انرژی هسته ای، سلولهای بنیادین، شبیه سازی، نانو تکنولوژی

انرژی هسته ای، سلولهای بنیادین، شبیه سازی، نانو تکنولوژی

انرژی هسته ای، سلولهای بنیادین، شبیه سازی، نانو تکنولوژی

انرژی هسته ای، سلولهای بنیادین، شبیه سازی، نانو تکنولوژی

مفاهیم فناوری

مفاهیم فناوری
امروزه اگر به سراغ اغلب مدیران کشور بروید و معنای «فناوری» را طلب کنید، پاسخ آنان شاید در این جمله ها خلاصه شود: «ما یا تجهیزات مورد نیاز را خود می سازیم و یا می خریم؛ در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت دوم با خرید تجهیزات لازم، انتقال فناوری کرده ایم. آری تصور عمومی جامعه صنعتی و علمی ما از فناوری، چیزی جزماشین آلات نیست. ولی آیا به راستی این گونه است؟ اگر سری به کتب مدیریت فناوری ، جامعه شناسی و فلسفه فناوری و سیاست گذاری فناوری بزنید و فهرست آن ها را مشاهده نمایید، با دیدن عناوین مطرح شده، سؤالات زیر از ذهن شما خواهد گذشت:
_آیا فناوری، تعریف دقیقی دارد؟
_ چه تفاوتی بین علم، فناوری و صنعت وجود دارد؟
_ اختراع و نوآوری به چه معنا است و تفاوت آن ها چیست؟
_ چرخه عمر فناوری به چه معناست؟ مگر فناوری هم عمر دارد؟

_1 مدیریت فناوری یعنی چه ؟

_ روش های کسب فناوری چیست؟
_ انتقال فناوری به چه معناست؟ آیا تنها و اغلب به معنی خرید ماشین آلات است؟
_ شبکه فناوری یعنی چه و اجزای این شبکه کدام است؟
_ استاندارد چه تأثیری بر توسعه فناوری دارد؟
_ آیا توسعه فناوری باعث توسعه سرمایه داری و بی عدالتی و یا گسترش مفاسد اخلاقی خواهد شد؟
پاسخگویی به تمامی مسائل فوق از عهده جزوه ای مانند جزوه حاضر برنمی آید. افزون بر این باید ببینیم که پاسخگویی به چنین سؤالاتی ، تا چه حد می تواند مفید باشد.

2-1) مثالی از اهمیت آشنایی با مفاهیم فناوری

با یک مثال می توان نشان داد که مباحث مفهومی تا چه حد در جامعه مورد بی توجهی قرار گرفته است و این مسأله چه اندازه روی تصمیم گیری ها تأثیر می گذارد. برای مثال : واژه «نوآوری» در زبان فارسی معانی متفاوتی در جمله دارد و بر اساس این معانی، تصمیم گیری هم می شود. اگر منظور از «نوآوری» ترجمه innovation است، نباید آن را به معنی «هر آیده جدید» استعمال کرد. Innvoation این معنی را دارد که بایستی محصول، فرآیند یا روش جدیدی به دنیای «کسب و کار» معرفی شود. بنابراین به یک اختراع یا ایده جدید در آزمایشگاه نوآوری نمی گویند، بلکه نوآوری باید اقتصادی و معنی دار برای صنعت باشد.به طور کلی در بحث فناوری، باید از مرز اختراع عبور کرد و به دنبال ورود به بازارهای واقعی ( به خصوص بازارهای جهانی) بود؛ به همین سبب عوامل بسیاری در توسعه فناوری دخیل هستند این عوامل اغلب اقتصادی، مدیریتی، حقوقی و غیره را شامل می شوند. لذا نباید به فکر توسعه شاخص های علمی بود. «توسعه علم» به معنی این که تحقیقات علمی انجام شود و (paper ) هایی تولید شود، گامی بسیار کوچک در توسعه فناوری است. متأسفانه این بحث که تصور می شود بین «توسعه علم» و «توسعه فناوری» ، رابطه خطی وجود دارد و می گویند «علم امروز فناوری فرداست» ، نادرست است و در ادبیات مدیریت فناوری مردود اعلام شده است.البته باید به بحث فوق، بحث اهمیت خود فناوری را هم افزود . اهمیت خود فناوری، یعنی اگر در توسعه فناوری ناموفق شوید، چه بحران هایی برای کشور پیش خواهد آمد؟ چه ضایعات اقتصادی به کشور وارد خواهد شد؟ صادرات غیرنفتی کشور چه رقمی خواهد داشت و پیامد آن در بحث اشتغال و غیره چه خواهد آمد؟ به خصوص از بعد بین المللی و از بعد اثبات کارآمدی نظام چه مسائلی در پی خواهد داشت؟ غرور ملی چه وضعی پیدا خواهد کرد؟
اگر پاسخ به سؤالات فوق نشان داد که «فناوری» عاملی کلیدی در تحولات و جایگاه کشور است، آن گاه اهمیت آشنایی هنرمندان و صاحبان رسانه به مفاهیم فناوری بیش از پیش آشکار خواهد شد.

