن در حوزه علوم تجربی با حوزه علوم انسانی فرق می کند. برای مثال در حوزه علوم انسانی ، به نظریه پردازی بومی نیاز بیشتری داریم. یکی از معضلات کشور در حوزه هایی چون جامعه شناسی ، اقتصاد و غیره، تفکرات وارداتی است( حتی در همین موضوع «مدیریت فناوری» و «اقتصاد توسعه» مشکل جدی داریم و تئوری های موجود در زمینه جایگاه سیاست گذاری فناوری در توسعه اقتصادی، متناسب با شریاط کشور ما نیست) .اما در حوزه علوم تجربی و فنون و صنایع، بحث فرق می کند. در این حوزه ، تولید فناوری به این معنی است ؛ که در چند مورد ، در جهان پیشرو و در سایر موارد، توانایی گیرندگی خوب داشته باشیم. اگر در هیچ حوزه ای نتوانید حرفی برای گفتن داشته باشید،همکاری با کشورهای دیگر، صورت «نوکر و ارباب» به خود خواهد گرفت. همین می شود که فناوری قدیمی را با بهای گزاف به ما می فروشند تا خود از آن خلاص شوند. لذا انتقال فناوری در چنین وضعیتی موفق نخواهد بود. اما اگر در یکی دو حوزه، حرفی برای گفتن داشته باشیم و سریع به مرحله تجاری رسیده و وارد بازار شویم. فرصت آن نیست که در همه زمینه ها، خود تحقیق کنیم و به ناچار باید در بسیاری حوزه ها گیرنده فناوری بود. البته گیرنده فناوری بودن نیز یک کار علمی تحقیقاتی است و به این آسانی میسر نمی شود. بنابراین «تولید علم» در حوزه علوم تجربی را می توان به معنی رسیدن به رتبه «تبادل پایاپای» تفسیر کرد؛ نه پیشرو شدن در همه حوزه ها، که محال است و هیچ کشوری در جهان چنین کاری نکرده است. تولید علم «در این حوزه ، یعنی کاری کنیم که جهان ما را در سطح «تبادل پایاپای فناوری» بپذیرد؛ لذا در برخی حوزه ها، گیرنده قوی بودن فناوری، «ارزش» و به این معنی است که دنیا ما را برای همکاری علمی پایاپای، مناسب تشخیص داده است. از طرف دیگر، تولید و توسعه فناوری، به معنی کاری تحقیقاتی که در دانشگاه یا پژوهشکده های علمی انجام شود نیست. بلکه به معنی این است که همه بخش های جامعه، از جمله صنعت، تجارت ، زیر ساخت حقوقی، استاندارد، اطلاع رسانی، بانک، بیمه و غیره بسیج شوند تا نوآوری، پیشرفت کیفی، کاهش هزینه ها، ارایه محصول جدید و ... در بخش های مختلف اتفاق بیفتد، این را توسعه فناوری می گویند.
7-3) نکاتی در ترویج صحیح مباحث مرتبط با فناوری
برخی نکات که بایستی در ترویج صحیح مباحث مرتبط با فناوری به آن توجه نمود، از قرار زیر است :
3-7-1) تفکیک مباحث فناوری از مباحث اقتصادی و علمی بحث فناوری را بادی از بحث های کمی اقتصاد، آمار و ارقام رایج رشد اقتصادی جدا کرد. گاهی در مورد رشد تولید، رشد اشتغال و مباحثی از این قبیل تبلیغ و برنامه پخش می کنیم، ولی به این که چه چیزی تولید می شود و مردم ما چه شغلی دارند و چه جایگاهی در تقسیم جهانی کار داریم توجه نمی کنیم. مباحث اخیر به موضوع فناوری بر می گردد، نه به موضوعات کمی و کلان اقتصاد، به طور کلی موضوع فناوری، مرتبط با موضوعاتی همچون: «اقتصاد» ، «علم» و غیره است. اما به لحاظ مفهومی متمایز و به رسمیت شناختن این تمایزبسیار مهم است. پیش از این در مورد اهمیت تمایز «فناوری» از «علم» و پیامدهای آن در سیاست های کشور توضیح داده شد.
3-7-2) ابزارهای کنترل شارلاتانیزم علمی مروجان نیازمند ابزارهایی برای کنترل شارلاتانیزم علمی و ارزش گذاری صحیح روی مخترعین ، نوآوران هستند تا در برنامه های مربوط به اختراع و نوآوری، کسانی را که حرف برای گفتن دارند، ولی ممکن است در دل بخش های صنعت و تولید باشند و چندان انگیزه ای برای نمایش دادن آثار خود نداشته باشند، دعوت کرده و از آنان هم تجلیل کنند، و از تبلیغ اختراعاتی که زیاد هیاهو می کنند ولی در واقع یک کاردستی بیش نیستند و تبلیغ آن باعث منحرف کردن افکار جامعه از مسائل واقعی فناوری است، بپرهیزند. مسأله شارلاتانیزم علمی مسأله مهمی است که باید کنترل شود . یکی از معضلات کشورهای جهان سوم این است که چون احساس عقب ماندگی می کنیم، ممکن است با پیشرفت ناچیزی دچار شتاب زدگی شویم و فکر کنیم اتفاق بزرگی افتاده و فضا برای سوء استفاده شارلاتان های ی علمی ایجاد شود. سیستم هایی وجود دارد که با استفاده از بانک های اطلاعاتی، این مشکلات را اندک می کند. ما باید با کمک سازمان هایی که در این کار تجربه دارند، برای تشکیل این بانک های اطلاعاتی بکوشیم. کاربرد این سیستم ها این است که اگر از تحلیل گری دعوت می شود، پرونده ای در مورد او باشد که بدانیم او چه کاره است. با این سیستم می توان مراقب بود که شارلاتان ها وارد برنامه ها نشوند.
3-8) مثال ها و سوژه ها
جهت آشنایی عینی تر با برخی مثال ها و سوژه های فرهنگ سازی فناوری، مثال های زیر ارائه می شوند.
شباهت های حوزه ساختمان با حوزه پزشکی
چرا فکر می کنیم فقط حوزه پزشکی با جان مردم ارتباط دارد؟ همان گونه که در حوزه پزشکی ، علاوه بر بحث های علمی، مردم می خواهند با بحث «مدیریت بیمارستان» آشنا شوند و بدانند که سیستم اورژانس کشور یا دقت آزمایشگاه های پزشکی کشور چگونه است؟ باید چگونه باشد. در سایر حوزه های علمی نیز مردم باید با مسائل مدیریتی پیرامون آن حوزه آشنا شوند. برای مثال در حوزه ساختمان، برای مردم مهم است که چه سوء مدیریت هایی، موجب این همه آسیب پذیری در بحث زلزله شده است. علوم مربوط به ساختمان هم مانند علم پزشکی، با جان مردم سرو کار دارد. مردم باید بدانند؛ دنیا در زمینه پیش بینی زلزله چه پیشرفت علمی داشته است. باید بدانند که حتی ارتفاع ساختمان در مناطق مختلف شهرها باید متفاوت باشد. در برخی مناطق، ساختمان بلند از نظر زلزله امن تر است و در برخی مناطق، ساختمان کوتاه ایمنی بیشتری دارد.
صنایع دریایی
ما صنعت دریایی را در کشورسال ها به کلی فراموش کردیم. شهرهای ساحلی در همه جای دنیا، ثروتمندترین شهرها هستند. اما در کشور ما این گونه نیست و ین مناطق محروم ترین مناطق هستند. آیا تبلیغات وسیع روی پتانسیل صنعت دریایی و اقتصاد دریایی کشور، منجر به رونق این مناطق و اشتغال آفرینی نخواهد شد؟
در بخش صنایع دریایی، سوژه های زیادی از جمله : فرصت های تعمیرکشتی، اشتغال زایی با «صنعت اوراق کشتی» سودهای کلان کشورهای حوزه خلیج فارس از سوخت رسانی به کشتی های عبوری، جای گزینی شناورهای سنتی و تأثیر آن بر زندگی مردم و غیره وجود دارد. همچنین می توان در برنامه های تلویزیون، استان های جنوبی کشور را نشان داد که فقر و اعتیاد در این مناطق بیداد می کند و در کنار آن نشان دهیم که صنعت کشتی سازی چه صنعت اشتغال زایی است . نشان دهیم که وقتی یک کشتی ساخته می شود، کیلومترها جوشکاری که در آن انجام می گیرد، چقدر اشتغال زا است. نشان دهیم که در بندری در امارات ، تنها برای سوخت رسانی به کشتی های عبوری، یک میلیارد دلار در سال درآمد ایجاد شده است و مناطق ساحلی ما با این همه قانون مناطق آزاد و غیره هیچ فعالیتی در این زمینه نمی کنند.
تهیه کننده : گروه مواد و نانو تکنولوژی
شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران
منبع:www2.irib.ir
مفاهیم فناوری
امروزه اگر به سراغ اغلب مدیران کشور بروید و معنای «فناوری» را طلب کنید، پاسخ آنان شاید در این جمله ها خلاصه شود: «ما یا تجهیزات مورد نیاز را خود می سازیم و یا می خریم؛ در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت دوم با خرید تجهیزات لازم، انتقال فناوری کرده ایم. آری تصور عمومی جامعه صنعتی و علمی ما از فناوری، چیزی جزماشین آلات نیست. ولی آیا به راستی این گونه است؟ اگر سری به کتب مدیریت فناوری ، جامعه شناسی و فلسفه فناوری و سیاست گذاری فناوری بزنید و فهرست آن ها را مشاهده نمایید، با دیدن عناوین مطرح شده، سؤالات زیر از ذهن شما خواهد گذشت:
_آیا فناوری، تعریف دقیقی دارد؟
_ چه تفاوتی بین علم، فناوری و صنعت وجود دارد؟
_ اختراع و نوآوری به چه معنا است و تفاوت آن ها چیست؟
_ چرخه عمر فناوری به چه معناست؟ مگر فناوری هم عمر دارد؟
_1 مدیریت فناوری یعنی چه ؟
_ روش های کسب فناوری چیست؟
_ انتقال فناوری به چه معناست؟ آیا تنها و اغلب به معنی خرید ماشین آلات است؟
_ شبکه فناوری یعنی چه و اجزای این شبکه کدام است؟
_ استاندارد چه تأثیری بر توسعه فناوری دارد؟
_ آیا توسعه فناوری باعث توسعه سرمایه داری و بی عدالتی و یا گسترش مفاسد اخلاقی خواهد شد؟
پاسخگویی به تمامی مسائل فوق از عهده جزوه ای مانند جزوه حاضر برنمی آید. افزون بر این باید ببینیم که پاسخگویی به چنین سؤالاتی ، تا چه حد می تواند مفید باشد.
2-1) مثالی از اهمیت آشنایی با مفاهیم فناوری
با یک مثال می توان نشان داد که مباحث مفهومی تا چه حد در جامعه مورد بی توجهی قرار گرفته است و این مسأله چه اندازه روی تصمیم گیری ها تأثیر می گذارد. برای مثال : واژه «نوآوری» در زبان فارسی معانی متفاوتی در جمله دارد و بر اساس این معانی، تصمیم گیری هم می شود. اگر منظور از «نوآوری» ترجمه innovation است، نباید آن را به معنی «هر آیده جدید» استعمال کرد. Innvoation این معنی را دارد که بایستی محصول، فرآیند یا روش جدیدی به دنیای «کسب و کار» معرفی شود. بنابراین به یک اختراع یا ایده جدید در آزمایشگاه نوآوری نمی گویند، بلکه نوآوری باید اقتصادی و معنی دار برای صنعت باشد.به طور کلی در بحث فناوری، باید از مرز اختراع عبور کرد و به دنبال ورود به بازارهای واقعی ( به خصوص بازارهای جهانی) بود؛ به همین سبب عوامل بسیاری در توسعه فناوری دخیل هستند این عوامل اغلب اقتصادی، مدیریتی، حقوقی و غیره را شامل می شوند. لذا نباید به فکر توسعه شاخص های علمی بود. «توسعه علم» به معنی این که تحقیقات علمی انجام شود و (paper ) هایی تولید شود، گامی بسیار کوچک در توسعه فناوری است. متأسفانه این بحث که تصور می شود بین «توسعه علم» و «توسعه فناوری» ، رابطه خطی وجود دارد و می گویند «علم امروز فناوری فرداست» ، نادرست است و در ادبیات مدیریت فناوری مردود اعلام شده است.البته باید به بحث فوق، بحث اهمیت خود فناوری را هم افزود . اهمیت خود فناوری، یعنی اگر در توسعه فناوری ناموفق شوید، چه بحران هایی برای کشور پیش خواهد آمد؟ چه ضایعات اقتصادی به کشور وارد خواهد شد؟ صادرات غیرنفتی کشور چه رقمی خواهد داشت و پیامد آن در بحث اشتغال و غیره چه خواهد آمد؟ به خصوص از بعد بین المللی و از بعد اثبات کارآمدی نظام چه مسائلی در پی خواهد داشت؟ غرور ملی چه وضعی پیدا خواهد کرد؟
اگر پاسخ به سؤالات فوق نشان داد که «فناوری» عاملی کلیدی در تحولات و جایگاه کشور است، آن گاه اهمیت آشنایی هنرمندان و صاحبان رسانه به مفاهیم فناوری بیش از پیش آشکار خواهد شد.