2-2) تعریف «فناوری» و رابطه آن با «علم» ، «صنعت» و «طبیعت»

سه تعریفی که از فناوری موجود است و به نظر می رسد از بقیه رایج تر باشند، عبارتند از: «عامل تبدیل منابع به کالا و خدمات»، «کاربرد علم در عمل» و «مجموعه سخت افزار و نرم افزار (نرم افزارهای مختلف شامل انسان افزار)» روی این تعاریف بحث های فراوانی وجود دارد ( البته بحث درست و نادرست در تعریف مطرح نیست ؛ ولی باید تعریفی ارائه شود که بیشترین کاربردهای واژه در زبان پوشش داده شود و جلوی انحراف گرفته شود) . برای مثال تعاریفی که فناوری را «کاربرد علم» مطرح می کنند، می توانند انحراف زا باشند؛ چرا که مفهوم و هدف علم و دانش، توسعه شناخت بشر است. اما هدف فناوری تسلط بر طبیعت و توسعه توانایی های بشر است. گاه مشاهده می شود که توسعه فناوری بر سعی و خطا استواربوده است نه بر فرمول های علمی (فرمول ها و دلایل علمی آن مدتها بعد شناخته شده است).
برای مثال : برادران رایت، وقتی هواپیما را می ساختند، در پی کشف فرمول های آیرودینامیکی نبودند (انگیزه علمی) ؛ همچنین به دنبال کسب سود (انگیزه اقتصادی) یا به دنبال پیروز شدن در انتخابات (انگیزه) سیاسی نبودند؛ آنان به دنبال پرواز کردن بودند، به دنبال تسلط بر طبیعت و ماجراجویی و غیره بودند. به این موارد اخیر، انگیزه های فناورانه می گویند که با انگیزه علمی (تلاش در جهت افزایش شناخت) متفاوت است.
البته بحث تمایز مفهومی فناوری از علم، یک بحث صرف فلسفی نیست؛ بلکه در سیاست گذاری کلان کشورها بسیار اهمیت دارد. مثل در انگلستان حدود سال یک هزار و نهصد و چهل و پنج ، بحث سیاستگذاری علم و فناوری مطرح شد. اوایل می پنداشتند عامل اصلی در سیاست گذاری فناوری، سیاست گذاری علمی است. یعنی دولت باید با حمایت از تحقیقات و آموزش که در راستای توسعه علمی است، به توسعه فناوری کمک کند. اما بعد متوجه شدند که عوامل بسیار دیگری در توسعه فناوری تعیین کننده هستند که دولت ها باید تلاش خود را صرف آن ها کنند. این عوامل اغلب ماهیت مدیریتی، اطلاعاتی ،حقوقی ، اقتصادی و غیره دارند و به «سرعت انتشار فناوری» و «استفاده سریع تجاری از فناوری» کمک می کنند. این بحث نشان می دهد که اگر تعریف فناوری با تعریف علم مخلوط شود، تا چه حد در سیاست گذاری های کشور به بیراهه خواهیم رفت.