2-2) تعریف «فناوری» و رابطه آن با «علم» ، «صنعت» و «طبیعت»
سه تعریفی که از فناوری موجود است و به نظر می رسد از بقیه رایج تر باشند، عبارتند از: «عامل تبدیل منابع به کالا و خدمات»، «کاربرد علم در عمل» و «مجموعه سخت افزار و نرم افزار (نرم افزارهای مختلف شامل انسان افزار)» روی این تعاریف بحث های فراوانی وجود دارد ( البته بحث درست و نادرست در تعریف مطرح نیست ؛ ولی باید تعریفی ارائه شود که بیشترین کاربردهای واژه در زبان پوشش داده شود و جلوی انحراف گرفته شود) . برای مثال تعاریفی که فناوری را «کاربرد علم» مطرح می کنند، می توانند انحراف زا باشند؛ چرا که مفهوم و هدف علم و دانش، توسعه شناخت بشر است. اما هدف فناوری تسلط بر طبیعت و توسعه توانایی های بشر است. گاه مشاهده می شود که توسعه فناوری بر سعی و خطا استواربوده است نه بر فرمول های علمی (فرمول ها و دلایل علمی آن مدتها بعد شناخته شده است).
برای مثال : برادران رایت، وقتی هواپیما را می ساختند، در پی کشف فرمول های آیرودینامیکی نبودند (انگیزه علمی) ؛ همچنین به دنبال کسب سود (انگیزه اقتصادی) یا به دنبال پیروز شدن در انتخابات (انگیزه) سیاسی نبودند؛ آنان به دنبال پرواز کردن بودند، به دنبال تسلط بر طبیعت و ماجراجویی و غیره بودند. به این موارد اخیر، انگیزه های فناورانه می گویند که با انگیزه علمی (تلاش در جهت افزایش شناخت) متفاوت است.
البته بحث تمایز مفهومی فناوری از علم، یک بحث صرف فلسفی نیست؛ بلکه در سیاست گذاری کلان کشورها بسیار اهمیت دارد. مثل در انگلستان حدود سال یک هزار و نهصد و چهل و پنج ، بحث سیاستگذاری علم و فناوری مطرح شد. اوایل می پنداشتند عامل اصلی در سیاست گذاری فناوری، سیاست گذاری علمی است. یعنی دولت باید با حمایت از تحقیقات و آموزش که در راستای توسعه علمی است، به توسعه فناوری کمک کند. اما بعد متوجه شدند که عوامل بسیار دیگری در توسعه فناوری تعیین کننده هستند که دولت ها باید تلاش خود را صرف آن ها کنند. این عوامل اغلب ماهیت مدیریتی، اطلاعاتی ،حقوقی ، اقتصادی و غیره دارند و به «سرعت انتشار فناوری» و «استفاده سریع تجاری از فناوری» کمک می کنند. این بحث نشان می دهد که اگر تعریف فناوری با تعریف علم مخلوط شود، تا چه حد در سیاست گذاری های کشور به بیراهه خواهیم رفت.این تصور که علم و فناوری در دهه های اخیر و در حوزه های نوین به یک دیگر نزدیک تر شده اند، نیز به معنی نزدیک شدن فاصله زمانی و ساختارهای آن دو است، و به معنی مخلوط شدن مفهوم « علم » و «فناوری» نیست.شبیه همین بحث ها که در مورد تمایز مفهوم «فناوری» از «علم» بیان شد و تا این حد مشکل ساز بوده است را می توان در مورد تمایز «فناوری» از «صنعت» نیز مطرح کرد. «صنعت» مجموعه نظام یافته ای است که در آن تولید کالا و خدمات اتفاق می افتد. با این معنی امروزه صنعت خودروی وسیعی در کشور وجود دارد. تعریف «صنعت خودرو» این نیست که موتور خودرو را هم خودمان بسازیم، در دنیا هم معمول نیست که خودروساز، موتور و سایر قطعه ها را بسازد.
اما مشاهده می شود با وجود سرمایه گذاری زیاد در صنعت خودروی کشور و گستردگی که این صنعت در کشور دارد، همچنان مردم احساس نمی کنند که ما در این صنعت پیشرفتی داشته ایم و احساس می کنند این خودروها ساخت داخل نیستند. این مثال، مفهوم «فناوری» و تمایز آن از «صنعت» را نشان می دهد. فناوری، آن توانایی هایی است که ما را در امر تولید موفق می کند : توانایی طراحی، توانایی ساخت، توانایی تعمیر و نگه داری ، توانایی توسعه و غیره، این توانایی ها را فناوری می گویند. البته اگر بخواهیم فناوری را دقیق تعریف کنیم، باید به ابعاد دیگر نیز اشاره کنیم. برای نمونه فناوری ساخته دست و فکر بشر است؛ چیزی است که در طبیعت به طور طبیعی وجود نداشته و انسان ایجاد کرده است. این مرز «فناوری» با «طبیعت» است. همچنین باید دقت نمود این توانایی که حاصل دانش، ابداع و تجربه بشر است، به چه شکل هایی ظهور و بروز پیدا می کند. این توانایی گاهی در قالب ماشین آلات و تجهیزات ظهور می یابد، گاهی در قالب طرح ها، نقشه ها و فرمول ها، گاهی در قالب مهارت با دست و توانایی های کار گروهی، گاهی در قالب اطلاعات و ارتباطات، گاهی در قالب قوه خلاقیت و ابداع و غیره. بر این اساس، خود تجهیزات و ماشین آلات و ابزار هم در فناوری مهم هستند. همین طور ، نقشه ها و طرح ها و جداول هم مهم هستند. اما نکته مهم این است که تا مجموعه این عوامل ، باعث توانایی نشود، به آن «فناوری» نباید گفت. مثال اگر چند جزوه را به نام دانش فنی به ما بفروشند ولی ما قادر به طراحی و ساخت مجدد نشویم، «فناوری» به دست نیاورده ایم.
2-3) تعریف نوآوری و تفاوت آن با اختراع و ایده جدید
برخی نوآوری را معادل اختراع می دانند. برخی نیز نوآوری را به معنی هر ایده نو قلمداد می کنند. ولی آیا به راستی این گونه است؟ اختراع به معنی محصول، فرآیند یا سیستمی جدید است که در گذشته وجود نداشته است و بایستی جهت حفظ حقوق مخترع، به ثبت برسد (patent شود) موتور بخار و ترانزیستور در زمان خود اختراع بوده اند. اما امروزه اختراعات پیش پا افتاده هستند و اختراعات در فرآیند تولید را نیز ثبت می کنند.اما نوآوری هر چند به معنی ارایه محصول، فرایند یا روشی جدید در بنگاه است، ولی تفاوت مهمی با اختراع و مفاهیمی نظیر آن دارد. نوآوری در دنیای کسب و کار مطرح می شود و معنای اقتصادی و تجاری دارد. لذا برای افزایش رقابت مندی بنگاه ها، ممکن است آن ها از یک اختراع به راحتی نتوانند استفاده تجاری کنند.
2-4) آشنایی با برخی مدل های ذهنی
در مباحث فناوری برخی از مدل های نظری و ذهنی مباحث فناوری در زیر معرفی شده اند:
2-4-1) مدل اجزای فناوری (مدل اسکاپ)بر اساس مدلی که توسط سازمان اسکاپ (وابسته به سازمان ملل) مطرح شده است، فناوری را می توان براساس چهار جزء سخت افزار (ماشین آلات و تجهیزات)، انسان افزار(مهارت ها و توانایی های نهفته در انسان) ، اطلاعات نرم افزار (مستندات و دانش فنی) و سازمان افزار (ابعاد مدیریتی و سازمانی) تبیین نمود. در واقع فناوری به این چهار شکل تجسم می یابد.
2-4-2) مدل سطوح فناوریفناوری دارای سطوح مختلفی است که هر یک خصوصیت خود را دارند. این سطوح عبارتند از : شناخت از وجود و چگونگی کاربرد، بهره برداری (اپراتوری) ، تعمیر و نگه داری ، مهندسی ساخت، مهندسی طراحی، تحقیقات توسعه ای و تحقیقات کاربردی. این که هر کشور و هر صنعتی به کدام یک از این سطوح نیاز بیشتری دارد. انتقال فناوری در کدام یک از این سطوح انجام شود، کدامیک ارزش افزوده و اهمیت بیشتر برای ما دارد و سؤالاتی از این قبیل، سؤالات مهمی در مدیریت فناوری هستند که «مدل سطوح فناوری» قابل پاسخ گویی خواهند بود.
2-4-3) مدل چرخه عمر فناوریفناوری نیز مانند انسان ها روزگاری متولد می شود و زمانی از بین می رود. این مراحل، دوره عمر فناوری را تشکیل می دهد. برای بررسی چرخه عمر فناوری، از نموداری در این زمینه استفاده می شود که نمودار چرخه عمر فناوری نام دارد. محور عمودی، مربوط به میزان استقبال جامعه از فناوری است که اغلب سهم بازار فناوری و محصولات آن است و محور افقی به زمان اختصاص دارد. این نمودار (s) شکل است و از مناطق مختلفی تشکیل شده است. مانند: دوره تولد یا معرفی ، دوره رشد، دوره بلوغ یا اشباع و دوره زوال یا نزول که هر کدام از این دوره ها تعریف مخصوص به خود داشته و خصوصیت خود را دارند.
2-5) مدیریت فناوری
مدیریت فناوری، تخصصی میان رشته ای است که علوم پایه،مهندسی و دانش و روش های مدیریت را در بر می گیرد و بر «فناوری» به عنوان عامل خلق ثروت تأکید دارد.(تولید ثروت در این مورد فراتر از تولید پول است).مدیریت فناوری به مفهوم مدیریت سیستم هایی است که به ایجاد، کسب و استفاده ازفناوری کمک می کنند و فرض بر این است که فناوری مهم ترین عامل تأثیرگذاری در ایجاد سیستمی مبتنی بر ثروت است.در میان مباحث مدیریت فناوری، به مباحثی از قبیل: روش های کسب فناوری، مدیریت نوآوری و سیاست گذاری فناوری برخورد می کنیم.روش های کسب فناوری نیز مختلف است و به دو بخش ایجاد درون زای فناوری و انتقال فناوری تقسیم می شود. روش اول هزینه بر و زمان بر است . اما می تواند تأثیر عمیق تری بر توسعه فناوری بگذارد. انتقال فناوری نیز روشی میان بر برای کسب فناوری محسوب می شود. همه کشورها ناچار از بکارگیری آن هستند و هیچ کشوری نمی تواند به تولید درون زای فناوری بپردازد.
2-6) انتقال فناوری
«انتقال فناوری» فرآیندی است که باعث شکل گیری و جابجایی فناوری از «دهنده» به «گیرنده» می شود. منظور از «دهنده» ، همان مالک یا دارنده دانش است. انتقال فناوری فرآیندی میان بر برای دست یابی به فناوری و روش های مختلفی دارد که در زیر به برخی از آن ها اشاره شده است:
_ خرید حق امتیاز (لیسانس) :که گیرنده، حق بهره گیری از فناوری را خریداری می کند
_ فرانشیز: نوعی خرید حق امتیاز است ؛ با این تفاوت که دهنده فناوری، نوعی حمایت مدوام را به گیرنده عرضه می دارد.
_ سرمایه گذاری مشترک : دو یا چند طرفف منابع خود را در تشکیلاتی تجاری ترکیب می کنند و به واسطه آن می توانند برای توسعه فناوری، ساخت محصول یا تکمیل دانش فنی یک دیگر به تبادل دانش و منابع بپردازند.
_ پروژه های کلید در دست : انجام پروژه کاملی را از یک دهنده خارجی خریداری می کنیم، به نحوی که دهنده فناوری، کلیه مراحل طراحی، پیاده سازی و ساخت را انجام داده و فرآیند نهایی را راه اندازی کرده و جهت بهره برداری به ما تحویل می دهد.
_ سرمایه گذاری مستقیم خارجی : شرکتی ( اغلب چند ملیتی) تصمیم می گیرد تا محصولات خود را در کشوری خارجی تولید کند یا برخی منابع خود را در آن کشور سرمایه گذاری کند. این نوع سرمایه گذاری فرصتی را برای انتقال تکنولوژی به شرکتهای بومی فراهم می کند.( الزامی ندارند که این انتقال منجر به فناوری شود).
_ کنسرسیوم فنی و پروژه تحقیقاتی مشترک: دو یا چند طرف با همکاری هم تحقیقاتی می کنند. زیرا منابع هر کدام به تنهایی برای به نتیجه رساندن تحقیقات و استفاده تجاری از آن کافی نیست.
2-7) نظام ملی فناوری و زیرساخت های آن
نظام ملی فناوری، مجموعه ای از نهادهای فعال در حوزه فناوری ملی است که در تعامل با یک دیگر به سر می برند، این نظام علی رغم وجود برخی نهادهای غیرسود ده در درون خود، در مجموع دارای کارکردی اقتصادی بوده و موجب تقویت زیربنای بخش تولید در سطح ملی می شوند.برخی اجزای نظام ملی فناوری عبارتند از : مؤسسات استاندارد، مراکز ثبت (پتنت)، مراکز انتقال فناوری، صندوق های سرمایه گذاری ریسک پذیر، آزمایشگاه های ملی، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی مراکز مطالعات و ترویج فناوری R&Dهای صنعتی، شرکتهای طراحی و مهندسی و غیره، بعضی از این نهادها اگرچه در توسعه فناوری بسیار مؤثرهستند و به عنوان زیرساخت توسعه فناوری به شمار می روند. اما دارای منافع اقتصادی نیستند. ولی در مجموع، شبکه دارای بازده اقتصادی است. در ذیل به بررسی دو نهاد از این نوع می پردازیم
2-7-1) مراکز استاندارد مؤسسات استاندارد، از مهم ترین نهادهای فعال نظام فناوری است. ضعف یا وجود نداشتن استانداردهای مناسب، معضلی است که در کشورهای در حال توسعه و حتی بعضی کشورهای توسعه یافته موانع متعددی را بر سر راه گسترش صنعت قرار داده است. وجود مراکز استاندارد و استانداردسازی، از جهت مختلف می تواند، در توسعه فناوری تأثیر داشته باشد. تضمین کیفیت و افزایش تقاضای بازار، شفافیت در همکاری ها و تقسیم کار صنعتی، تسریع تجاری سازی، حذف رقبا از بازار و غیره از این جهت ها است.
2-7-2) مراکز ثبت اختراع (پتنت)مالکیت بر آثار اقتصادی و اجتماعی یک اختراع، گونه ای از مالکیت فکری است. به طور کلی مالکیت فکری، مالکیت و سلطه قانونی است که به موجب آن صاحب اثر می تواند از منافع و شکل خاصی از فعالیت یا اندیشه ابراز شده خود، به طور انحصاری استفاده نماید. مالکیت فکری همانطور که از اسم آن بر می آید، دلالت دارد بر خلاقیت های فکری از قبیل: آثار ادبی و هنری، اختراعات، طرح های صنعتی، علائم و نام های استفاده شده در تجارت و بازرگانی و غیره یکی از انواع مراکزی که نظام مالکیت فکری آن مطرح است، مراکز ثبت اختراع یا پتنت هستند. این مراکز در توسعه فناوری نقش عمده ای داشته و باعث انتشار آسان و شفاف اختراعات و پرهیز از مخفی کاری می شوند. این مراکز از یک طرف ثبت پتنت را به عنوان یک ارزش در جامعه ترویج می کنند و از طرف دیگر پتنت خوانی را برای سایر محققان و مخترعین تسهیل می نمایند.
ترویج نانوفناوری یعنی چه؟
برای آشنایی هنرمندان ، فیلم سازان و فعالان نانوفناروی با مفاهیم فناوری و بطور اخص نانوفناوری ،همچنین ترغیب آنان برای ساخت فیلم و خلق آثار هنری در این زمینه، جزوه آشنایی هنرمندان و مروجان با مفاهیم فناوری و ویژگی ها و کاربردهای نانوفناوری توسط گروه مواد و نانوتکنولوژی شبکه تحلیل گران تکنولوژی ایران تنظیم شده است. فهرست عناوین فصلهای آتی این جزوه به قرار زیر است:
پیشگفتار
ترویج و تبیین هر موضوعی در جامعه، به عواملی مانند «شناخت دقیق موضوع» ، «مخاطب شناسی» ، «هماهنگی در برنامه ها» و «استمرار در تبلیغ» نیاز دارد. مقوله « تکنولوژی » یا «فناوری » نیز فارغ از این مسائل نیست. از یک طرف باید فناوری و لزوم ترویج آن را شناخت و از طرف دیگر در هر موضوع، بایستی مخاطب ها و روش ها را مورد بررسی قرار داد. ترویج نانو فناوری، از اولین اقداماتی بوده که ستاد ویژه توسعه نانوفناوری کشورف تصمیم به انجام آن گرفته و آن را جهت توسعه این فناوری لازم ارزیابی کرده است. به هر حال در روند توسعه هر فناوری، ترویج و انتظار آن در کشور و آماده کردن ذهن متخصصین برای فعالیت در این زمینه همچنین ترغیب مردم برای خرید محصولهای مرتبط با فناوری مورد نظر، از اهمیت خاصی برخوردار است. در صورت انتشار صحیح یک فناوری است که آن فناوری با اقتصاد ملی گره خواهد خورد و همه گروه های علمی و صنعتی در بهره گیری از آن شریک خواهند شد. شکوفایی صنایع مختلف و بهره گیری صحیح و حتی ایجاد و رشد فناوری جدید، بستگی به ترویج فناوری دارد. البته برای رسیدن به این هدف باید به این موضوع توجه داشت که توسعه یک فناوری، متکی به توسعه پارامترهای فنی نیست، بلکه پارامترهای دیگری را نیز در نظر گرفت از جمله زیرساختهای توسعه فناوری است؛ زیرساخت هایی همچون : شبکه ملی آزمایشگاهی، نظام مالکیت فکری، صندوق های سرمایه گذاری ریسک پذیر، مؤسسات استاندارد و غیره، لذا موضوع ترویج شامل همه این پارامترها می شود.
نتیجه مهم : ترویج یک فناوری، به معنی معرفی آن فناوری و کاربردهای آن نیست؛ بلکه ترویج باید زمینه ساز ایجاد سایر زیرساختهای توسعه فناوری و رفع مشکلات موجود بر سر راه توسعه فناوری باشد. این موضوع نیز بدون اطلاع از ادبیات «مدیریت فناوری» و درک مشکلات مبتلا به توسعه فناوری میسر نیست. جزوه حاضر که به سفارش ستاد ویژه توسعه فناوری نانو تهیه شده است، برای آشنایی هنرمندان، فیلم سازان و فعالان ترویج نانو فناوری با مفاهیم فناوری و بطور اخص نانوفناوری و ترغیب آنان برای ساخت فیلم و آثار هنری در این زمینه تنظیم شده است.
ترویج نانوفناوری یعنی چه ؟
1-1) تعریف
منظور از «ترویج نانوفناوری» ، تقویت بستر فکری – فرهنگی مورد نیاز توسعه نانوفناوری است. به گونه ای که ضمن آشنا نمودن جامعه و گروههای مختلف با فناوری نانو، زمینه های فکری – فرهنگی مورد نیاز برای فعالیت هماهنگ و منسجم همه عوامل درگیر در توسعه این فناوری تقویت شده و هر کس از نقش سازنده خود در این حرکت ملی آگاه شود. چنان که در پیشگفتار گفته شد، ترویج نانوفناوری به معنی معرفی فناوری نانو و کاربردهای آن نیست. بلکه تبیین عوامل و زیرساخت های مؤثر در پیشرفت این فناوری و بیان مشکلات و ایجاد فضا برای حل معضلات نیز مدنظر است. بنابراین هدف از ترویج نانوفناوری را می توان درموارد زیر خلاصه نمود.
1-2) اهداف
الف- آشنایی با فناوری نانو و کاربردهای آن
ب - بیان مشکلات مدیریتی و زیرساختی توسعه فناوری های برتر و جلب همکاری مدیران و سیاست گذاران در جهت حل این مشکلات
ج- جلوگیری از روحیه بخشی نگری و ایجاد هماهنگی بین بخش ها و تبیین نقش هر بخش
د- چشاندن طعم پیشرفت به جامعه و ایجاد غرور ملی
البته باید در این راه، از ایجاد حساسیت های خارجی و بین المللی، به وجود آوردن انتظارات بی مورد و فعال کردن فرصت طلبان علمی نیز پرهیز کرد.
1-3 ) مخاطبین (گروه های هدف)
مخاطبین ترویج نانوفناوری، گروه های مختلف جامعه هستند که می توانند به نوعی در پیشبرد این فناوری نقش ایفا نمایند. از جمله می توان به این اقشار اشاره نمود:
الف – مسؤولین و سیاست گذاران کلان کشور
ب – مسؤولین، نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی
ج – نهادی پشتیبان (مانند: بانکها، گمرک، استاندارد و غیره)
د – دانشگاهیان (اساتید، دانشجویان) و محققان
ه – مدیران و متخصصین صنایع
ر – دانش آموزان و نوجوانان به عنوان نسل فردا
ی – عموم مردم به عنوان مصرف کننده نهایی و حامی
1-4) پیام های مورد نظر جهت هر گروه هدف
پیامهای مورد نظر جهت انتقال به هر یک از گروه های هدف هفت گانه فوق عبارتند از:
1- مسؤولین و سیاست گذاران کلان کشور : آشنایی با نانوفناوری و در ک نقش آن در توسعه ملی و میزان تأثیر آن درآینده کشور در جهت حمایت همه جانبه و تسهیل تصمیم گیری دراین حوزه مورد نظر است.
2- مسؤولین ، نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی : آشنایی با نانوفناوری و آشنایی با نحوه مدیریت این فناوری در بخش های مختلف همچنین درک اهمیت آن در توسعه ملی، در جهت مشارکت و جلب همکاری آنان در طرح های توسعه نانوفناوری دومین مورد است.
3 – نهادهای پشتیبان (مانند: بانک ها، گمرک، استاندارد و غیره) : آشنایی با نانوفناوری و درک اهمیت آن در توسعه ملی و آشنایی با تسهیلات، قوانین و زیر ساخت هایی که برای رشد و توسعه فناوری های برتر باید در نظر گرفت، در جهت فراهم نمودن بستر مناسب برای رشد و توسعه نانوفناوری است.
4 – دانشگاهیان اساتید، دانشجویان و محققان: آشنایی با نانوفناوری و درک تأثیراتی که این فناوری در آینده زندگی بشر دارد و آشنایی با اقدام ها و اهتمام مسؤولان در این زمینه به نحوی که اعتماد و خودباوری لازم در دانشگاهیان و محققان ایجاد شود. تعلیم و تعلم، فعالیت های تحقیقاتی و کلیه فعالیت های مرتبط با توسعه فناورری نانو در دانشگاه ها با نهایت جدیت و در راستای هدف تعیین شده از طرف ستاد و نیازهای کشور انجام گردد و در نظام ارزش گذاری و ارتقای اساتید در دانشگاه ها، فعالیت در زمینه فناوری نانو با اولویت بیشتری مورد تشویق قرار گیرد.
5 – مدیران و متخصصین صنایع : آشنایی با نانوفناوری و درک تأثیری که از بعد صنعتی این فناوری می تواند در ارتقای خواص مختلف و ارزش افزوده محصولات داشته باشد، در جهت افزایش سرمایه گذاری های صنعتی و تحقیقاتی در این زمینه توسط بخش های صنعتی خصوصی و دولتی و هم راستا شدن با اولویت های کلان کشورپنجمین مورد است.
6- دانش آموزان و نوجوانان به عنوان نسل فردا: آشنایی با نانو فناوری، درک تأثیرات آن در آینده جهان و ارتباط آن با رشته های مختلف دانشگاهی ، آشنایی با اقدام مسؤولین و محققین کشور در این زمینه و ایجاد سنخیت بین شرایط کشور و امکان توسعه نانوفناوری در جهت ایجاد انگیزه در نسل آینده برای توجه به این فناوری و خودباوری و امید به موفقیت کشور در آینده نزدیک از دیگر پیام های مورد نظر است.