این تصور که علم و فناوری در دهه های اخیر و در حوزه های نوین به یک دیگر نزدیک تر شده اند، نیز به معنی نزدیک شدن فاصله زمانی و ساختارهای آن دو است، و به معنی مخلوط شدن مفهوم « علم » و «فناوری» نیست.شبیه همین بحث ها که در مورد تمایز مفهوم «فناوری» از «علم» بیان شد و تا این حد مشکل ساز بوده است را می توان در مورد تمایز «فناوری» از «صنعت» نیز مطرح کرد. «صنعت» مجموعه نظام یافته ای است که در آن تولید کالا و خدمات اتفاق می افتد. با این معنی امروزه صنعت خودروی وسیعی در کشور وجود دارد. تعریف «صنعت خودرو» این نیست که موتور خودرو را هم خودمان بسازیم، در دنیا هم معمول نیست که خودروساز، موتور و سایر قطعه ها را بسازد.
اما مشاهده می شود با وجود سرمایه گذاری زیاد در صنعت خودروی کشور و گستردگی که این صنعت در کشور دارد، همچنان مردم احساس نمی کنند که ما در این صنعت پیشرفتی داشته ایم و احساس می کنند این خودروها ساخت داخل نیستند. این مثال، مفهوم «فناوری» و تمایز آن از «صنعت» را نشان می دهد. فناوری، آن توانایی هایی است که ما را در امر تولید موفق می کند : توانایی طراحی، توانایی ساخت، توانایی تعمیر و نگه داری ، توانایی توسعه و غیره، این توانایی ها را فناوری می گویند. البته اگر بخواهیم فناوری را دقیق تعریف کنیم، باید به ابعاد دیگر نیز اشاره کنیم. برای نمونه فناوری ساخته دست و فکر بشر است؛ چیزی است که در طبیعت به طور طبیعی وجود نداشته و انسان ایجاد کرده است. این مرز «فناوری» با «طبیعت» است. همچنین باید دقت نمود این توانایی که حاصل دانش، ابداع و تجربه بشر است، به چه شکل هایی ظهور و بروز پیدا می کند. این توانایی گاهی در قالب ماشین آلات و تجهیزات ظهور می یابد، گاهی در قالب طرح ها، نقشه ها و فرمول ها، گاهی در قالب مهارت با دست و توانایی های کار گروهی، گاهی در قالب اطلاعات و ارتباطات، گاهی در قالب قوه خلاقیت و ابداع و غیره. بر این اساس، خود تجهیزات و ماشین آلات و ابزار هم در فناوری مهم هستند. همین طور ، نقشه ها و طرح ها و جداول هم مهم هستند. اما نکته مهم این است که تا مجموعه این عوامل ، باعث توانایی نشود، به آن «فناوری» نباید گفت. مثال اگر چند جزوه را به نام دانش فنی به ما بفروشند ولی ما قادر به طراحی و ساخت مجدد نشویم، «فناوری» به دست نیاورده ایم.

2-3) تعریف نوآوری و تفاوت آن با اختراع و ایده جدید

برخی نوآوری را معادل اختراع می دانند. برخی نیز نوآوری را به معنی هر ایده نو قلمداد می کنند. ولی آیا به راستی این گونه است؟ اختراع به معنی محصول، فرآیند یا سیستمی جدید است که در گذشته وجود نداشته است و بایستی جهت حفظ حقوق مخترع، به ثبت برسد (patent شود) موتور بخار و ترانزیستور در زمان خود اختراع بوده اند. اما امروزه اختراعات پیش پا افتاده هستند و اختراعات در فرآیند تولید را نیز ثبت می کنند.اما نوآوری هر چند به معنی ارایه محصول، فرایند یا روشی جدید در بنگاه است، ولی تفاوت مهمی با اختراع و مفاهیمی نظیر آن دارد. نوآوری در دنیای کسب و کار مطرح می شود و معنای اقتصادی و تجاری دارد. لذا برای افزایش رقابت مندی بنگاه ها، ممکن است آن ها از یک اختراع به راحتی نتوانند استفاده تجاری کنند.

2-4) آشنایی با برخی مدل های ذهنی

در مباحث فناوری برخی از مدل های نظری و ذهنی مباحث فناوری در زیر معرفی شده اند:
2-4-1) مدل اجزای فناوری (مدل اسکاپ)بر اساس مدلی که توسط سازمان اسکاپ (وابسته به سازمان ملل) مطرح شده است، فناوری را می توان براساس چهار جزء سخت افزار (ماشین آلات و تجهیزات)، انسان افزار(مهارت ها و توانایی های نهفته در انسان) ، اطلاعات نرم افزار (مستندات و دانش فنی) و سازمان افزار (ابعاد مدیریتی و سازمانی) تبیین نمود. در واقع فناوری به این چهار شکل تجسم می یابد.
2-4-2) مدل سطوح فناوریفناوری دارای سطوح مختلفی است که هر یک خصوصیت خود را دارند. این سطوح عبارتند از : شناخت از وجود و چگونگی کاربرد، بهره برداری (اپراتوری) ، تعمیر و نگه داری ، مهندسی ساخت، مهندسی طراحی، تحقیقات توسعه ای و تحقیقات کاربردی. این که هر کشور و هر صنعتی به کدام یک از این سطوح نیاز بیشتری دارد. انتقال فناوری در کدام یک از این سطوح انجام شود، کدامیک ارزش افزوده و اهمیت بیشتر برای ما دارد و سؤالاتی از این قبیل، سؤالات مهمی در مدیریت فناوری هستند که «مدل سطوح فناوری» قابل پاسخ گویی خواهند بود.
2-4-3) مدل چرخه عمر فناوریفناوری نیز مانند انسان ها روزگاری متولد می شود و زمانی از بین می رود. این مراحل، دوره عمر فناوری را تشکیل می دهد. برای بررسی چرخه عمر فناوری، از نموداری در این زمینه استفاده می شود که نمودار چرخه عمر فناوری نام دارد. محور عمودی، مربوط به میزان استقبال جامعه از فناوری است که اغلب سهم بازار فناوری و محصولات آن است و محور افقی به زمان اختصاص دارد. این نمودار (s) شکل است و از مناطق مختلفی تشکیل شده است. مانند: دوره تولد یا معرفی ، دوره رشد، دوره بلوغ یا اشباع و دوره زوال یا نزول که هر کدام از این دوره ها تعریف مخصوص به خود داشته و خصوصیت خود را دارند.

2-5) مدیریت فناوری

مدیریت فناوری، تخصصی میان رشته ای است که علوم پایه،مهندسی و دانش و روش های مدیریت را در بر می گیرد و بر «فناوری» به عنوان عامل خلق ثروت تأکید دارد.(تولید ثروت در این مورد فراتر از تولید پول است).مدیریت فناوری به مفهوم مدیریت سیستم هایی است که به ایجاد، کسب و استفاده ازفناوری کمک می کنند و فرض بر این است که فناوری مهم ترین عامل تأثیرگذاری در ایجاد سیستمی مبتنی بر ثروت است.در میان مباحث مدیریت فناوری، به مباحثی از قبیل: روش های کسب فناوری، مدیریت نوآوری و سیاست گذاری فناوری برخورد می کنیم.روش های کسب فناوری نیز مختلف است و به دو بخش ایجاد درون زای فناوری و انتقال فناوری تقسیم می شود. روش اول هزینه بر و زمان بر است . اما می تواند تأثیر عمیق تری بر توسعه فناوری بگذارد. انتقال فناوری نیز روشی میان بر برای کسب فناوری محسوب می شود. همه کشورها ناچار از بکارگیری آن هستند و هیچ کشوری نمی تواند به تولید درون زای فناوری بپردازد.