7 - عموم مردم به عنوان مصرف کننده نهایی و حامی : آشنایی با نانوفناوری و تأثیراتی که این فناوری در افزایش رفاه و بالا بردن سطح زندگی فردی و اجتماعی، رفع معضلات اقتصادی و اجتماعی کشور دارد در جهت اصلاح فرهنگ مصرف و توسعه بازار محصولاتی که به کمک نانوفناوری به جامعه عرضه می شوند و آشنایی با تلاش های در فصول بعد، علاوه بر بیان مفاهیم فناوری، برخی ساختارهای مورد نیاز برای توسعه آن نیز معرفی شده تا نقش رسانه ها در توسعه فناوری در کشور مشخص تر شد. امید که هنرمندان و مروجان عزیز، با بذل هنر خویش در این راه، کشور را در رسیدن به حد اعلای پیشرفت و دستیابی به فناوری های high-tech به خصوص نانوفناوری یاری نمایند.
پدیده ای به نام طب هسته ای (پزشکی هسته ای)
مقدمه:
آزمایش های طبی هسته ای:
از امتیازات بارز و برجسته آزمایشات طب هسته ای (اتمی) آن است که احتیاج به هیچ گونه مقدمات، زمینه ها و آمادگی های اولیه بیمار جهت اجرای آزمایش قبل از انجام کار همچون عدم خوردن غذا و یا دادن ماده وداروی لازم قبل وهنگام اجرای آزمایش ندارد.ضریب دقت و صحت آزمایشهای طب هسته ای:
وقتی که اتم واتمی به گوش برسد بلافاصله اولیه تعریف و معنایی که ازاین کلمه و لفظ به ذهن بیشتر واکثریت قریب بر اتفاق مردم خطور می کند همان معنای سند اول ماده اتمی است که در موارد نظامی و تسلیحاتی کاربرد دارد که از اثر منفی بالایی برجسم انسان برخوردار است. مواد متشعشه اتمی (هسته ای) که درطب هسته ای (اتمی) استفاده می شوند موادی خاص بوده که برای استعمال واستفاده برروی انسان جهت تشخیص وعلاج در امور پزشکی، هیچ گونه اثر منفی تا به حال از آنها گزارش نگردیده است. این مواد توسط شرکتهای معروفی در سطح جهانی جهت اینگونه مصارف خاص تهیه می گردند. سپس در آزمایشگاه ها و لابراتورهای خاص در خصوص سلامت و صحت وعادی آنها از هر گونه عوارض میکروبی وهسته ای مضمر برانسان مورد بررسی وآزمایش قرار می گیرند. سپس آنها را در ظروف خاص سربی جهت سهولت حمل و جا به جایی بدون هیچ گونه خطری گذاشته می شوند. ماده متشعشه که به بیمار داده می شودبرای مدت کوتاهی درجسم بیماور می ماند و قسمت اعظم آن از طریق ادرار و تعرق تنفس و موارد دیگر از جسد وجسم انسان خارج و دفع می گردند اضافه براینکه خود آن ماده، خود به خود از لحاظ فیزیکی برحسب نصف عمر هر ماده تحلیل می رود.تــــاریخ حوادث و وقایع مــهم در پزشکی هسته ای :
1896 هنری بکرل اشعه مرموز ساطع شده از اورانیوم را کشف کرد.نتیجه گیری
طب هسته ای شاخه ای از پزشکی نوین با تکنولوژی مدرن جدید و پیشرفته پزشکی روز نقش مهمی را در تشخیص و علاج و بهبودی بیماریهای مختلف ونیز تنظیم برنامه مداوا و معالجه بیمار داشته وایفا می کند واز امتیازات کار در این شاخه از پزشکی سهولت در بررسی و آزمایشات پزشکی بر بیمار وعدم وجود اثرات منفی و عوارض جانبی و یا عود یا مضاعف شدن وشدت و یا خسارت حجمی بر بیمار است.انرژی پاکیزه
ضرورت استفاده از نیروی هستهای
جهان ما بدون گسترش سریع انرژی هستهای نمیتواند نیازهای روبه افزایش خود را در زمینه انرژی به شکلی پاکیزه رفع کند.انرژی هستهای امروز
استفاده از نیروی هستهای از 40 سال پیش آغاز شد و اینک این نیرو همان اندازه از برق جهان را تأمین میکند که 40 سال پیش به وسیله تمام منابع انرژی تأمین میشد.قابلیت رقابت نیروی هستهای
در حال حاضر هزینه ساخت نیروگاههای هستهای بیش از ساخت نیروگاههایی است که با سوخت زغال یا گاز کار میکنند. این تفاوت با توجه به تجربة طولانی استفاده از نیروی هستهای که به کاهش دورة ساخت و افزایش طول عمر نیروگاه کمک میکند، در حال کم شدن است.آینده هستهای فراگیر
با شروع قرن بیست و یکم، انرژی هستهای 16 درصد برق جهان را تأمین میکند.کانه آرایی
استخراج به صورت مایع
یکی از روش های استخراج اورانیوم استخراج به صورت مایع است. در این روش محلول های نفوذ کننده از مجاری حفر شده به معدن تزریق می شوند. این محلول ها به سرعت در سنگ معدن نفوذ کرده و استخراج آنها را به صورت نیمه مایع از مجاری در نظر گرفته شده امکان پذیر می سازد. این روش در صورتی کارساز است که یک قشر غیر قابل نفوذ در زیر بستر سنگ های معدنی وجود داشته باشد تا این کانی ها که به صورت نیمه مایع درآمده اند خشک نشده و قابل استخراج بمانند.اکتشاف تکمیلی
این مرحله برای تعیین میزا ن تخمینی ذخیره اورانیوم است. با بررسی های آزمایشگاهی مانند XRF- XRD سنگ نگاری ، کانی شناسی ، میکرو شیمی و کانه آرایی ، ساختار کانی مشخص می گردد. در این مرحله نوع ذخیره و نوع کانی های حاوی اورانیوم مشخص می شود. سپس مطالعات و عملیات هیدرومتالورژیکی برای استخراج اورانیوم از کانی ها آغاز می شود.اکتشاف اولیه
اکتشاف ذخائر اورانیوم معمولا با شناسایی مناطقی آغاز می شود که از نظر زمین شناسی برای تمرکز اورانیوم مناسب تشخیص داده شوند. اکتشافات اولیه با هواپیما یا هلیکوپتر به وسیله وسایل اندازه گیری تابشی از قبیل اشکارساز گایگر- مولر و شمارشگرهای سنتیلاسیون صورت می گیرد. اکتشافات هوایی ، یک منطقه مشخص را تحت پوشش قرار داده و محل هایی را که دارای فعالیت بیشتر هستند شناسایی می کند.معادن اورانیوم ایران
در ایران تاکنون در سنگ های پروتروزوئیک پیشین و کامبرین پیشین در چند ناحیه ساغند ، زریگان ، نریگان ، انارک ، گنبد نمکی گچین ، قلات و همچنین در ارتباط با سنگ های ماگمایی ترشیری (الموت، اهر و ...) شواهدی از اورانیوم به دست آمده است.معادن اورانیوم
در میان کشورهای مختلف جهان، استرالیا دارای بزرگترین معادن اورانیوم است. و ذخایر ومنابع ارزان اورانیوم به ترتیب در کشورهای استرالیا ، قزاقستان ،آمریکا ، کانادا ،آفریقای جنوبی ، نامیبیا ، روسیه ، نیجر ، برزیل، ازبکستان ، اوکراین و مغولستان قرار دارد. کانادا با 25% تولید در صدرو استرالیا و نیجر با 14.8% و 9% تولید جهانی درمرتبه دوم و سوم قرار دارند. در حال حاضر 24 کشور دارای معادن اورانیوم نزد آژانس بین المللی انرژی اتمی ثبت شده اند که به غیر از چین، پاکستان و هندوستان مابقی گزارشات رسمی منابع و معادن اورانیوم خود را ارائه می دهند.عوامل موثر در کاهش سوخت
نیاز تکنولوژی هسته ای (به طور عمده تولید برق) در 50 سال آینده به اورانیوم طبیعی، تابع عوامل و فاکتورهای ذیل است:1- تکامل نوع نیروگاه های هستهای
امروزه 5 نوع اصلی از نیروگاه های اتمی در دست ساخت و بهره برداری میباشند. نیروگاههای اتمی نوع PWR ، BWR و PHWR بعد از سال 2020 عمده ترین و اصلی ترین راکتورهای قدرت در دنیا خواهند بود و این تحول در تقلیل نیاز بازار به اورانیوم طبیعی سهم به سزایی خواهد داشت.2- مصرف مجدد سوخت
استفاده مجدد از سوختهای مصرف شده و مصرف سوخت نوعMOX و ارسال سوخت نسل سوم به پسمانگور که حدود 30 درصد مصارف آتی را تامین خواهد نمود ،. و برهمین مبنا کاهش نیاز بازار به اورانیوم نسل اول (اورانیوم طبیعی) را به همراه خواهد داشت.3- تکامل درجه سوخت
بالا رفتن نرخ سوختن منجر به استفاده بیشتر از اورانیوم مصرفی و کاهش نیاز به اورانیوم طبیعی خواهد شد.4- بهره گیری از سوخت با غنای بیشتر
راکتورهای اتمی سبب استفاده بهینه از میلههای سوخت و در نهایت کاهش اورانیوم مورد نیاز خواهند شد. و میزان اورانیوم تخلیه شده را کاهش خواهند داد.5- بازفرآوری سوخت هستهای
در سناریوهای مختلف( کم و زیاد) منجر به صرفهجویی اورانیوم از 12 تا 35 درصد خواهد شد. با توجه به روند فزونی درخواست بازار جهانی اورانیوم ، مسلما از سال 2020 به بعد منابع اورانیوم گران تر از هزینه تولید 80 دلار به کیلوگرم مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.منابع و ذخایر اورانیوم درمناطق مختلف
منابع شناخته شده اورانیوم برحسب قیمت تمام شده تولید در ردههای مختلف طبقهبندی می شود.تولید ومصرف اورانیوم
امروزه حدود 000/300/4 تن اورانیوم در کره زمین کشف گردیده و میزان مصرف سالانه اورانیوم در کشورهای مختلف بالغ بر65000 تن می شود. برپایه تخمین آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA 1998) نیاز اورانیوم از 61500 تن در سال 1997 به 75000 تن در سال 2020 خواهد رسید که مجموع نیاز تا آن تاریخ بالغ بر 1634 میلیون تن خواهد بود. تولید 36195 تن اورانیوم در سال 1996 تنها 60 درصد نیاز جهانی را تامین می کرده و بقیه از محل ذخایر انبار شده تدارک شده است. استفاده از ذخایر انبار شده از 22000 تن در سال از 1992 شروع شده و رو به اتمام است.چگونگی تشکیل
در مراحل آغازین تبلور ماگمای گرانیتی ، با کاسته شدن از درجه قلیایی محیط، اورانیوم چهارظرفیتی عموما به صورت ایزومورف وارد شبکه بلورین کانیهای سازنده سنگ می شود وگرانیتهای پرمایه از اورانیوم را میسازد. بیشترین مقدار اورانیوم (تا 50 درصد از کل) درکانیهای فرعی پرتوزا نظیر اسفن، اورتیت، مونازیت، زیرکن، آپاتیت، ایلمنیت و غیره… تمرکز مییابد. عمده ترین کانیهای سازنده سنگ، به خصوص کانیهای تیره حاوی 5 تا 15 درصد از مقدار کل اورانیوم را دارا هستند. و بقیه اورانیوم به صورت میکروانکلوزیون و پراکنده در بین دانهها ظاهر می شود. در تودههای گرانیتی چند فازی، فازهای پسین عموما پرمایهتر از فازهای آغازین هستند. و در انواع شدیدا اسیدی یا قلیایی پسین ، مقدار اورانیوم میتواند تا %4- 10 یعنی ppm (50-10) افزایش یابد. فازهای پسین تبلور ماگمای گرانیتی عموما با افزایش پتانسیل اکسیداسیون توام است که این وضعیت موجب تغییر اورانیوم به حالت 6 ظرفیتی و انحلال در سیالات و بخارات ماگمایی و در نهایت مهاجرت با محلول های گرمابی می شود. مهاجرت اورانیوم در محلول های گرمابی عموما به صورت کمپلکس های کربوکسی اورانیل سدیم و به مقدار محدودتری به شکل اورانیل سولفات، اورانیل فسفات، اورانیل سیلیکات و سایر کمپلکسها انجام میپذیرد. به عنوان فرآیندی از گاززدایی و اختلاط محلول ها و تغییر در درجه اسیدی آنها همراه با تغییر حرارت و فشار و تبادل شیمیایی بین محلول ها و سنگ دیواره معبر جریان، کمپلکسهای مهاجرت میشکنند و اورانیوم به صورت چهار ظرفیتی از سیستم گرمابی خارج و به شکل تودههای معدنی گرمابی جای گیر می شود و کانسارهای درونزاد را میسازد. در شرایط اکسید کنندگی محیط، اورانیوم چهارظرفیتی ناپایدار شده و به انواع 6 ظرفیتی تبدیل میگردد. در این شرایط اورانیوم هیدرولیز شده و کمپلکس اورانیل – کاتیون دو ظرفیتی را میسازد که قابلیت تحرک و مهاجرت زیاد داشته و میتواند در نهایت کانسارهای برونزاد را بسازد. پیآمد قابلیت انحلال کمپلکسهای اورانیل تری کربنات ،اورانیل دیاکوادی کربنات ، اورانیل هیدروکسید و به مقدار بسیار اندکی اورانیل هومات ، اورانیل فسفات و اورانیل سیلیکون در محیط طبیعی یا قلیایی و ورود به آب های زیرزمینی کم عمق و آب های سطحی است. در چنین شرایطی اورانیوم از بخشهای نزدیک به سطح زمین از کانسارهای درونزاد رها شده و زون های اکسیدی را پیرامون هاله احیایی درونزاد میسازد. این پدیده درکانسارهای درونزاد سولفیددار از بالا به پایین چهره زیر را نمایش میدهد:شکل های ذخایر اورانیوم
ذخائر کانی اورانیوم به صورت های زیر در طبیعت یافت می شود :کانی های اورانیوم
اورانیوم که همیشه در ترکیب با اکسیژن در طبیعت یافت می شود ، به صورت پراکنده در تمام قشر خارجی کره زمین وجود دارد. در سنگ های با مواد معدنی به رنگ روشن مانند گرانیت ، محتوای اورانیوم ppm 5-4 و در سنگ های بازالت با مواد کانی تیره رنگ ، محتوای اورانیوم ppm 2-1 است.ژئوشیمی و کانی شناسی
فراوانی پوستهای (کلارک) اورانیوم %4-10×5/2 ( ppm2/5( است که به صورت بارزی از سنگ های فوق بازی به بازی و اسیدی افزایش مییابد. ) مقدار کلارک در سنگ های فوق بازی ppm3، در سنگ های بازی ppm 5 و در سنگ های اسیدی ppm 3/5 میباشد. ضریب تمرکز اورانیوم برای تشکیل کانسار 400 یا به عبارتی عیار اورانیوم در کانسنگ قابل استخراج (به روش معمولی) حدود 1/0 درصد است.کاربردها
باستانشناسان اذعان دارند که بشر از سال 79 میلادی از اورانیوم به عنوان مادهای برای اضافه کردن رنگ زرد به سفال لعابدار استفاده میکرده است. شیشه زرد رنگی با ترکیبی از اورانیوم در ناپل ایتالیا کشف شده است.
دقت وصحت در طب هسته ای
کاربرد و امتیازات طب هسته ای
1-تشخیص سریع و رود هنگام بیماری؛
فناوری هسته ای ابزارمهم در پژوهش های کشاورزی
تولید ابزارهای مقاوم به شوری و سرما
با پرتودهی بذرها می توان آنها را در برابر آب و خاک شور و مناطق سرد مقاوم کرد و از این طریق در مناطق کویری هم می توان گیاهان مقاومت را کاشت و بارور کرد.تولید میوه های بدون هسته
مراکز تحقیقاتی جهادکشاورزی بیشترین همکاری را با سازمان انرژی اتمی دارد و یکی از طرح های مشترک تولید پرتقال، نارنگی و پرتقال کم هسته در باغات تنکابن است.افزایش ماندگاری محصولات کشاورزی
رئیس موسسه تحقیقاتی بیوتکنولوژی جهادکشاورزی افزایش ماندگاری میوه به ویژه مرکبات را در سردخانه ها از دیگر کاربردهای انرژی هسته ای و کشاورزی می داند و می افزاید: با استفاده از پرتودهی گاما و افزایش عمر ماندگاری محصولات باغی به ویژه مرکبات می توان ضایعات میوه را کاهش داد و زمان بیشتری برای بازاریابی و صادرات این محصولات به بازارهای بین المللی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان فراهم کرد.کاربرد انرژی هسته ای در مبارزه با آفات محصولات کشاورزی
امروزه در جهان به بهداشت محصولات غذایی اهمیت زیادی می دهند .تولید گونه های پرمحصول و حفظ ذخایر ژنتیکی کشور
تولید گونه هایی از محصولات غذایی با حاصلخیزی بیشتر به منظور افزایش عملکرد محصول در واحد سطح و استفاده بهینه از منابع آب و خاک یکی از مهمترین کاربردهای انرژی هسته ای است.افزایش سرعت تحقیقات
برخی تحقیقات کشاورزی برای رسیدن به نتیجه مطلوب زمان زیادی طلب می کند درحالی که با استفاده از فناوری هسته ای این زمان به نصف کاهش می یابد.با زباله های هسته ای چه می کنید?
سایتهای دفن زباله نیز مطابق با استانداردهای
نظام ایمنی طراحی و پیشبینی شده که پسماندههای حد متوسط در این سایت نگهداری میشوند.پسماندههای تمدن جدید
تمدن جدید مقادیر متنابهی پسمان صنعتی تولید می کند که باید تحت کنترل و یا نابود شوند. در میان این پسمانها، پسمانهای هستهای - که تعداد آنها در مقایسه با سایر زبالهها بسیار ناچیز است – قابل کنترل هستند. در حالی که پسماندههای اتمی مورد بمباران تبلیغاتی و خبری قرار گرفته، در حال حاضر با روشهای جدید 90 درصد پسماندههای هستهای قابل بازیافت است و تنها 10 درصد آن غیرقابل مصرف و البته قابل کنترل است. در عوض زبالههای شیمیایی هزاران بار از نظر حجمی بیشترند، میتوانند برای همیشه سمی باقی بمانند و مسأله نابودی آنها بسیار دشوار است. این در حالی است که بنابر تحقیقات انجمن جهانی هستهای (WNA) پسمانهای هستهای غیرنظامی در صورتی که بهطور مؤثر و مفید مورد حفاظت قرار گیرند، هیچگاه برای انسان و محیطزیست زیبانبار نخواهند بود.زلزله هم خطرساز نیست
آیا در پهنه جغرافیایی اماکنی هست که بتواند پسمانهای هستهای را بدون خطر برای کره زمین، در خود حفظ و قرنطینه کند؟
برق هسته ای
انرژی های فنا پذیر و آلوده ساز
اگر جامعه جهانی و بویژه دولت صنعتی غرب در ادعاهای خود در مباحث مربوط به جهانی شدن و الزام های آن صداقت دارند٬باید این صداقت را در همه امور نشان دهد. در زمینه منابع انرژی فسیلی٬با توجه به دو ویژگی مهم این منابع٬ نگرش و برنامهریزی یکپارچه اهمیت فراوانی دارد.این دو ویژگی عبارتند از:فنا ناپذیر بودن و آلوده ساز بودن این منابع اگر نگاه واقعاً جهانی باشد٬منابع محدود فسیلی متعلق به کل جامعه بشری است و پیامدهای زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویۀ آن نیز گریبان کل جامعه بشری را می گیرد. بنابراین یک برنامه ریزی منطقی با نگرش های محدود ملی لازم است که در انتخاب ترکیب بهینه به استفاده از حامل های مختلف انرژی و منابع کل جامعۀ بشری توجه شود.در این چارچوب آیا منطقی خواهدبود که مثلاً در یک کشور٬بعضی از حامل های انرژی به صورت غیر اقتصادی استفاده شوند و این کشور به هر دلیل یا بهانه ای ٬ از بهینه کردن ترکیب انرژی خود بازداشته شود و یا در جایی که بهینه ملی یا بهینۀ جهانی در تعارض قرار می گیرند٬در فرایند جهانی شدن کدام را باید انتخاب کرد؟کشورهای صنعتی بعد از دهۀ70 تمام تلاش خود را برای به حداقل رساندن سهم نفت و گاز در سبد انرژی مصرفی خود داشته اند٬اما سهم این منابع هرگز به صفر نرسیده است و نخواهد رسید و بنابراین باید از منابع هیدرو کربوری در سطح جامعۀ بین المللی به صورت بهینه استفاده کرد.استفادۀ غیر بهینه یک کشور موجب محرومیت کل جامعه بشری خواهد شد٬بنابراین منطق جهانی ایجاب می کند که جامعه بشری در مقابل وادار کردن یک کشور به استفادۀ غیر بهینه از منابع انرژی خود موضع گیری کند.دامنۀ کاربرد فناوری هسته ای
یکی از حوزه های کاربرد انرژی هسته ای صنایع غذایی است. پرتو دهی مواد غذایی فرایندی است که طی آن اشعه یونیزان برای تازه نگهداشتن غذا و کشتن میکروب ها مورد استفاده قرار می گیرد. برخی پرتو دهی مواد غذایی را تحت عنوان روش پاستوریزاسیون سرد نامیده اند.زیرا در این روش به جای انرژی گرمایی٬انرژی اشعه برای از بین بردن میکروارگانیزم های بیماری زا به کار می رود. لیستر٬پاستور و دیگران ارتباط بین فساد مواد غذایی را با وسایل و ظروف آلوده که به شیوع بیماری منجر می شود٬مطرح کردند.پس از آن نه تنها تهیۀ غذا در زمان و مکان مورد نیاز بلکه جلوگیری از صدمه زدن به انسان نیز از اهداف مورد نظر بود. به کار گیری فرایند قرار دادن مواد غذایی در معرض انرژی اشعه تازگی ندارد. برای مثال قرن ها از انرژی خورشید برای حفظ گوشت٬میوه و سبزی و ماهی استفاده شده است. اخیراً تشعشع مایکروویو و مادون قرمز برای گرم کردن غذا به کار می روند. فناوری پرتودهی تاریخچۀ طولانی در مورد محصولات غیر غذایی دارد. این فناوری چند دهه برای اتصال متقاطع پلیمرهای مورد استفاده در لاستیک های اتومبیل ها٬عایق دار کردن سیم ها٬جوهرهای چاپ و محافظ های بسته بندی موادغذایی بکار رفته است؛همچنین به منظور استریل کردن حدوداً 50%همه مواد عرضه شده در وسایل پزشکی مانند بانداژها٬نخ بخیه و پارچه های جراحی استفاده می شود و در حال حاضر محصولات مورد مصرفی همچون مواد آرایشی٬پستانک بچه٬حلقه های لاستیکی مخصوص گاز گرفتن کودک و ... همگی با پرتو دهی استریل می شوند. از دیگر حوزه های کاربرد انرژی هسته ای٬صنعت است. رادیو ایزوتوپ ها٬ مواد رادیو اکتیوی که طبیعی اند یا بطور مصنوعی ساخته می شوند٬کاربرد وسیعی در ابزار٬اندازه گیری ها و دستگاه های تصویر برداری دارند. محور همه این کاربرد ها رادیو ایزوتوپ است. گر چه اشعه دیده نمی شود٬اما براحتی می تواند با ابزار نوری صحیح تشخیص داده شود. علوم فضایی نیز از این تکنولوژی بی بهره نمانده است فناوری فوق نقش بسیار مهمی در اکتشافات فضایی دارد. با مطالعه علوم هستهای و بکارگیری این دانش می توانیم ماهوار ها٬ایستگاه فضایی بین المللی و مسافران فضا را تقویت و حفاظت کنیم.از مهمترین کاربردهای انرژی هسته ای٬بکارگیری آن در علم پزشکی است. پزشکی هسته ای و رادیولوژی همگی تکنیک های پزشکی هستند که مستلزم استفاده از پرتودهی یا رادیواکتیویته برای تشخیص٬درمان و جلوگیری از بیماری اند. در حالیکه رادیولوژی تقریباً نزدیک به یک قرض است مورد استفاده قرار گرفته٬پزشکی هسته ای حدوداً 50 سال پیش آغاز شد؛وبالاخره یکی از حوزه های مهم استفاده از انرژی هسته ای تولید الکتریسیته است. انرژی از منابع طبیعی از جمله ذغال٬گاز٬نفت٬آب٬باد٬خورشید و در نهایت از منابع هسته ای ایجاد می شود. بخشی از این انرژی برای تولید برق استفاده می شود (دیگر بخش ها برای مثال شامل حمل ونقل می باشد) کارخانجات تولید برق گرما یا حرکت این منابع طبیعی را برای تولید برق بکار می برند٬ اما یکی از پاکیزه ترین روش ها از لحاظ محیطی برای تولید برق٬استفاده از انرژی هسته ای است؛ با این وصف جایگاه انرژی اتمی با جنبه های وسیع و سودمند کاربردی مشخص بوده و اهمیتی که در بهبود کیفیت زندگی بشر دارد و نقش آن در پیشرفت علمی٬صنعتی و اقتصادی جوامع روشن است.برق هستهای
مقدمه
از مهمترین منابع استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی ، ساخت راکتورهای هستهای جهت تولید برق میباشد. راکتور هستهای وسیلهای است که در آن فرآیند شکافت هستهای بصورت کنترل شده انجام میگیرد. در طی این فرآیند انرژی زیاد آزاد میگردد به نحوی که مثلا در اثر شکافت نیم کیلوگرم اورانیوم انرژی معادل بیش از 1500 تن زغال سنگ بدست میآید. هم اکنون در سراسر جهان ، راکتورهای متعددی در حال کار وجود دارند که بسیاری از آنها برای تولید قدرت و به منظور تبدیل آن به انرژی الکتریکی ، پارهای برای راندن کشتیها و زیردریائیها ، برخی برای تولید رادیو ایزوتوپوپها و تحقیقات علمی و گونههایی نیز برای مقاصد آزمایشی و آموزشی مورد استفاده قرار میگیرند. در راکتورهای هستهای که برای نیروگاههای اتمی طراحی شدهاند (راکتورهای قدرت) ، اتمهای اورانیوم و پلوتونیم توسط نوترونها شکافته میشوند و انرژی آزاد شده گرمای لازم را برای تولید بخار ایجاد کرده و بخار حاصله برای چرخاندن توربینهای مولد برق بکار گرفته میشوند.انواع راکتور اتمی
راکتورهای اتمی را معمولا برحسب خنک کننده ، کند کننده ، نوع و درجه غنای سوخت در آن طبقه بندی میکنند. معروفترین راکتورهای اتمی ، راکتورهایی هستند که از آب سبک به عنوان خنک کننده و کند کننده و اورانیوم غنی شده (2 تا 4 درصد 235U) به عنوان سوخت استفاده میکنند. این راکتورها عموما تحت عنوان راکتورهای آب سبک (LWR) شناخته میشوند. راکتورهای PWR ، BWR و WWER از این دستهاند. نوع دیگر ، راکتورهایی هستند که از گاز به عنوان خنک کننده ، گرافیت به عنوان کند کننده و اورانیوم طبیعی یا کم غنی شده به عنوان سوخت استفاده میکنند. این راکتورها به گاز - گرافیت معروفند. راکتورهای GCR ، AGR و HTGR از این نوع میباشند.تاریخچه
به لحاظ تاریخی اولین راکتور اتمی در آمریکا بوسیله شرکت "وستینگهاوس" و به منظور استفاده در زیر دریائیها ساخته شد. ساخت این راکتور پایه اصلی و استخوان بندی تکنولوژی فعلی نیروگاههای اتمی PWR را تشکیل داد. سپس شرکت جنرال الکتریک موفق به ساخت راکتورهایی از نوع BWR گردید. اما اولین راکتوری که اختصاصا جهت تولید برق طراحی شده ، توسط شوروی و در ژوئن 1954در "آبنینسک" نزدیک مسکو احداث گردید که بیشتر جنبه نمایشی داشت. تولید الکتریسیته از راکتورهای اتمی در مقیاس صنعتی در سال 1956 در انگلستان آغاز گردید.سهم برق هستهای در تولید برق کشورها
کشورهای مختلف در تولید برق هستهای روند گوناگونی داشتهاند. به عنوان مثال کشور انگلستان که تا سال 1965 پیشرو در ساخت نیروگاه اتمی بود، پس از آن تاریخ ، ساخت نیروگاه اتمی در این کشور کاهش یافت، اما برعکس در آمریکا به اوج خود رسید. کشور آمریکا که تا اواخر دهه 1960 تنها 17 نیروگاه اتمی داشت، در طول دهه های 1970و 1980 بیش از 90 نیروگاه اتمی دیگر ساخت. این مسئله نشان دهنده افزایش شدید تقاضای انرژی در آمریکاست. هزینه تولید برق هستهای در مقایسه با تولید برق از منابع دیگر انرژی در آمریکا کاملا قابل رقابت میباشد.دیدگاههای اقتصادی و زیست محیطی برق هستهای
جمهوری اسلامی ایران در فرآیند توسعه پایدار خود به تکنولوژی هستهای چه از لحاظ تأمین نیرو و ایجاد جایگزینی مناسب در عرصه انرژی و چه از نظر دیگر بهره برداریهای صلح آمیز آن در زمینههای صنعت ، کشاورزی ، پزشکی و خدمات نیاز مبرم دارد که تحقق این رسالت مهم به عهده سازمان انرژی اتمی ایران میباشد. بدیهی است در زمینه کاربرد انرژی هستهای به منظور تأمین قسمتی از برق مورد نیاز کشور قیود و فاکتورهای بسیار مهمی از جمله مسایل اقتصادی و زیست محیطی مطرح میگردند.دیدگاه اقتصادی استفاده از برق هستهای
امروزه کشورهای بسیاری بویژه کشورهای اروپایی سهم قابل توجهی از برق مورد نیاز خود را از انرژی هستهای تأمین مینمایند. بطوری که آمار نشان میدهد از مجموع نیروگاههای هستهای نصب شده جهت تأمین برق در جهان به ترتیب 35 درصد به اروپای غربی ، 33 درصد به آمریکای شمالی ، 16.5 درصد به خاور دور ، 13درصد به اروپای شرقی و نهایتا فقط 0.74 درصد به آسیای میانه اختصاص دارد. بدون شک در توجیه ضرورت ایجاد تنوع در سیستم عرضه انرژی کشورهای مذکور ، انرژی هستهای به عنوان یک گزینه مطمئن اقتصادی مطرح است.دیدگاه زیست محیطی استفاده از برق هستهای
افزایش روند روزافزون مصرف سوختهای فسیلی طی دو دهه اخیر و ایجاد انواع آلایندههای خطرناک و سمی و انتشار آن در محیط زیست انسان ، نگرانیهای جدی و مهمی برای بشر در حال و آینده به دنبال دارد. بدیهی است که این روند به دلیل اثرات مخرب و مرگبار آن در آینده تداوم چندانی نخواهد داشت. از اینرو به جهت افزایش خطرات و نگرانیها تدریجی در مورد اثرات مخرب انتشار گازهای گلخانهای ناشی از کاربرد فرآیند انرژیهای فسیلی ، واضح است که از کاربرد انرژی هستهای بعنوان یکی از رهیافتهای زیست محیطی برای مقابله با افزایش دمای کره زمین و کاهش آلودگی محیط زیست یاد میشود. همچنانکه آمار نشان میدهد، در حال حاضر نیروگاههای هستهای جهان با ظرفیت نصب شده فعلی توانستهاند سالانه از انتشار 8 درصد از گازهای دی اکسید کربن در فضا جلوگیری کننداقتصاد انرژی هسته ای
شاخه های فناوری نانو
شبیه سازی زمان خرابیهای ماشین شرکت تولیدی براساس تجربه ، تصور می کند تعداد خرابیهای ماشینهایش بیش از حداست . مدیریت شرکتمی خواهد رفتار فعلی کار ( و خرابی ) ماشین ها را در یک دور زمانی طولانی ، برای درک بهتر رفتار سیستمشبیه سازی کند . پرسنل ستادی شرکت معتقدند که زمان بین خرابیهای ماشین به هفته با تقریب دارای توزیعیکنواخت به صورت 4<x<0 8f(x)=x است . شکل زیر نشان دهنده تابع احتمال پیوسته است که در آنمتغیر تصادفی x نشان دهندة زمان ( به هفته ) بین خرابیها است . مساحت زیر منحنی معرف احتمال وقوعمتغیر تصافی x است بنابراین ، مساحت زیر منحنی با یک است .
با محاسبه سطح زیر منحنی از صفر تا هر مقداری از متغیرتصادفی x می توان احتمال تجمعی مقدار x راتعیین کرد .ملاحظه می کنید که دامنة مقادیر متغیر تصادفی x (4<x<0) با احتمالات تجمعی 1<F(x)<0 متناظراست. از این رو برای هر مقدار F (x) در فاصله ( 1 و 0) مقداری برای x وجود دارد .
در مثال قبل متغیر تصادفی گسسته را با مقادیر مختلف x را با دامنه ای از توزیع تجمعی x مربوط میکردیم . ولی در حالتی که متغیر تصادفی پیوسته باشد ، رابطة بین x و تابع توزیع تجمعی ، F(x) ، برقرارمیشود . پس هر مقدار تابع توزیع تجمعی متناظر با مقدار خاصی از x است بنابراین ، هر عدد تصادفی r(بین0 و 1 ) را می توان به طور مستقیم به مقدار متناظر x آن با استفاده از تابع توزیع تجمعی آن ترجمه کرد . چونF(x) در فاصله ( 1 و 0 ) تعریف می شود وعدد تصادفی نیز در همین فاصله ( 1 و 0) تعریف می شود ،داریم: 162r=F(x)= r= xچون می خواهیم با اعداد تصادفی r مقادیر متغیر تصادفی x را به دست آوریم ،ابتدا بایستی ، معادله را برای x بر حسب r حل کنیم لذا r 4x= بعداز به دست آوردن عدد تصادفی r ،جایگزینی آن در معادلهr 4x= مقدار x متناظر آن به دست می آید . برای مثال ، اگر 25/0r = آنگاه 2=xاست . مولد فرایند r 4x= همان کاری را می کند که در مثال متغیر گسسته قبل دامنه برای r انجام می داد .سپس از مقادیرx درمدل شبیه سازی همانند مثالهای قبل استفاده می شود .
با مراجعه به مثال شرکت تولیدی ، به یاد آورید که متغیر تصادفی پیوسته x زمان بین خرابیها به هفته است ومدیریت علاقه مند است خرابیها را برای یک سال شبیه سازی کند . اعداد تصادفی که در این آزمایشبایداستفاده شود باید بین 0 تا 1 باشد ، اگر این چنین نبود باید اعداد را بر عددی مناسب تقسیم کنیم تا اعدادبین 0 تا 1 بدست آید . سپس از این مقادیر، استفاده شده تا مقادیر تصادفی برای x براساس فرمول تولید شودr 4x= نتایج شبیه سازی درجدول صفحه بعد آمده است .
تعداد تجمعی زمان تجمعی زمان بین خرابیهاxهفته r
خرابیها هفته r =4x
1 68/2 68/2 45/0
2 48/6 80/3 90/0
3 15/10 67/3 84/0
4 80/11 65/1 17/0
5 24/15 44/3 74/0
6 12/19 88/3 94/0
7 18/20 06/1 07/0
8 73/21 55/1 15/0
9 53/22 80/ 04/0
10 76/24 23/2 31/0
11 82/25 06/1 07/0
12 80/29 98/3 99/0
13 74/33 94/3 97/0
14 16/37 42/3 73/0
15 60/38 44/1 133/0
16 30/39 70/ 03/0
17 45/42 15/3 62/0
18 19/45 74/2 47/0
19 17/49 98/3 99/0
20 63/52 46/3 75/0
شبیه سازی برای 52 هفته (یک سال ) بعد از 20 خرابی صورت گرفته است ، با استفاده ازهمین روش ،شرکت می تواند خرابیهایی ماشین را برای یک دورة طولانی انجام دهد .
کاربردهای شبیه سازی اکنون با توجه به مفهوم شبیه سازی و توانایی آن در تجزیه و تحلیل سیستم ها و کمک به حل مسائل آنها و ازطرفی توجه به پیچیدگی سیستم هایی که در دنیای واقعی وجود دارند ، میتوان به راحتی میزان کاربرد فراوانشبیه سازی را حدس زد البته در این زمینه مطالعات و بررسی های نیز انجام شده است که نتایج حاصل از آنهامطلب فوق را تآئید می کنند . مثلا شانون در کتاب خود نتایج حاصل از بررسی نمونهای را که توسط شانون وبیلز از اعضای دائمی غیر دانشگاهی انجمن پژوهش عملیاتی آمریکا به دست آمده را ذکر می کند . حاصل ایننتایج در جدول صفحه بعد نشان داده شده است .
مطلوبیت فنون پژوهش عملیاتی برای افراد دست اندرکار
نظریة احتمال ( و استنباط آماری ) 182/0
تحلیل اقتصادی ( کارایی هزینه ) 150/0
شبیه سازی 143/0
برنامه ریزی خطی 12/0
کنترل موجودی ها 097/0
خط انتظار ( صف بندی ) 085/0
تحلیل شبکه ای ( ترتیب دهی ) 072/0
تحلیل جایگذاری 042/0
نظریه بازی ها 040/0
برنامه ریزی پریا 031/0
فنون جستجو 020/0
برنامه ریزی غیر خطی 018/0
00/1
می بینم برای محققینی که عملا کار می کنند ، تنها احتمال و روش کارایی هزینه است که از لحاظ ارزش یامطلوبیت در مرتبة بالاتری از شبیه سازی قرار می گیرند .
از دیگر مطالعات و بررسی هایی که در زمینه کاربرد فنون مختلف تحقیق درعملیات انجام شده است ،گزارش تورین است . این مطالعه در مورد 500 شرکت که توسط مجله فورچون به عنوان بزرگترینشرکتهای عالم معرفی شده بود ، صورت گرفت . نتیجة این مطالعات درجدول زیر آمده است .
کاربرد فنون مختلف تحقیق در عملیات
« گزارش تورین »نام فن تعداد طرحها درصد استفاده
تحلیل آماری* 63 29
شبیه سازی 54 25
برنامه ریزی خطی 41 19
نظریه موجودی ها 13 6
نظریه شبکه ها 13 6
برنامه ریزی پویا 9 4
برنامه ریزی غیر خطی 7 3
نظریه صف 2 1
برنامه ریز ابتکاری 2 1
گوناگون 13 6
* شامل احتمالات ، رگریسون ، تفریب نمایی ، نمونه گیری آماری، آزمون فرض
علاوه بر این صرف 74 میلیون دلار در سال مالی 1986 برای بررسیهای شبیه سازی توسط ارتش آمریکاکاربرد شبیه سازی را بیشتر آشکار می کند . بنابراین با وجود ظرافت و نداشتن پیچیدگی ریاضی ، شبیه سازییکی از پر مصرفترین فنون کمی است که در حل مسائل مدیریت به کار می رود .
مزایا و معایب شبیه سازی ( شبیه سازی کامپیوتری)
در سراسر بحث از مزایا شبیه سازی به نوعی یاد شده است . در اینجا بعضی از مزایای شبیه سازی را فهرستوار عنوان می کنیم :
داشتن قدرت فشردن زمان . بدین ترتیب که به وسیله شبیه سازی ممکن است چندین سال از فعالیتیک سیستم را در چند ثانیه ملاحظه و بررسی نمود . در نتیجه، بررسی کننده قادر است چندین طرح از یکسیستم را در یک فرصت کوتاه مطالعه نموده و نتاج عملکرد آنها را مقایسه نماید .
داشتن قدرت گسترش زمان. به وسیله جمع آوری آمار و اطلاعات لازم در برنامه شبیه سازی ، بررسیکننده قادر است جزئیات تغییراتی که در زمان واقعی قابل مشاهده نیستند مطالعه کند . بعبارتی دیگر تغییراتیکه بعلت بالا بودن سرعت ایجاد آنها در سیستم واقعی قابل مشاهده یا مطالعه نمی باشند ، در این روش قابلکنترل و بررسی هستند. این عمل با کمک کند نمودن زمان در مدل صورت می گیرد مانند کند نمودن سرعتحرکت یک فیلم برای بررسی حرکت هایی که در حال عادی قابل دقت و بررسی نیستند .
در یک بررسی گاه لازم است که حرکت زمان را متوقف کرده و نتایج بدست آمده تا این لحظه را مطالعهنمود و پس از تصمیم های لازم بررسی را از همان نقطه توقف یا از سر گرفت . لازمه این نیاز، این است که تمامپدیده های وابسته به سیستم وضعیت خود را تاشروع مجدد بررسی و آزمایش دقیقاً حفظ کنند . این امکانفقط در شبیه سازی ممکن است .
شبیه سازی این امکان را به تحلیل گر می دهد که یک آزمایش یا بررسی را با حفظ کلیه شرایط اولیه ورفتار سیستم بوسیله یک برنامه تکرار کند . در هر یک از دفعات تکرار، تنها مقادیر بعضی از پارامترها را بهمنظور دریافت اثر آنها بر رفتار سیستم و نتایج حاصل تغییر می دهد .
شبیه سازی قادر به بررسی تغییرات جدید در سیستم های موجود و مطالعه سیستم هایی که در مرحلهطرح می باشند و هنوز هیچ گونه امکانات ، سرمایه و زمان برای پیشرفت یا ایجاد فیزیکی آنها صرف نشدهاست . همچنین بررسی و آزمایش سیستمهای فرضی که احیاناً ایجاد و مطالعه آنها بوسیله روش های دیگرغیر ممکن یا خطر ناک می باشد با این روش امکان پذیر است. و اما معایب شبیه سازی را می توان چنین عنوانکرد :
ایجاد و توسعه یک مدل خوب شبیه سازی اغلب گران و محتاج زمان است و نیاز به اطلاعات زیادیدارد که ممکن است به آسانی دردسترس نباشد . شانون به به نقل از فازستو در کتاب خود ذکر می کند کهتوسعه یک مدل خوب برنامه ریزی شرکتها ممکن است 3 تا 10 سال وقت بخواهد .
شبیه سازی می تواند چنین وانمود کند که وضعیت جهان واقعی را به دقت نشان میدهد ، در حالی کهواقعاً این کار را نمیکند . چندین مسئله ذاتی در شبیه سازی وجود دارند که اگر به درستی حل نشوند می توانندنتایج غلطی را به وجود آورند .
شبیه سازی دقیق نبوده و نمی توان درجه این بی دقتی را اندازه گرفت . تحلیل حساسیت مدل نسبت بهتغییر مقدار پارارمترها تنها قسمتی از این مشکل را حل می کند .
معمولا نتایج شبیه سازی به صورت عددی بوده و با هر تعداد ارقام اعشاری که آزمایشگر انتخاب کند ،معین می شوند در نتیجه، خطر بزرگ کردن اعداد، یعنی اعتبار دادن بیش از حد به اعداد پیش می آید .
درنهایت هر چند شبیه سازی روش بسیار با ارزش و مفید برای حل مسائل است ، ولی به طور حتم راه حلتمام مسائل مدیریت نیست . هنوز تا حد زیادی توسعه و استفاده از مدلهای شبیه سازی به جای اینکه علمباشد هنر است . بنابراین مانند سایر هنرها تا حد زیادی فن ، موفقیت یا شکست را معین نمی کند بلکه عاملتعیین کننده ، چگونگی کار برد آن است .
منابع :
مبانی شبیه سازی http://www.irandoc.ac.ir
شبیه سازی چیست؟ http://www.callwithme.ir
شبیه سازی انسان http://www.senmerv.com
شبیه سازی www.http://aftab.ir
شبیه سازی چیست؟ http://www.knowclub.com
شبیه سازی زمان خرابیهای ماشین شرکت تولیدی براساس تجربه ، تصور می کند تعداد خرابیهای ماشینهایش بیش از حداست . مدیریت شرکتمی خواهد رفتار فعلی کار ( و خرابی ) ماشین ها را در یک دور زمانی طولانی ، برای درک بهتر رفتار سیستمشبیه سازی کند . پرسنل ستادی شرکت معتقدند که زمان بین خرابیهای ماشین به هفته با تقریب دارای توزیعیکنواخت به صورت 4<x<0 8f(x)=x است . شکل زیر نشان دهنده تابع احتمال پیوسته است که در آنمتغیر تصادفی x نشان دهندة زمان ( به هفته ) بین خرابیها است . مساحت زیر منحنی معرف احتمال وقوعمتغیر تصافی x است بنابراین ، مساحت زیر منحنی با یک است .
با محاسبه سطح زیر منحنی از صفر تا هر مقداری از متغیرتصادفی x می توان احتمال تجمعی مقدار x راتعیین کرد .ملاحظه می کنید که دامنة مقادیر متغیر تصادفی x (4<x<0) با احتمالات تجمعی 1<F(x)<0 متناظراست. از این رو برای هر مقدار F (x) در فاصله ( 1 و 0) مقداری برای x وجود دارد .
در مثال قبل متغیر تصادفی گسسته را با مقادیر مختلف x را با دامنه ای از توزیع تجمعی x مربوط میکردیم . ولی در حالتی که متغیر تصادفی پیوسته باشد ، رابطة بین x و تابع توزیع تجمعی ، F(x) ، برقرارمیشود . پس هر مقدار تابع توزیع تجمعی متناظر با مقدار خاصی از x است بنابراین ، هر عدد تصادفی r(بین0 و 1 ) را می توان به طور مستقیم به مقدار متناظر x آن با استفاده از تابع توزیع تجمعی آن ترجمه کرد . چونF(x) در فاصله ( 1 و 0 ) تعریف می شود وعدد تصادفی نیز در همین فاصله ( 1 و 0) تعریف می شود ،داریم: 162r=F(x)= r= xچون می خواهیم با اعداد تصادفی r مقادیر متغیر تصادفی x را به دست آوریم ،ابتدا بایستی ، معادله را برای x بر حسب r حل کنیم لذا r 4x= بعداز به دست آوردن عدد تصادفی r ،جایگزینی آن در معادلهr 4x= مقدار x متناظر آن به دست می آید . برای مثال ، اگر 25/0r = آنگاه 2=xاست . مولد فرایند r 4x= همان کاری را می کند که در مثال متغیر گسسته قبل دامنه برای r انجام می داد .سپس از مقادیرx درمدل شبیه سازی همانند مثالهای قبل استفاده می شود .
با مراجعه به مثال شرکت تولیدی ، به یاد آورید که متغیر تصادفی پیوسته x زمان بین خرابیها به هفته است ومدیریت علاقه مند است خرابیها را برای یک سال شبیه سازی کند . اعداد تصادفی که در این آزمایشبایداستفاده شود باید بین 0 تا 1 باشد ، اگر این چنین نبود باید اعداد را بر عددی مناسب تقسیم کنیم تا اعدادبین 0 تا 1 بدست آید . سپس از این مقادیر، استفاده شده تا مقادیر تصادفی برای x براساس فرمول تولید شودr 4x= نتایج شبیه سازی درجدول صفحه بعد آمده است .
تعداد تجمعی زمان تجمعی زمان بین خرابیهاxهفته r
خرابیها هفته r =4x
1 68/2 68/2 45/0
2 48/6 80/3 90/0
3 15/10 67/3 84/0
4 80/11 65/1 17/0
5 24/15 44/3 74/0
6 12/19 88/3 94/0
7 18/20 06/1 07/0
8 73/21 55/1 15/0
9 53/22 80/ 04/0
10 76/24 23/2 31/0
11 82/25 06/1 07/0
12 80/29 98/3 99/0
13 74/33 94/3 97/0
14 16/37 42/3 73/0
15 60/38 44/1 133/0
16 30/39 70/ 03/0
17 45/42 15/3 62/0
18 19/45 74/2 47/0
19 17/49 98/3 99/0
20 63/52 46/3 75/0
شبیه سازی برای 52 هفته (یک سال ) بعد از 20 خرابی صورت گرفته است ، با استفاده ازهمین روش ،شرکت می تواند خرابیهایی ماشین را برای یک دورة طولانی انجام دهد .
کاربردهای شبیه سازی اکنون با توجه به مفهوم شبیه سازی و توانایی آن در تجزیه و تحلیل سیستم ها و کمک به حل مسائل آنها و ازطرفی توجه به پیچیدگی سیستم هایی که در دنیای واقعی وجود دارند ، میتوان به راحتی میزان کاربرد فراوانشبیه سازی را حدس زد البته در این زمینه مطالعات و بررسی های نیز انجام شده است که نتایج حاصل از آنهامطلب فوق را تآئید می کنند . مثلا شانون در کتاب خود نتایج حاصل از بررسی نمونهای را که توسط شانون وبیلز از اعضای دائمی غیر دانشگاهی انجمن پژوهش عملیاتی آمریکا به دست آمده را ذکر می کند . حاصل ایننتایج در جدول صفحه بعد نشان داده شده است .
مطلوبیت فنون پژوهش عملیاتی برای افراد دست اندرکار
نظریة احتمال ( و استنباط آماری ) 182/0
تحلیل اقتصادی ( کارایی هزینه ) 150/0
شبیه سازی 143/0
برنامه ریزی خطی 12/0
کنترل موجودی ها 097/0
خط انتظار ( صف بندی ) 085/0
تحلیل شبکه ای ( ترتیب دهی ) 072/0
تحلیل جایگذاری 042/0
نظریه بازی ها 040/0
برنامه ریزی پریا 031/0
فنون جستجو 020/0
برنامه ریزی غیر خطی 018/0
00/1
می بینم برای محققینی که عملا کار می کنند ، تنها احتمال و روش کارایی هزینه است که از لحاظ ارزش یامطلوبیت در مرتبة بالاتری از شبیه سازی قرار می گیرند .
از دیگر مطالعات و بررسی هایی که در زمینه کاربرد فنون مختلف تحقیق درعملیات انجام شده است ،گزارش تورین است . این مطالعه در مورد 500 شرکت که توسط مجله فورچون به عنوان بزرگترینشرکتهای عالم معرفی شده بود ، صورت گرفت . نتیجة این مطالعات درجدول زیر آمده است .
کاربرد فنون مختلف تحقیق در عملیات
« گزارش تورین »نام فن تعداد طرحها درصد استفاده
تحلیل آماری* 63 29
شبیه سازی 54 25
برنامه ریزی خطی 41 19
نظریه موجودی ها 13 6
نظریه شبکه ها 13 6
برنامه ریزی پویا 9 4
برنامه ریزی غیر خطی 7 3
نظریه صف 2 1
برنامه ریز ابتکاری 2 1
گوناگون 13 6
* شامل احتمالات ، رگریسون ، تفریب نمایی ، نمونه گیری آماری، آزمون فرض
علاوه بر این صرف 74 میلیون دلار در سال مالی 1986 برای بررسیهای شبیه سازی توسط ارتش آمریکاکاربرد شبیه سازی را بیشتر آشکار می کند . بنابراین با وجود ظرافت و نداشتن پیچیدگی ریاضی ، شبیه سازییکی از پر مصرفترین فنون کمی است که در حل مسائل مدیریت به کار می رود .
مزایا و معایب شبیه سازی ( شبیه سازی کامپیوتری)
در سراسر بحث از مزایا شبیه سازی به نوعی یاد شده است . در اینجا بعضی از مزایای شبیه سازی را فهرستوار عنوان می کنیم :
داشتن قدرت فشردن زمان . بدین ترتیب که به وسیله شبیه سازی ممکن است چندین سال از فعالیتیک سیستم را در چند ثانیه ملاحظه و بررسی نمود . در نتیجه، بررسی کننده قادر است چندین طرح از یکسیستم را در یک فرصت کوتاه مطالعه نموده و نتاج عملکرد آنها را مقایسه نماید .
داشتن قدرت گسترش زمان. به وسیله جمع آوری آمار و اطلاعات لازم در برنامه شبیه سازی ، بررسیکننده قادر است جزئیات تغییراتی که در زمان واقعی قابل مشاهده نیستند مطالعه کند . بعبارتی دیگر تغییراتیکه بعلت بالا بودن سرعت ایجاد آنها در سیستم واقعی قابل مشاهده یا مطالعه نمی باشند ، در این روش قابلکنترل و بررسی هستند. این عمل با کمک کند نمودن زمان در مدل صورت می گیرد مانند کند نمودن سرعتحرکت یک فیلم برای بررسی حرکت هایی که در حال عادی قابل دقت و بررسی نیستند .
در یک بررسی گاه لازم است که حرکت زمان را متوقف کرده و نتایج بدست آمده تا این لحظه را مطالعهنمود و پس از تصمیم های لازم بررسی را از همان نقطه توقف یا از سر گرفت . لازمه این نیاز، این است که تمامپدیده های وابسته به سیستم وضعیت خود را تاشروع مجدد بررسی و آزمایش دقیقاً حفظ کنند . این امکانفقط در شبیه سازی ممکن است .
شبیه سازی این امکان را به تحلیل گر می دهد که یک آزمایش یا بررسی را با حفظ کلیه شرایط اولیه ورفتار سیستم بوسیله یک برنامه تکرار کند . در هر یک از دفعات تکرار، تنها مقادیر بعضی از پارامترها را بهمنظور دریافت اثر آنها بر رفتار سیستم و نتایج حاصل تغییر می دهد .
شبیه سازی قادر به بررسی تغییرات جدید در سیستم های موجود و مطالعه سیستم هایی که در مرحلهطرح می باشند و هنوز هیچ گونه امکانات ، سرمایه و زمان برای پیشرفت یا ایجاد فیزیکی آنها صرف نشدهاست . همچنین بررسی و آزمایش سیستمهای فرضی که احیاناً ایجاد و مطالعه آنها بوسیله روش های دیگرغیر ممکن یا خطر ناک می باشد با این روش امکان پذیر است. و اما معایب شبیه سازی را می توان چنین عنوانکرد :
ایجاد و توسعه یک مدل خوب شبیه سازی اغلب گران و محتاج زمان است و نیاز به اطلاعات زیادیدارد که ممکن است به آسانی دردسترس نباشد . شانون به به نقل از فازستو در کتاب خود ذکر می کند کهتوسعه یک مدل خوب برنامه ریزی شرکتها ممکن است 3 تا 10 سال وقت بخواهد .
شبیه سازی می تواند چنین وانمود کند که وضعیت جهان واقعی را به دقت نشان میدهد ، در حالی کهواقعاً این کار را نمیکند . چندین مسئله ذاتی در شبیه سازی وجود دارند که اگر به درستی حل نشوند می توانندنتایج غلطی را به وجود آورند .
شبیه سازی دقیق نبوده و نمی توان درجه این بی دقتی را اندازه گرفت . تحلیل حساسیت مدل نسبت بهتغییر مقدار پارارمترها تنها قسمتی از این مشکل را حل می کند .
معمولا نتایج شبیه سازی به صورت عددی بوده و با هر تعداد ارقام اعشاری که آزمایشگر انتخاب کند ،معین می شوند در نتیجه، خطر بزرگ کردن اعداد، یعنی اعتبار دادن بیش از حد به اعداد پیش می آید .
درنهایت هر چند شبیه سازی روش بسیار با ارزش و مفید برای حل مسائل است ، ولی به طور حتم راه حلتمام مسائل مدیریت نیست . هنوز تا حد زیادی توسعه و استفاده از مدلهای شبیه سازی به جای اینکه علمباشد هنر است . بنابراین مانند سایر هنرها تا حد زیادی فن ، موفقیت یا شکست را معین نمی کند بلکه عاملتعیین کننده ، چگونگی کار برد آن است .
منابع :
مبانی شبیه سازی http://www.irandoc.ac.ir
شبیه سازی چیست؟ http://www.callwithme.ir
شبیه سازی انسان http://www.senmerv.com
شبیه سازی www.http://aftab.ir
شبیه سازی چیست؟ http://www.knowclub.com
مثالهایی از شبیه سازی در این قسمت به منظور درک مفهوم شبیه سازی چند مثال شبیه سازی را ذکر میکنیم .
شبیه سازی یک سیستم موجودی انبار با تقاضا و زمان تأخیر احتمالی
تقاضای هفتگی برای یک توزیع کنندة تجهیزات الکتریکی ، متغیر تصادفی گسستهای است که توزیع احتمالآن به شکل جدول زیر است .
احتمالتقاضا تقاضای هر هفته
P(X) X
0/2 14
0/4 15
0/2 16
0/1 17
0/1 18
در این جدول ، P)X)احتمال آن است که تقاضا برای این کالا در هفتهای مشخص X باشد . این توزیع کننده ،تجهیزات مورد نیاز خود را به وسیله سفارش از تولید کننده تهیه کند . از طرفی بین زمان صدور سفارش تازمانی که تجهیزات را دریافت میکند ، زمان تأخیری وجود دارد . که این زمان تأخیر ثابت نبوده بلکه یک متغیرتصادفی گسسته است که توزیع احتمال آن در زیر نشان داده شده است .
احتمالزمانتأخیر زمان تأخیر بر حسب هفته
P(Y) Y
6/0 2
3/0 3
1/0 4
00/1
هدف توزیع کننده آن است که تعداد بهینة سفارش را به اضافة زمانی که باید سفارش داده شود ( نقطه سفارشمجدد) مشخص کند . تصمیم بهینه ، تصمیمی خواهد بود که موجب حداقل هزینههای کل انبار شود . توزیعکننده پارامترهای هزینه زیر را تعیین کرده است : هزینه هر بار سفارش (Co) 150 تومان ، هزینه انبار داری(Cc) برای هر واحد در هفته 1 تومان و در صورت کمبود کالا برای پاسخگوئی به تقاضا تامین نشده به ازای هرواحد 100 تومان است (هزینه کمبود (Cs).
توجه کنید که طول هر پاره خط عمودی در هر پله دقیقاً متناظر با احتمال کمیتی از تقاضا ، P(X) ، است .برای مثال ، در قسمت بالای نمودار ، پاره خط عمودی که مستقیماً بالای مقدار 18 قرار دارد ، دارای احتمالیبین 9/0 تا 0/1 است . این دامنه با احتمال تقاضای 18 ترمینال کامپیوتری ، 1/0 = (18)p متناظر است . همینقضیه برای تقاضاهای دیگر نیز صادق است .
بنابراین ، تابع تجمعی X ، شامل چندین دامنه است که هر دامنه متناظر با میزان مشخصی از تقاضا است .همین مطلب برای زمان تأخیر و احتمال آن نیز صادق است . حال اگر اعداد تصادفی مانند 1rو 2r را بتوان بین 0تا 1 تولید کرد ، در این صورت با توجه به اینکه این عدد های تصادفی در کجا قرار گیرند میتوان مقدار متناظرتقاضا و زمان تأخیر را روی محور افقی مشخص کرد . برای مثال مقدار 76/0=1r در دامنه 8/0<F(x)<6/0قرار میگیرد. پس تقاضای متناظر آن 16 واحد است که از روی محور افقی پیدا میشود. بنابراین ، با انتخابمقادیر تصادفی 1r و2r میتوان مقادیر x وy را به صورت تصادفی براساس توزیع احتمال تقاضا و زمان تاخیرتولید کرد . برای تولید اعداد تصادفی از جدول اعداد تصادفی استفاده شده است .
دامنه اعداد تصادفی r1 دامنه توزیع تجمعی F(x) احتمال تقاضا (P(x) تقاضا x
19 - 00 19/0 - 0/00 2/0 14
59 - 20 59/0 - 20/0 4/0 15
79 - 60 79/0 - 60/0 2/0 16
89 - 80 89/0 - 80/0 1/0 17
99 - 90 99/0 - 90/0 0/11/0 18
برای مثال توجه کنید که اولین دامنه r1 شامل20 مقدار ممکن است ، یعنی از 00 تا 019 این دامنه متناظر بااحتمال تقاضای 14 = x است .
دامنه اعداد تصادفی
r2 دامنه توزیع تجمعی
p(y) احتمال زمان تأخیر
(y)p زمان تأخیر(هفته)
y
59 - 00 59/ - 00/ 60/ 2
89 - 60 89/ - 60/ 30/ 3
99 - 90 99/ - 90/ 10/ 4
00/1
توجه کنید که برای مقادیر r1 و r2 ما 100 عدد تصادفی که احتمال انتخاب شدن همه آنها مساوی ( 01/0)است ، انتخاب می کنیم . با توجه به این تعداد اعداد و دامنة r1و r2 ، این دامنه ها همان احتمال مربوطه رامشخص می کنند . مثلا زمان تأخیر 2 هفته احتمالش 60/0 است و تعداد اعداد بین 0 تا 59 می شود 60 عددکه احتمال آن نسبت به کل اعداد ( 100) همان 60/0 است .
چون هدف تجزیه و تحلیل انبار ، تعیین تعداد بهینه سفارش و بهترین زمان سفارش ( نقطه سفارش مجدد)است ، آزمایش شبیه سازی را با انتخاب تعداد سفارش ونقطه سفارش خاصی شروع می کنیم . شبیه سازی رابا تعداد سفارش 40 ترمینال ( 40 = Q ) در هر بار سفارش ونقطه سفارش مجدد 30 ترمینال ( 30 = R )شروع می کنیم . پس هر موقع موجودی انبار کمتر یا مساوی 30 ترمینال باشد ، ما 40 عدد سفارش می دهیم .
به تعویق انداختن سفارش در زمان کمبود مجاز نیست . وقتی در هفته n ام سفارشی داده می شود ، در هفته
n + y (که yزمان تأخیر است ) سفارش دریافت می شود . دراین مثال شرایط شروع شبیه سازی با فرض20 ترمینال کامپیوتری در انبار شروع شده تا به شرایط واقعی نزدیکتر باشد .
آزمایش شبیه سازی با 40 = Q و 30 = R