2-6) انتقال فناوری

«انتقال فناوری» فرآیندی است که باعث شکل گیری و جابجایی فناوری از «دهنده» به «گیرنده» می شود. منظور از «دهنده» ، همان مالک یا دارنده دانش است. انتقال فناوری فرآیندی میان بر برای دست یابی به فناوری و روش های مختلفی دارد که در زیر به برخی از آن ها اشاره شده است:
_ خرید حق امتیاز (لیسانس) :که گیرنده، حق بهره گیری از فناوری را خریداری می کند
_ فرانشیز: نوعی خرید حق امتیاز است ؛ با این تفاوت که دهنده فناوری، نوعی حمایت مدوام را به گیرنده عرضه می دارد.
_ سرمایه گذاری مشترک : دو یا چند طرفف منابع خود را در تشکیلاتی تجاری ترکیب می کنند و به واسطه آن می توانند برای توسعه فناوری، ساخت محصول یا تکمیل دانش فنی یک دیگر به تبادل دانش و منابع بپردازند.
_ پروژه های کلید در دست : انجام پروژه کاملی را از یک دهنده خارجی خریداری می کنیم، به نحوی که دهنده فناوری، کلیه مراحل طراحی، پیاده سازی و ساخت را انجام داده و فرآیند نهایی را راه اندازی کرده و جهت بهره برداری به ما تحویل می دهد.
_ سرمایه گذاری مستقیم خارجی : شرکتی ( اغلب چند ملیتی) تصمیم می گیرد تا محصولات خود را در کشوری خارجی تولید کند یا برخی منابع خود را در آن کشور سرمایه گذاری کند. این نوع سرمایه گذاری فرصتی را برای انتقال تکنولوژی به شرکتهای بومی فراهم می کند.( الزامی ندارند که این انتقال منجر به فناوری شود).
_ کنسرسیوم فنی و پروژه تحقیقاتی مشترک: دو یا چند طرف با همکاری هم تحقیقاتی می کنند. زیرا منابع هر کدام به تنهایی برای به نتیجه رساندن تحقیقات و استفاده تجاری از آن کافی نیست.

2-7) نظام ملی فناوری و زیرساخت های آن

نظام ملی فناوری، مجموعه ای از نهادهای فعال در حوزه فناوری ملی است که در تعامل با یک دیگر به سر می برند، این نظام علی رغم وجود برخی نهادهای غیرسود ده در درون خود، در مجموع دارای کارکردی اقتصادی بوده و موجب تقویت زیربنای بخش تولید در سطح ملی می شوند.برخی اجزای نظام ملی فناوری عبارتند از : مؤسسات استاندارد، مراکز ثبت (پتنت)، مراکز انتقال فناوری، صندوق های سرمایه گذاری ریسک پذیر، آزمایشگاه های ملی، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی مراکز مطالعات و ترویج فناوری R&Dهای صنعتی، شرکتهای طراحی و مهندسی و غیره، بعضی از این نهادها اگرچه در توسعه فناوری بسیار مؤثرهستند و به عنوان زیرساخت توسعه فناوری به شمار می روند. اما دارای منافع اقتصادی نیستند. ولی در مجموع، شبکه دارای بازده اقتصادی است. در ذیل به بررسی دو نهاد از این نوع می پردازیم
2-7-1) مراکز استاندارد مؤسسات استاندارد، از مهم ترین نهادهای فعال نظام فناوری است. ضعف یا وجود نداشتن استانداردهای مناسب، معضلی است که در کشورهای در حال توسعه و حتی بعضی کشورهای توسعه یافته موانع متعددی را بر سر راه گسترش صنعت قرار داده است. وجود مراکز استاندارد و استانداردسازی، از جهت مختلف می تواند، در توسعه فناوری تأثیر داشته باشد. تضمین کیفیت و افزایش تقاضای بازار، شفافیت در همکاری ها و تقسیم کار صنعتی، تسریع تجاری سازی، حذف رقبا از بازار و غیره از این جهت ها است.
2-7-2) مراکز ثبت اختراع (پتنت)مالکیت بر آثار اقتصادی و اجتماعی یک اختراع، گونه ای از مالکیت فکری است. به طور کلی مالکیت فکری، مالکیت و سلطه قانونی است که به موجب آن صاحب اثر می تواند از منافع و شکل خاصی از فعالیت یا اندیشه ابراز شده خود، به طور انحصاری استفاده نماید. مالکیت فکری همانطور که از اسم آن بر می آید، دلالت دارد بر خلاقیت های فکری از قبیل: آثار ادبی و هنری، اختراعات، طرح های صنعتی، علائم و نام های استفاده شده در تجارت و بازرگانی و غیره یکی از انواع مراکزی که نظام مالکیت فکری آن مطرح است، مراکز ثبت اختراع یا پتنت هستند. این مراکز در توسعه فناوری نقش عمده ای داشته و باعث انتشار آسان و شفاف اختراعات و پرهیز از مخفی کاری می شوند. این مراکز از یک طرف ثبت پتنت را به عنوان یک ارزش در جامعه ترویج می کنند و از طرف دیگر پتنت خوانی را برای سایر محققان و مخترعین تسهیل می نمایند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد